در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
اما مردم خوزستان که اول سال و عیدشان را سیل به روزهای اندوهناک و ترسآور تبدیل کرد اینروزها در دمای بالای 50 درجه بدون هیچ امکاناتی روزها را شب و شبهای پر حشره و گزنده را صبح میکنند و صدایشان را کمتر کسی میشنود.
مردم خوزستان و پلدختر نجیبند، سالهاست یاد گرفتهاند روی پای خود بایستند و از کسی حتی دولتمردان چیزی نخواهند. مردمی که جنگ را هشتسال تحمل کردند و تا جایی که امکان داشت در شهرها و روستاهایشان ماندند و بعد از جنگ با دست خالی خانههای خود را ساختند و سالهاست با کمترین امکانات زندگی میکنند و آنقدر نجیب هستند که دم نمیزنند و صبورانه منتظرند تا قولها روزی عملی و خوزستان ساخته، شهرها و روستاهای سیلزده آباد شود و... راستش این مردم آنقدر نجیب و صبورند که ما دیگر طاقتمان تمام شده و دوست داریم صدای آنها شویم و به همه آنها که همه این سالها قول دادند و عمل نکردند، بگوییم خیلی بیمعرفت هستید ! گرمای حمیدیه بالای 60درجه است و مردم سیلزده دارند در چادر زندگی میکنند بدون هیچ امکاناتی، میدانید گرمای بالای 60درجه بدون کولر یعنی چه...؟!
مردمی که فراموش شدهاند
حسین شمسیان، فعال جهادی میداند گرمای بالای 60 درجه بدون کولر یعنی چه، چون از روزی که سیل آمد در پلدختر و خوزستان بود و همه وعدهها را ثبت کرد و بعد که دید همان بلایی که سر بازسازی سر پلذهاب آمد دارد سر مناطق سیلزده جنوب و غرب میآید، کمپینی راهاندازی کرده به نام «پیگیری میکنیم و دارد وعدهها را یادآوری میکند و میگوید که فقط حرف زده شد و دریغ از عمل.
شمسیان میگوید: گرمای پلدختر کم از خوزستان نیست و مردم آنجا هم بشدت به کولر نیاز دارند حالا کولر گازی یا آبی فرقی نمیکند مهم این است که مردم این مناطق وسیله خنککننده ندارند. مردمی که سالها زحمت کشیدند و خانهای ساختند و با هزار صرفهجویی و پسانداز توانستند برای خانه خود کولر گازی بخرند، اما سیل آمد و همه را با خود برد و حالا همان مردم زیر یک چادر زندگی میکنند بدون هیچ وسیله خنککننده.
سیل که آمد موج کمکهای مردمی را با خود آورد. رسانهها کمک کردند و همه ایرانیها دست به دست هم دادند و به داد سیلزدهها رسیدند. موکبها آمدند و تا یک ماه به سیلزدهها غذا دادند. ارتشیها، سپاهیها، بسیجیها، طلاب، نیروهای هلال احمر و بقیه آمدند و گلها را از خانههای پلدختر و باغات آنها بیرون ریختند و اسباب و اثاثیه را هم بیرون کشیدند و آنهایی که قابل تعمیر بود، تعمیر کردند، اما موج سیل که فروکش کرد، کمکها هم کم شد، سیلزدهها هم کمابیش فراموش شدند، مثل زلزلهزدههای کرمانشاه. ماندند خودشان و خودشان و چشمی که به راه کمکهایی است که دولتمردان قولش را دادهاند، اما هنوز نرسیده و هوا روز به روز گرمتر و غیرقابل تحملتر میشود. هوا داغ میشود و مردمی که زیر چادر زندگی میکنند حتی سرویس بهداشتی ندارند! باید منتظر بیماریهای مسری و عفونی بود...
اعتباراتی که نرسید!
همین چند روز قبل بود که رهبر معظم انقلاب فرمودند که مردم و مسؤولان، سیلزدهها را فراموش نکنند و به امورات آنها رسیدگی کنند.
شمسیان میگوید: فشارهای اقتصادی و گرانی آستانه تحمل مردم را پایین آورده است، اما مردم سیل که آمد همه به کمک آمدند، الان هم باید همت کنند و کمکهایشان را قطع نکنند. اما نکته مهم درباره وعدههای دولتمردان است. از رئیسجمهور بگیر تا رئیس سازمان مستضعفان و بقیه. برای ساخت خانه و زیرساختها و پلها و... پول نرسیده و اعتباری که اختصاص داده شده بود واریز نشده. ارتش و سپاه نیروی انسانی و لجستیک مثلا برای ساخت خانه و پل و جاده دارد، اما اعتباری برای ساخت و ساز ندارد. ارتش زبدهترین آدمها را دارد که میتوانند یک پل را مثلا سه روزه بسازند، همانطور که همان اوایل که سیل آمد دست به کار شدند و ساختند، اما برای بازسازی مناطق سیلزده پول ندارند! دولت و نهادهای مسؤول باید پول بدهند تا آنها وسایل مورد نیاز را تهیه کنند و شروع به ساخت و ساز کنند.
زندگی با امکانات 100 سال قبل
شمسیان میگوید: برخی از نیروهای بسیجی و جهادی در مناطق سیلزده که شرایط بسیار بدی دارند، مستقر شدهاند. مثل روستاهای خوزستان، آنها دارند کمکم کمکها را جمعآوری میکنند و ساخت و سازها را شروع کردهاند، اما واقعیت این است که آنقدر این روند کند است که دردی از مردم آن مناطق درمان نمیکند. رسانهها هم مردم سیلزده را فراموش کردهاند؛ صدا و سیما بهندرت به این موضوع میپردازد و برای روزنامهها و خبرگزاریها هم موضوع دیگر اولویت ندارد. فقط شبکههای اجتماعی به صورت مقطعی و گذرا به موضوع میپردازند.
به نظرم رسانهها باید موضوع کمک به سیلزدهها و مطالبات آنها را پیگیری کنند تا در این گرمای شدید، دولتمردان به داد مردم برسند.
به شمسیان میگویم، آنگونه که در تاریخ نوشته شده خوزستان از مناطق سیلخیز ایران بوده و تا قبل از رضاخان که دولت مرکزی شکل گرفت، مردم خودشان بعد از سیل دست به کار میشدند و دوباره خانه و زندگی خود را میساختند، الان مردم آن مناطق چه میکنند؟
این فعال جهادی میگوید: از نیمههای دهه 70 که سدسازیها شروع شد، سیلهای خوزستان کمتر شد ـ به این موضوع فعلا کاری ندارم که کدام سدها درست ساخته شد و کدام نادرست ـ اما سالهای قبل که مردم خودشان دست به کار میشدند و خانه و زندگی را دوباره میساختند، زیرساختها و جادهها و پلها و... به اندازه امروز زیاد نبودند. دایره زندگی مردم کوچک بود و بازسازیاش مقدورتر. از طرفی دولتی نبود که بگوید این مقدار اعتبار و پول برای بازسازی در نظر گرفته شده و بزودی تا فلان تاریخ به دستتان میرسد! وقتی وعده داده میشود باید عملی شود. الان هم مردم تا جایی که از دستشان برمیآمده، زندگیشان را روبه راه کردهاند. مثلا برای ساخت سرویس بهداشتی چهار تا چوب گذاشتهاند و دورش را پارچه یا گونی کشیدهاند و از آن استفاده میکنند، اما این روش یعنی شیوع بیماری! یعنی در روزگاری که همه امکانات هست شما به شکل صد سال قبل زندگی کن!
شمسیان با هشتگ پیگیری میکنیم، مطالبات مردم سیلزده و وعدههای دولتی را پیگیری میکند و تصمیم هم ندارد کوتاه بیاید. میگوید: دانشگاهها و حوزهها بزودی تعطیلات تابستانی خود را شروع میکنند، از همه دانشجویان و طلاب درخواست میکنم برای کمک به بازسازی مناطق سیلزده دوباره به این مناطق بیایند. باید همه همت کنیم و دولت هم به قولهایش وفا کند و زندگی مردم سیلزده را به سامان برسانیم. اگر کوتاه بیاییم و فراموششان کنیم حکایت، حکایت مردم زلزلهزده سر پل ذهاب میشود. یادمان باشد گرما در خوزستان و پلدختر بیداد میکند و مردم سرپناه ندارند... .
باران باستانی
روزنامهنگار
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم