در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
مرد زمانی که در مقابل قاضی دادگاه خانواده قرار گرفت درباره ماجرای زندگی مشترکش گفت: هشت ماه پیش با او در پارک آشنا شدم و چون تنها بودم تصمیم گرفتم با شهناز ازدواج کنم. او هم زن تنهایی بود. فرزندانش ازدواج کرده بودند. شوهرش هم چند سال پیش فوت کرده بود. وقتی دیدم اوضاع زندگیاش مثل من است، تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم که دیگر تنها نباشم. میخواستم در این سالهای آخر عمر مونس و همدمی برای خودم داشته باشم تا در تنهایی نمانم.
ولی از وقتی ازدواج کردیم من شده ام پرستار این زن؛ شهناز مرتب بیمار است. همیشه کارش به دکتر و بیمارستان میرسد. مرتب در حال آزمایش دادن است. حتی چند بار هم در بیمارستان بستری شد. بیماریهای مختلف دارد. زانوهایش درد میکند، بیماری قند دارد. قلبش هم بیمار است. مرتب قرص و دارو میخورد و با هر اتفاقی حالش بد میشود و کارش به بیمارستان میکشد. در صورتی که روزهای اول آشنایی مان این موضوع را از من پنهان کرده و نگفت بیماریهای مختلف دارد. در این مدت از بس همسرم را بی حال و مریض دیدم، خسته شدم. دیگر نمیتوانم در کنارش زندگی کنم. من اگر ازدواج کردم یک همدم میخواستم که در کنارش آرامش داشته باشم. ولی شهناز زن زندگی نیست و فقط یک نفر را میخواهد که از او پرستاری کند و خرج دوا و دکترش را بدهد. من از پس این کار بر نمیآیم. خودم اعصاب آرامی ندارم و نمیتوانم یک زن مریض را در کنارم تحمل کنم. برای همین با خودش صحبت کردم و به او گفتم میخواهم جدا شوم. شهناز هم مخالفتی نکرد. من در شرایط و سنی نیستم که از یک زن مریض مراقبت کنم.
در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی وقتی سن بالا میرود طبیعی است که بیماریهای مختلف سراغ آدم میآید. مخصوصا من که در زندگیام سختیهای زیادی را تحمل
کرده ام. من بیماری خاص و خطرناکی ندارم و مثل تمام هم سن و سالانم مریض میشوم و مرتب باید به دکتر مراجعه کنم. آزمایش بدهم و تحت درمان باشم ، اما سجاد بهخاطر اعصاب ناآرامی که دارد مرتب به من سرکوفت میزند و مرا تحقیر میکند. اهمیتی به من نمیدهد و هر بار که حالم بد میشود شروع میکند به توهین و تحقیر؛ میگوید او را فریب داده ام، در صورتی که من قصد چنین کاری را نداشتم و لزومی نمیدیدم که در دوران آشنایی به او بگویم زیاد مریض میشوم. چون فکر میکردم خودش این موضوع را میداند و میفهمد که بهخاطر سن و سالامان مجبوریم دارو بخوریم تا سرپا باشیم. خود سجاد اعصاب ناآرامی دارد و تحمل کردنش سخت است، اما من همیشه او را درک می کنم. ولی او مرا درک نکرد. برای همین من هم دیگر نمیخواهم در کنارش زندگی کنم. در پایان نیز قاضی پس از شنیدن صحبتهای این زوج رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد و از این زوج خواست در مورد تصمیمشان بیشتر فکر کنند.
قبل از ازدواج مجدد همه جوانب را بررسی کنید
منصوره نیکوگفتار، روانشناس در این باره میگوید: گاهی اوقات زنان و مردان تازه پس از ازدواج و شروع زندگی مشترک به نکات ریز و عیب و نقصهای طرف مقابل توجه میکنند. در صورتی که آنها باید چنین مسائلی را پیش از ازدواج جدی بگیرند و به آن توجه دقیقی داشته باشند. بعضی از زنان و مردان هم هستند که همسرانشان فوت کرده یا از آنها جدا شدهاند. این افراد تنها برای فراموش کردن آن خاطره تلخ و تنها نماندن تن به هر ازدواجی میدهند و وقتی زندگی مشترک را شروع می کنند، تازه پی به اشتباه خود میبرند و شروع به بهانهگیری میکنند. در صورتی که ازدواجهای دوم اگر با بررسیهای لازم انجام شده باشند شانس موفقیت بیشتری دارند. چرا که بسیاری از افرادی که تجربه زندگی مشترک را دارند، قدر زندگی خود را بهتر میدانند و نسبت به بعضی از مشکلات و اختلافات آمادگی لازم را دارند. افراد پس از طلاق و جدایی از همسرشان تا حدودی نسبت به مشکلات خود در زندگی گذشته شان آگاهی پیدا میکنندو همین مساله باید برای ازدواج دومشان یک نکته مثبت باشد و تاثیر خوبی در زندگی مشترک مجددشان داشته باشد. اما ازدواج فقط برای فرار از تنهایی و فراموش کردن تجربه تلخ قبلی ممکن است عواقب بدتر از زندگی مشترک سابق داشته باشد. برای همین بهتر است زنان و مردان در هر سن و سالی که هستند این موضوع را جدی بگیرند و با دقت بیشتری زندگی مشترک مجدد خود را آغاز کنند تا با اختلافات جدیتر مواجه نشوند.
سیما فراهانی
تپش
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم