در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
امروز روز ملی خلیجفارس است، یکی از بهترین روزهایی که میشود حال این پهنه آبی را پرسید. حالش چطور است؟
خلیجفارس ظرفیت بسیار زیادی از نظر اقتصادی، اجتماعی و اکوسیستمی برای کشورمان ایجاد کرده که وجود زیستگاههای ارزشمندی مثل آبسنگهای مرجانی و جنگلهای حرا از آن جمله است. خلیج فارس از جنبههای اقتصادی نیز خدمات فوقالعادهای به کشور ارائه میدهد، همچنین در بحث اکوتوریسم و بهرهبرداری از منابع زیستی. اما خلیجفارس با همه خدماتی که به انسانها ارائه میدهد متاسفانه با چالشهایی روبهروست که بهرهبرداریهای ناپایدار از آن از مهمترین این چالشهاست. برداشت بیرویه از ذخایر شیلاتی، اسکلهسازیها و استحصال زمین از دریا نیز مزید برعلت است. البته برای استفاده پایدار از منابع زیستی دریا همه دستگاههای بهرهبردار و حتی کشورهای همسایه باید همسو با هم کار کنند و رفتارشان مدیریتشده باشد.
البته مرز ایران با خلیج فارس بسیار طولانیتر از مرز آبی کشورهای کوچک حاشیه خلیجفارس است و قاعدتا از کشور بزرگتر صدمات بیشتری متوجه این پهنه آبی میشود!
نمیشود اینگونه گفت. اکوسیستم یکپارچه است و هر اتفاق نادرستی که هر یک از کشورهای حاشیهای در خلیج فارس رقم بزنند دامنگیر بقیه کشورها نیز میشود.
کشورهای حاشیه خلیجفارس ید طولایی در ساخت جزایر مصنوعی دارند که ظاهرا ما آن را انجام نمیدهیم، درعوض ما دربحث استحصال زمین از دریا با شتاب پیش میرویم. درست است؟
بحث این نیست که ما شتاب بیشتری داریم یا آنها بلکه مهم این است اگر داریم استحصال انجام میدهیم درچه مناطقی است، آیا با فکر است، آیا با دانش است یا نه. هم اکنون هرجا که نیاز به استقرار یک سازه است استحصال زمین از دریا هم انجام میشود؛ درحالی که این کار دارای اصولی است و نیاز به مکانیابی دارد که متاسفانه چون این کار انجام نمیشود یکسری ازخدمات اکوسیستمی از خلیجفارس گرفته شده است.
پس همچنان ارزیابی زیستمحیطی در کشورمان جدی گرفته نمیشود.
ارزیابی زیستمحیطی باید طبق اصولی انجام شود تا بتوانیم دادههای دقیقی داشته باشیم. در حوزه خشکی کمتر اطلاع دارم، ولی درحوزه دریا چون برداشت اطلاعات از دریاها هزینه بسیار زیادی دارد متاسفانه ارگانهای مرتبط با دریا، بانک اطلاعاتی دقیقی ندارند و آنها هم که اطلاعات دارند درحد مقاله از آن استفاده میکنند و بعد حاضر نمیشوند این اطلاعات را به سایر ارگانهای حاکمیتی مثل سازمان حفاظت محیط زیست بدهند. توجیهشان هم این است که ما هزینه داده ایم و نمیتوانیم اطلاعات را رایگان در اختیار قرار دهیم، علیرغم اینکه اعتبارات این مطالعات ملی است و از بیتالمال هزینه میشود.
کدام وزارتخانهها و دستگاهها دارند بیشتر مقاومت میکنند یا در حوزه دریا بدتر از بقیه عمل میکنند؟
من معیار و شاخصی ندارم که بگویم کدام ارگان بدتر و کدام بهترعمل کرده. وظیفه سازمان محیط زیست هم الان شاید این نباشد که این موضوع را اعلام کند چون این وظیفه دستگاههای نظارتی است.
البته ما به عنوان رسانه این آزادی را داریم که بگوییم مثلا وزارت نفت یا صنعت یکی از بدترین عملکردها در حوزه دریا را دارند.
من مستنداتی ندارم که موضوع را به این شکل عنوان کنم، اما هرکدام از ارگانهای بهرهبردار احساس میکنند که دارند وظیفهمند عمل میکنند. مثلا وزارت نفت میگوید وظیفه من افزایش برداشت و تولید نفت است، شیلات میگوید وظیفهام افزایش صید است و هرچه بیشتر صید کنم امتیاز خدمترسانی بیشتری میگیرم، سازمان بنادر و دریانوردی هم میگوید وظیفه من این است که میزان تردد، وسعت بنادر و تعداد شناورها را افزایش دهم. همه اینها به نوعی عامل تخریبند و ضرری به محیط زیست دریایی وارد میکنند اما به خاطر بخشینگری که درمدیریت دریا وجود دارد هرکدام کاری را که فکر میکنند درست است انجام میدهند.
ولی همه میدانیم توان اکوسیستم دریایی ما در خیلی از بخشها از بین رفته یا رو به از بین رفتن است.
بله. ما نیاز داریم هرجا که به واسطه بهرهبرداری بیرویه، تخریبی انجام شده برای احیای آن اقدام کنیم اما این متاسفانه حلقه گمشده مدیریت محیط زیست ماست. به این معنا که بهرهبرداری را تا نهایت پیش میبریم ولی برای جبران آسیبها کاری نمیکنیم و احیایی انجام نمیدهیم. علتش هم این است که ارزش اقتصادی اکوسیستمها در پروژهها را در نظر نمیگیریم و در بودجهها ردیفی برای احیا در نظر نمیگیریم.
پس از صحبتهای شما میشود این نتیجه را گرفت که دستگاهها و ارگانهای دولتی همچنان وقعی به محیط زیست نمینهند.
اگر بخواهیم واقعیت را بگوییم همین است اما بهتراست بگوییم این دستگاهها و ارگانها امکانات و اعتبارات لازم برای توجه به محیط زیست را ندارند و این موضوعات در سیاستهای کاریشان تعریف نشده است.
خب، این طرز تلقی شما نوعی کنار آمدن با ارگانهای خاطی است!
برای مدیریت زیستمحیطی باید همه جوانب را درنظرگرفت و باید گفت این بهرهبرداری چه منفعتی برای کشور دارد و در عوض چه چیزی را از کشور میگیرد. اینها نیاز به مطالعه شفاف و بیطرف دارد. اما متاسفانه ارزیابی زیستمحیطی در کشور صورت نمیگیرد چون اگر صنعتی نیاز به ارزیابی داشته باشد باید برای انجام این کار، مجری بگیرد اما برای این کار نیاز به اخذ موافقت سازمان دارد که آن هم برای این کار پولی در اختیارش قرار نمیدهد و چون کل کار پرهزینه است و تحریمها نیز اجازه نمیدهد که بسیاری از تجهیزات تامین شود، آن وقت برای گرفتن مجوز اجرای پروژهها دست به کار رایزنیهای نادرست میشوند که اتفاقا منفعت اقتصادی هم داشته باشد.
با این وصف اگر قرار باشد پنج مورد از مخاطرات اصلی خلیجفارس را بشمارید به چه مواردی اشاره میکنید؟
ورود پسابهای کشاورزی و صنعتی و فاضلابهای شهری، بهرهبرداری از منابع زیستی و غیرزیستی به صورت غیرمسؤولانه و غیرمجاز، استحصال زمین از دریا، تبعات تغییرات اقلیم بر زیستگاههای ساحلی و کاهش تنوع زیستی.
زمانی گفته میشد آلودگیهای نفتی در خلیج فارس50 برابر بیشتر از میانگین جهانی است. این عدد را تایید میکنید؟
من اطلاعی ندارم و این آمار را باید دفتر بررسی آلودگیهای نفتی سازمان اعلام کند.
این آلودگیها به اندازهای که کارشناسان هشدار میدهند، جدی است؟
بله، متاسفانه این آلودگی جدی است هم بالقوه(تصادفات، شکستگی لولهها و سکوهای نفتی) و هم بالفعل.
به واسطه همه مخاطراتی که نام بردید کدامیک از گونههای گیاهی و جانوری خلیج فارس بیشتر در معرض خطر هستند؟
آنهایی که ساکنترند آسیبپذیرترند مثل آبسنگهای مرجانی، جنگلهای حرا و علفهای دریایی و بخصوص زیستگاهها که تنوع ارزشمندی دارند و محلی برای زادآوری گونهها هستند.
یعنی جانورانِ درحرکت کمتر آسیب میبینند؟ ولی کارشناسان بارها درباره خطراتی که لاکپشتها، کوسهها، حتی ماهیها و میگوها را تهدید میکند هشدار دادهاند.
جانوران در حرکت میتوانند اگر آلودگی رخ دهد جایشان را تغییر دهند ولی زیستگاهها قادر به چنین کاری نیستند، در حالی که بسیاری از زندگیها به زیستگاهها مرتبط است و خیلی از ذخایر شیلاتی در زیستگاهها زادآوری شده و برای انتقال به دریا آماده میشوند.
ازصیادان خارجی چه خبر؟ جمع شدند؟
فعالیتها خیلی محدود شده و سازمان شیلات ایران هم موضوع را مدیریت میکند. سازمانهای نظامی، انتظامی و نظارتی هم دقیق تر کار میکنند و اگر تخلفات مشهودی ببینند با آن برخورد میکنند.
شما اساسا با فعالیت صیادان خارجی در آبهای سرزمینیمان موافق هستید؟
در گزارشی که سازمان شیلات ارائه داده عنوان میشود که صیادان به خدمت شرکتهای ایرانی درآمدهاند و منفعتشان به کشور میرسد. حالا درستی یا نادرستی این موضوع با شیلات است.
نظرتان به عنوان یک کارشناس را میخواهم.
از جایگاه مدیرکلی که نمیشود کارشناسی حرف زد.
تفکیک این دو حوزه همیشه از مشکلات ما بوده!
بحث این است که شیلات عنوان میکند صیادان خارجی به خدمت ایرانیها درآمدهاند، اما حرف ما این است که شرکتهای ایرانی هم میتوانند تخلف کنند، کما این که تخلف هم کردهاند و بعضا جلوی فعالیتشان گرفته شده است. پس متخلف، متخلف است چه خارجی و چه ایرانی.
مریم خباز
جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد