با امیر آتشانی به بهانه پخش «پس از باران» از آی.‌فیلم انگلیسی

برای «غلام» خیلی زحمت کشیدم

امیر آتشانی از جمله بازیگران قدیمی عرصه تئاتر است که در تلویزیون با بازی در سریال «پس از باران» در نقش غلام مطرح شد. وی خانه اول و آخر خودش را تئاتر می‌داند و از این‌که با نقش منفی و منفور غلام کار جدی‌اش را در تلویزیون شروع کرده است، چندان خرسند نیست.
کد خبر: ۱۲۰۰۶۲۵

پس از باران به کارگردانی سعید سلطانی از جمله آثار ماندگار و قابل اعتنای تلویزیون در حوزه سریال‌‌سازی است. هم اکنون این سریال از کانال انگلیسی شبکه‌ آی.‌فیلم در حال پخش است. به همین بهانه با آتشانی گفت‌وگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.
سریال پس از باران را از آی.‌فیلم انگلیسی دیده‌اید؟ نظری درباره دوبله‌اش دارید؟
متأسفانه این کار را با دوبله انگلیسی ندیده‌ام، اما برایم جالب است این سریال به زبان‌های مختلف از جمله کردی و عربی دوبله شده؛ دوبله‌ها برایم جالب بود، به‌ویژه این‌که کار دوبلاژ خیلی حرفه‌ای انجام می‌شود و به نظر من زیباست. به‌طور کلی، دوبله فرآیندی عجیب و منحصر به فرد است. تصور کنید فردی در قالب امیر آتشانی پروسه‌ای را طی کرده و به نقشی در یک سریال رسیده و آن را اجرا کرده و حالا قرار است تمام این حس‌ها و بازی‌ها توسط یک‌دوبلور منتقل شود. اگر این کار به خوبی انجام شود، در واقع کار بزرگی انجام شده است.
چطور برای ایفای نقش غلام در سریال پس از باران دعوت شدید؟
من سال 1370 در زمینه تئاتر خیلی فعال بودم. آن زمان عوامل فیلم و سریال‌ها می‌آمدند و کارهای بچه‌ها را می‌دیدند و از آنها برای بازی در سینما یا تلویزیون دعوت می‌کردند، اما متأسفانه الان کمتر این اتفاق می‌افتد.
به هر حال، در آن سال‌ها آقای سعید سلطانی کار مرا در تئاتر دیده بودند و به همین دلیل از من خواستند این نقش را بازی کنم. چند نفر برای ایفای این نقش نامزد بودند که میان آنها من انتخاب شدم. به‌دفتر آقای سلطانی رفتم از من تست گرفته شد و در نهایت اتفاقی که منتظرش بودم افتاد. من در آن زمان در زمینه بازیگری تئاتر فعالیت داشتم و در مقطع کارشناسی سینما و تئاتر نیز درس می‌خواندم. در آن زمان انگیزه زیادی برای کار داشتم. چالشی بین من و نویسنده و کارگردان به‌وجود آمد و در نهایت به این جمع‌بندی رسیدیم که نقش آن‌طور که مردم دیدند، ایفا شود. واقعا برای این نقش زحمت کشیدم و تلاش کردم که نقش را به‌خوبی ایفا کنم. مدام درباره عادات و رفتارهای غلام با آقای سلطانی تبادل نظر می‌کردم.
ایفای این نقش که تقریبا نزد بینندگان منفور بود، چه تأثیری در زندگی حرفه‌ای شما داشت؟
بله همان‌طور که گفتید این نقش نزد بینندگان منفور بود، چون عامل بدبختی‌های شهربانو که یک نقش محبوب برای مردم به‌شمار می‌رفت، همین غلام بود. واقعیتش را بخواهید بدانید این است که من الان چند سالی است که از نقش‌های منفی گریزانم. ایفای نقش غلام باعث شده است که همیشه این‌گونه کاراکترهای منفی پیشنهاد شود. نمی‌خواهم مدام نقش‌های منفی بازی کنم. من یک بازیگرم و این توانایی را دارم که نقش‌های مثبت را هم به‌خوبی نقش‌های منفی ایفا کنم، اما متأسفانه الان نقش‌های مثبت پیشنهاد نمی‌شود. فکر می‌کنم نقش غلام و به‌ویژه این‌که این شخصیت به‌خوبی از کار درآمد، باعث شده است که مسیر بازیگری من به سمت و سوی نقش‌های منفی پیش برود. چیزی که خودم دوست نداشتم اتفاق بیفتد.
اگر زمان به عقب برگردد این نقش را ایفا نمی‌کنید؟
ناراحتی من از این است که در آن زمان خودم این نقش را انتخاب نکردم، بلکه برای این نقش انتخاب شدم و ناآگاهانه قبول کردم ایفاگرش باشم. در نهایت این نقش موجب شده است که به من نقش‌های مثبت پیشنهاد نشود. واقعیت این است که خانه اول و آخر من تئاتر است و الان سعی می‌کنم در تئاتر نقش‌های مثبت بازی کنم. در واقع سعی می‌کنم به خواسته‌ام که در تلویزیون نرسیده‌ام در تئاتر برسم. بازی در تلویزیون برایم در آن زمان جذاب بود، اما مشاوری نداشتم که به من بگوید که چه کاری را قبول کنم و چه کاری را نه. اگر در شرایط فعلی این کار به من پیشهاد می‌شد، قبول نمی‌کردم. اما در آن زمان انتخاب من برای ایفای نقش غلام خیلی برایم جذاب بود و شاید یک اتفاق مهم در زندگی‌ام به حساب می‌آمد. گرچه ایفای این نقش تأثیر بدی در زندگی‌ام گذاشت و مسیر حرفه‌ای‌ام را به سمت و سوی خوبی نبرد، اما من برای آن زحمت زیادی کشیدم و واقعا کار خوب از آب درآمد.
تکیه‌کلام غلام از کجا آمد؟
هبولی هبو؟ (با خنده) همان‌طور که گفتم این نقش برای من اهمیت زیادی داشت. خیلی با آن درگیر شده بودم و مدام با آقای سلطانی درباره اخلاق و رفتارهای غلام تبادل‌نظر می‌کردم. همیشه با خودم فکر می‌کردم که او باید یک تکیه‌کلام خوب داشته باشد که بیانگر نقش باشد. در نهایت بعد از کلی درگیری ذهنی یک بار که سر صحنه بودم، ناگهان این تکیه‌کلام به ذهنم رسید و مورد استفاده هم قرار گرفت.
به نظرتان چرا پس از باران تا این حد دیده شد؟
یکی از مهم‌ترین نقاط قوت این سریال متنش بود. به نظر من فونداسیون هر کاری قصه آن است. آقای سلطانی به‌خوبی توانسته بودند قصه را به نگارش درآورند و بعد آن را به سریال تبدیل کنند. موضوع دوم فضاسازی است. این سریال در شمال ایران ساخته شد و فضاسازی خوبی در آن صورت گرفت. موسیقی این سریال خیلی خوب بود و بازیگران خوبی هم دور هم جمع شده بودند. همه این مسائل دست به دست یکدیگر داد تا در نهایت کار خوبی را شاهد باشیم.

شهربانو جمعه‌پور
رسانه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها