گفت‌وگو با سیدقاسم یاحسینی، نویسنده کتاب مقاومت سوسنگرد درباره روحیه این روزهای مردم خوزستان

این مردم دست روی دست نمی‌گذارند

مغرور، سختکوش، باهوش، مهربان، صبور، شاد و وطن‌دوست. همه اینها صفات مردم خوزستان است. همه خوبی‌ها را یکجا دارند. دوستشان داریم و وقتی به خوزستانی‌ها می‌گوییم که چقدر خوشحالیم از این که با آنها هموطنیم، لبخند می‌زنند، چشمانشان می‌درخشد و با آن لهجه بی‌نظیرشان حرف را عوض می‌کنند، شاید تعجب می‌کنند، ما داریم ویژگی‌های آنها را بر زبان می‌آوریم و گاهی شگفت‌زده می‌شویم که در خون آنهاست. نه ادا درمی‌آورند و نه خودنمایی و شوآف می‌کنند.
کد خبر: ۱۲۰۰۵۷۴

این خوزستانی‌های عزیز این روزها در مقابله با سیل که محاصره‌شان کرده، چنان یک‌تنه از خاکشان دفاع می‌کنند که همه را به تحسین واداشته‌اند. ویدئوهای مردم دهلاویه که با ابتدایی‌ترین وسیله‌ها سیل‌بند می‌سازند تا از روستای خود محافظت کنند، به ویدئوی درخشان شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده. این مردم نازنین، بی‌اعتنا به هر چه مدیر و مسؤول دولتی و غیردولتی است، خودشان از سرزمینشان محافظت می‌کنند؛ همان کاری که سال‌های جنگ و دفاع مقدس هم کردند. همان کاری که در مقابله با ریزگردها و کم‌آبی و بی‌آبی هم کردند و دم برنیاوردند و نق نزدند و زندگی کردند و زندگی می‌کنند. باید مقابل این همه شرف، این ‌همه غرور و این همه صبر سر تعظیم فرود آورد. باید عکس و فیلم‌هایشان را به سراسر دنیا مخابره کرد تا جهانیان ببینند که جنوب ایران چه مردمانی دارد، فرق نمی‌کند که فارسی صحبت کنند یا با لهجه غلیظ عربی. آنها با جانشان، از خاکشان محافظت می‌کنند. چقدر حس خوبی است که در خاکی زندگی کنی که بخشی از آن متعلق به خوزستانی‌هاست.
مردمی با تمدن هزاران ساله
سید‌قاسم یاحسینی که اصالتا برازجانی و ساکن بوشهر است، مردم خوزستان را خوب می‌شناسد. او اوایل دهه 80 تصمیم گرفت به خوزستان برود و درباره دشت‌ آزادگان و مردمش تحقیق کند و درباره آنها کتاب بنویسد. چند سفر رفت و با آنهایی که سال‌های دفاع مقدس را تجربه کرده بودند، به گفت‌وگو نشست. نتیجه این سفرها هشت کتاب شد که برخی از آنها چاپ شده و برخی نه. از منتشر‌شده‌ها می‌توان به گزارش به خاک هویزه، پنهان زیر باران و مقاومت در سوسنگرد اشاره کرد. لشگر آب را هم نوشت که هنوز منتشر نشده است.
یاحسینی درباره موقعیت جغرافیایی دشت آزادگان که دهلاویه یکی از روستاهای آن است، می‌گوید: این سرزمین بخشی از بین‌النهرین است که از بصره شروع می‌شود و به خوزستان می‌رسد. امپراتوری عیلام در خوزستان شکل گرفت که پایتختش سوزیانا یا همان شوش امروز است. این منطقه صاحب دست‌کم ده‌هزار سال تاریخ تمدن است. خوزستان خاک بسیار خوب و باروری دارد، اما سیل‌خیز است. در طول تاریخ بارها مورد هجوم سیل قرار گرفته، اما چون تاریخ‌نویسی ما بیشتر سیاسی است کمتر به تاریخ سیل در ایران توجه شده است. بنا به مطالعاتی که دارم به این نتیجه رسیده‌ام که هر 30 تا 40 سال یک‌بار سیلی مهیب خوزستان را فرامی‌گیرد. یکی از بزرگ‌ترین آنها اسفند سال 58 بود. آن زمان چون رسانه‌ها محدود بودند و شبکه‌های اجتماعی وجود نداشتند، بازتاب پیدا نکرد. کشته‌های زیادی داد که اصلا قابل مقایسه با امروز نیست. آن زمان گروه‌های سیاسی و مردم بسیج شدند و به خوزستانی‌ها کمک کردند. در قدیم چون می‌دانستند خطر سیل بیخ گوش خوزستان است، سازه‌ها را قوی می‌ساختند. به همین دلیل سیل مثلا پل صد ساله را از بین نبرده، اما پل دو ساله همان روز اول از بین رفته. دوره عیلامی‌ها و هخامنشیان کانال آبی در خوزستان ساخته شده که هنوز هم جای تامل دارد. هر چند سیل اخیر یکی از بی‌سابقه‌ترین سیل‌ها در تاریخ معاصر ایران است.
خود‌یاری، ریشه در تاریخ دارد
با یاحسینی درباره اعراب خوزستان صحبت می‌کنم که این روزها همه پیگیرشان هستند تا ببینند چگونه با کمترین امکانات مقابل سیل می‌ایستند. این محقق و نویسنده می‌گوید: یکی از مشکلات امروز کشور ما که ریشه در سیاست‌های دیکتاتوری رضاخان دارد این است که دولت متولی همه امور شده و این توقع را در مردم به وجود آورده که دولت باید همه کارها را سروسامان بدهد. درصورتی‌که پیش از این ودر طول تاریخ مردم خودشان تا جایی که امکان داشت مراقب خودشان بودند و در اتفاقاتی مانند سیل و زلزله خودشان دست به کار می‌شدند. سیل‌های اخیر آن‌قدر وسیع و عمیق است که دولت به‌تنهایی نخواهد توانست از عهده آن برآید. مردم می‌دانند باید دست به کار شوند، سیل‌بند بسازند و هشدارها را جدی بگیرند. مردم خوزستان دقیقا می‌دانند باید خودشان از اموال، زمین کشاورزی، خانه، روستا و شهرهایشان محافظت کنند. مردم خوزستان به‌شدت وطن‌دوست هستند. آنها در زمان بلایا و مشکلات، چنان با هم متحد می‌شوند که همه را شگفت‌زده می‌کنند. این را زمان جنگ همه دیدند و به یاد دارند. مردم سوسنگرد، دشت آزادگان، بستان، خرمشهر و... تا نیروهای نظامی به خوزستان برسند مثل شیر از سرزمین‌شان دفاع کردند. خوزستانی‌ها به‌شدت متکی به خود هستند. آنها صاحب تمدن ده هزار ساله‌اند و همین‌‌ها بودند که نوشتن و خواندن را به آریایی‌ها یاد دادند و آنها را متمدن کردند. مردمی با این عقبه تاریخی، لنگ دولت و کمک‌های دیگران نمی‌ماند. می‌داند اگر دست به کار نشود احشام، مزرعه، نخلستان، خانه و... خود را از دست می‌دهد.
غیرت ستودنی
یاحسینی می‌گوید: مردم خوزستان ارتش قدرتمند عراق را زمینگیر کرد. این مردم با چنین غیرت، منتظر کمک دیگران نمی‌ماند. وقتی عراقی‌ها با صدها تانک وارد دشت آزادگان شدند، مردم دو سد را منفجر کردند و دشت پر از آب شد و ماشین نظامی عراق به گل نشست. شرح این اتفاق را در کتاب لشگر آب روایت کرده‌ام. حالا همین مردم، لشکر شده‌اند و دارند با آبی که سیل شده، مبارزه می‌کنند. به یاحسینی می‌گویم مردم باهوشی هستند، دقیقا می‌دانند چگونه باید با ابتدایی‌ترین وسایل سیل‌بند بسازند. این محقق می‌گوید: هوش در خوزستانی‌ها ژنتیک است. این مردم سه خصوصیت بارز دارند، هوش، مهربانی و همبستگی. اجداد مردم خوزستان قرن‌ها قبل زیگورات‌هایی ساخته‌اند که انسان امروزی را به شگفتی وامی‌دارد. صدها کیلومتر زمین را حفر کرده‌اند تا به مزارعشان آب برسانند. آنها با مدنیت آشنا بوده‌اند و خوزستانی‌ها امروز از هوش اجداد خود بهره‌مند هستند. بسیار سختکوشند، آنها فقط به خودشان چشم دوخته‌اند به همین دلیل زانوی خودشان را می‌گیرند و بلند می‌شوند. چون سختکوشند، صبور هم هستند. آنها ریشه در خاک غنی خود دارند.به درخت نخل می‌مانند. نخل در تشنگی و کم آبی میوه‌ای می‌دهد به نام خرما؛ شیرین و مقوی. مردم خوزستان مانند نخل‌ها سربلندند. مصائب آنها را مانند فولاد آبدیده کرده است با همه اینها گلایه نمی‌کنند. آب، نان و هوا اولین نیازهای بشر است، اما گاهی مردم خوزستان حتی همین نیازهای اولیه را هم ندارند. اما صبر می‌کنند، چنان مغرورند که دم برنمی‌آورند و از کسی چیزی نمی‌خواهند تا جایی که بتوانند تلاش می‌کنند خودشان نیازهایشان را برطرف کنند. این مردم ریشه در خاک خوزستان دارند برای همین هرچقدر سختی‌ها زیاد باشد، از سرزمینشان مهاجرت نمی‌کنند.
هلهله شادی بعد از غم
به یاحسینی می‌گویم، مردم شادی هم هستند. کوچک‌ترین روزنه امید، هلهله شادیشان را به آسمان می‌برد. شادی آنها بعد از ساخت سیل‌بند و محافظت از روستایشان همه جا منتشر شد. این نویسنده می‌گوید: عرب‌های خوزستان، همان اندازه که مغرور و سختکوشند، شاد هم هستند. عروسی‌ها و جشن‌هایشان را تماشا کنید، هلهله‌هایشان بی‌نظیر است. زن و مرد، بچه و سالمند همه درکنار هم هستند. اتحادشان بی‌نظیر است، چشم به راه کمک هیچ‌کس نمی‌مانند، باورشان این است که بعد از خدا خودشان حافظ جان و مال و سرزمینشان هستند.

طاهره آشیانی
روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها