راز آزار زن متاهل در فیلم سیاه

به گزارش جام‌جم، یک سال قبل ماموران در جریان انتقال مردی به بیمارستانی در تهران قرار گرفتند که با شلیک گلوله مجروح شده بود. ماموران با حضور در بیمارستان به تحقیق از مرد مجروح پرداختند که او اظهار کرد: در خیابان توقف کرده بودم که مردی داخل ماشینم نشست و به سمت من شلیک کرد. چندی قبل با دختری دوست بودم و احتمال می‌دهم این مرد از بستگان او باشد.
در ادامه تحقیقات روی زن جوان متمرکز شد و ماموران به تحقیق از پدر او پرداختند. این مرد با اعتراف به شلیک گفت: شاکی از دخترم سوء‌استفاده کرده بود و من برای انتقام به او شلیک کردم.
زن جوان هم در تحقیقات گفت: من شوهر دارم، اما به خاطر اختلافاتی که با هم داشتیم، جدا زندگی می‌کردیم. مدتی قبل به عنوان مسافر سوار ماشین مرد مجروح شدم. در طول مسیر با هم صحبت کردیم و موقع پیاده شدن، شماره تماسش را داد و بعد از آن تلفنی در ارتباط بودیم. یک روز از من خواست به صورت حضوری هم را ببینیم. به خاطر اعتمادی که به او داشتم قبول کردم. وقتی به محل قرار رفتم، او همراه دوستش به آنجا آمده بودند. آنها به بهانه رفتن به رستوران مرا به خانه‌ای برده و مورد آزار و اذیت قرار دادند. متهمان برای این‌که شکایت نکنم از صحنه آزار و اذیتم فیلم گرفتند. زمانی که موضوع را به پدرم گفتم، او با سلاح سراغ پسر آزارگر رفت و به او شلیک کرد.
در ادامه این زن از دو پسر آزارگر به اتهام آدم‌ربایی، تجاوز و تهیه فیلم سیاه شکایت کرد و پرونده برای محاکمه به دادگاه انقلاب رفت. قاضی دادگاه انقلاب پس از محاکمه دو پسر آزارگر، آنها را به خاطر تهیه فیلم سیاه به پنج سال حبس محکوم کرد، اما در خصوص تجاوز و آدم‌ربایی پرونده را به دادگاه کیفری استان تهران فرستاد.
پس از محاکمه متهمان در شعبه نهم دادگاه کیفری استان تهران، آنها به دوسال تبعید و شلاق محکوم شدند. با اعتراض شاکی به رای، پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد و حکم در آنجا نقض گردید.
دیروز متهمان در شعبه نهم دادگاه کیفری استان تهران دوباره محاکمه شدند. پس از قرائت کیفرخواست، پسر راننده گفت: من زن جوان را به عنوان مسافر سوار کرده و با هم دوست شدیم. من از متاهل بودن او بی‌خبر بودم. یک روز همراه او و دوستم به خانه رفته و با هم رابطه داشتیم. نه آدم‌ربایی در کار بود نه تجاوز، فقط از او مخفیانه فیلم گرفتیم.
زن جوان در واکنش به دفاعیات متهم گفت: من سوار ماشین شدم، اما قرار بود به رستوران برویم، ولی مرا به خانه‌ای بردند و آزار دادند. من در برابرشان مقاومت کردم، اما به زور مرا بردند.
پس از دفاعیات متهمان، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.