لذت همسفر شدن با منصور ضابطیان، مارکوپولوی ایرانی

ماجراجویی‌های یک جهانگرد اتفاقی!

حتما برای شما هم پیش آمده که مثلا یک خاطره یا ماجرای مشترک را از زبان دو یا چند نفر شنیده باشید و در این میان همیشه یک نفر از این چند نفر بوده که بهتر و جذاب‌تر از دیگران آن خاطره یا ماجرای مشترک را شرح می‌داده؛ سفرنامه‌نویسی نیز دقیقا اتفاقی از همین جنس است.
کد خبر: ۱۱۷۸۳۳۰

یعنی ممکن است افراد بسیاری باشند که به مناطق مختلف دنیا سفر میکنند، ولی فقط گروه اندکی از این افراد میتوانند شرح ماجرای سفرهای خود را به جذابترین شکل برای دیگران شرح دهند. منصور ضابطیان یکی از همین افراد است. یک روزنامهنگار باسابقه که براساس آنچه خود گفته به شکلی کاملا اتفاقی تبدیل به جهانگردی تقریبا حرفهای شده است و شرح بخشی از سفرهای خود را در کتابی با عنوان «مارک و پلو» روایت میکند.

مارک و پلو درواقع مجموعه روایتهایی کوتاه از سفرهای نویسنده کتاب به کشورهایی چون اسپانیا، ایتالیا، اتریش، فرانسه، سوریه، لبنان، هند، کرهجنوبی، ارمنستان و آمریکاست که همراه با مجموعهای از تصاویر ثبت شده از این سفرها در این کتاب گردآوری شده است.گذشته از نگاه دقیق و جستوجوگر راوی سفرنامه در مواجهه با فرهنگهای مختلف، آنچه این کتاب را برای عموم مخاطبان جذابتر میکند، زبان صمیمی و البته صریح نویسنده برای روایت اتفاقات و ماجراهای این چند سفر از دیدگاه یک جهانگرد ـ خبرنگار ایرانی و اشارات جالب توجه او به تفاوتهای مختلف میان فرهنگ ایرانی با فرهنگ سایر ملل است.

البته نباید این نکته را فراموش کرد که مجموعه نوشتههای ضابطیان از این سفرها با توجه به اینکه با رویهای ژورنالیستی و به شکل کلی به معرفی کشورها پرداخته، بیشتر برای کسانی جذاب است که خود تجربه سفر به این کشورها را نداشتهاند.

نیمهشب در پاریس

خوابیدن در خانه 8 متری!

شاید برای مخاطبان ایرانی که به واسطه تبلیغات مختلف تصور سرزمینی رویایی را از کشورهای اروپایی همچون فرانسه دارند، جالب باشد که خیلی از مردم در این کشور در خانههایی بسیار کوچک زندگی میکنند. ضابطیان ماجرای مواجهه با این پدیده را در سفر خود به فرانسه اینگونه شرح میدهد: «آنقدر میرویم تا به یک آپارتمان قدیمی هفت طبقه میرسیم که فکر میکنم مقری برای پنهان شدن پارتیزانها بوده. آپارتمان آسانسور ندارد. میپرسم: «خانهات طبقه چندم است؟» میگوید: «زیر شیروانی» و بالا را نشان میدهد... پشت در واحد میایستیم تا او در را باز کند. وارد یک راهروی دراز میشویم. من در انتها یا دو طرف آن دنبال یک در برای ورود به اتاق میگردم. اما هیچ دری جز همان در ورودی وجود ندارد. ظاهرا نه لهجه لویی اشکال داشته، نه listening من. خانه اگر از هشت متر کوچکتر نباشد، بزرگتر نیست! میپرسم: «اینجا را چقدر اجاره کردهای؟» میگوید: «450 یورو. 250تایش را دانشگاه میدهد و 200 تایش را خودم.» ظاهرا لویی متوجه شگفتی من نمیشود. لباسهایش را عوض میکند و آماده خواب میشود...»

یک عادت اسپانیایی

شایعه هر چه بزرگتر، جذابتر!

عموم کسانی که به اروپا سفر کردهاند، از پیشرفتهای فناورانه این کشورها سخن میگویند یا از فرهنگ بالای مردم آنها، اما زندگی اروپایی دارای ابعاد دیگر نیز هست که دانستن آن برای مخاطبی که به آنجا سفر نکرده، جالب است. ضابطیان در توصیف علاقهمندی مردم اسپانیا به «شایعات» مینویسد: «خوزه مجلهای به دستم میدهد و میگوید: «این یکی خیلی خوب فروش دارد. همان روز دوشنبه که چاپ میشود، پنجاهتایش را میفروشم.» اسم مجله هست Hola و آنطور که میگوید بیشتر به مسائل خانوادههای سلطنتی اسپانیا و جهان میپردازد. اسپانیاییها علاقه فراوانی به شایعه دارند و هر چقدر سطح این شایعه بالاتر رود، ارزشمندتر به نظر میرسد و Hola این کار مهم و بزرگ(!) را بهعهده گرفته است. کار Hola سرک کشیدن در زندگی خانوادههای سلطنتی است، هر جای دنیا که میخواهند باشند. از خوزه میخواهم تیترهای روی جلد این شماره Hola را برایم به انگلیسی ترجمه کند:
ـ تمام جزئیات یک رابطه از دست رفته
ـ شرایط سخت را فراموش کن
ـ الخاندرو سانچز و اسرار خانواده موناکو
و...

پیتزای واقعی در ایتالیا

لقمههایی که کش نمیآید

تفاوت عادتها و ذائقههای غذایی نیز از جمله موضوعات جالبی است که ضابطیان در بخشهای مختلف این کتاب به آن پرداخته است. او ماجرای پیتزا خوردنش را در ایتالیا اینگونه شرح میدهد: «ایتالیا مهد پیتزای جهان است. این غذای پرطرفدار ایرانیها را در هر کوچه پسکوچهای در شهرهای ایتالیا میتوانید پیدا کنید. اما با دیدن اولین پیتزافروشی تمام تلقیتان نسبت به پیتزا به هم میریزد. چون آنچه میبینید و میخورید، شباهت چندانی به پیتزاهای وطنی ندارد. مرسومترین پیتزا بین ایتالیاییها پیتزا مارگریتاست که تشکیل شده از یک ورقه خیلی نازک خمیر و مقدار خیلی کم پنیر. روی این مجموعه، فقط کمی سس گوجه فرنگی مالیده شده است. ترجمه فارسی پیتزا یعنی ـ کش لقمه ـ و در خود ایتالیا مصداقی ندارد، چون پنیر استفاده شده آنقدر کم است که هیچ لقمهای کش نمیآید. وضعیت غذاهای دیگری مثل لازانیا و پاستا هم به همین شکل است. مطمئن باشید اگر یک ایتالیایی به ایران بیاید و به او پیتزا بدهید، از شما خواهد پرسید: «چه غذای خوشمزهای، اسم این غذا چیه؟»

اطلاعات فوری

عنوان: مارک و پلو

نویسنده: منصور ضابطیان

ناشر: نشر مثلث

تعداد صفحات: 176

قیمت: 22 هزار تومان

پیشبینی زمان مطالعه: 5 تا 7 روز

احسان سالمی

روزنامهنگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها