گفتگو با ایرج راد بازیگر و رییس هیات مدیره خانه تئاتر

تجاری شدن تئاتر، خیلی خطرناک است

گرانی بلیت برخی از نمایش‌ها چه مشکلاتی در پی دارد و تئاتر ایران به کجا می‌رود

این تئاتر بینوا !

قبیله مثل همیشه نیست؛اتفاق عجیبی در حال رخ دادن است. بعد از تئاتر الیور توئیست که با حضور پررنگ سلبریتی‌های سینمایی روی صحنه رفت و حواشی زیادی هم داشت، حالا دوباره یک تئاتر دیگر روی بیلبوردها و تابلوهای تبلیغاتی شهر خودنمایی می‌کند، تئاتری که در کنار گران بودن بلیت‌هایش آن هم تا سقف 200هزار تومان سروصدا و حواشی زیادی راه‌انداخته است. تا جایی که بسیاری از اهالی تئاتر و منتقدان نسبت به این موضوع که در حال تبدیل شدن به یک رویه عادی است واکنش نشان داده‌اند؛ از بهزاد فراهانی پیشکسوت تئاتر و بازیگری گرفته تا دیگران.
کد خبر: ۱۱۶۸۸۵۷
این تئاتر بینوا !
در این شرایط سعی کردیم اوضاع را بررسی کنیم تا ببینیم چرا اوضاع تئاتر ایران این‌گونه شده است؛ از طرفی برخی تئاترها که با گروه‌های حرفه‌ای و تخصصی این عرصه روی صحنه می‌روند، نمی‌فروشند و با شکست مواجه می‌شوند و از طرف دیگر در اوضاع اقتصادی دشوار امروز بلیت بعضی کارها تا مبالغ بالایی خواهان دارند. آیا این اتفاقات اساسا به سود تئاتر است یا ضرر آن؟ خلاصه آنکه مجموعه‌ای از واقعیت‌های تئاتر کشور را در کنار هم قرار داده‌ایم بعلاوه اظهار نظرها که به خوبی گویای شرایط امروز تئاتر کشور هستند. به موازات این اطلاعات، گفت‌وگوی ما را با رئیس هیات‌مدیره خانه تئاتر بخوانید که شاهد بی‌توشگی در آستانه زمستان باشید آن هم فقط و فقط در بخش تئاتر!

قیمت بلیت نمایش در این روزها

حسین پارسایی سال گذشته نمایش الیور توئیست را به صحنه برد که بسته به صندلی تماشاگر تا سقف 95 هزار تومان، بلیتش فروخته شد و حتی مورد استقبال عموم هم قرار گرفت. طبیعی است که او امسال برای اجرای نمایش بینوایان با وجود ستارههای بازیگری، نوازندگان و آهنگسازان و عوامل سنگین، بلیت 250 هزارتومانی را تعیین کند! همین روزها همایون غنیزاده نمایش «میسی‌‌سیپی نشسته میمیرد» را به صحنه میبرد که بعد از اعتراضها، گویا قیمت بلیتش از 200 هزار تومان به 140 هزارتومان کاهش پیدا کرده است. حسین پارسایی شاید میتوانست درباره علت گرانی بلیت نمایشش، استفاده از اسپانسر به منظور کاهش قیمت بلیت و نیز خریداران این بلیتها اطلاعات خوبی در اختیار جامجم بگذارد اما حیف که هیچ علاقهای به این کار نشان نداد.

اعتراض با چاشنی تضادهای آشتیناپذیر

بهزاد فراهانی / پیشکسوت تئاتر و عضو هیات مدیره خانه تئاتر

از نظر من کارگردانهای چنین نمایشهایی دشمن تئاترند و با همه دلبستگیها، تئاتر را به قهقرا میکشانند.

نمیدانم کسی که قیمت بلیت تئاتر را 200 هزار تومان اعلام میکند، آیا اصلا در عمرش به این فکر کرده که یک دانشجو چگونه میتواند هزینه چنین نمایشی را فراهم کند؟

ابزاری کردن هنرمند و این که ما از یک ستاره سینما دعوت کنیم تئاتر بازی کند، به نظر من کار خائنانهای است! این اتفاق، صحیح نیست.

به عقیده من هر کس که یاریگر این تفکر و اندیشه است، هیچوقت فراموش نکند که در قبال تئاتر مملکت خائن است.

این یک سیاست کلان برای نابودی تئاتر است که شیوههای گوناگونی را برای پیشبرد این وضعیت بهکار میبرند.

من نمیدانم یک کارگر، دانشجو، یک خانواده تنگدست در این وضعیت چطور میتواند 200هزار تومان بدهد و تئاتر ببیند.

گام اول؛ تشکیل جلسه

اداره کل هنرهای نمایشی و خانهتئاتر همیشه آنقدر گرفتار بودهاند که در مقابل اعتراضها شوکه شوند و به فکر راهکارهایی بیافتند. خانه تئاتر در واکنشی سریع بعد از اعلام قیمتها تصمیم گرفت طرح تدوین نظامنامه قیمت بلیت را در جلسه هیاتمدیره خانه تئاتر بررسی کند. شهرام گیلآبادی این خبر را به فارس داده و گفته بود که تبلیغات، بازبینی، نظارت، قیمتگذاری بلیت و تکریم تماشاگر و صیانت از حقوق مادی و معنوی اهالی تئاتر و منشور اخلاقی همه موضوعات روی زمین مانده هستند و باید برای آنها فکری کرد.

به استناد توضیحــــــــــــات گیلآبادی میتوان گفت که او مسؤولیت این امر را برعهده مرکز هنرهای نمایشی میداند و احتمالا برای آنکه به کســـــــــــــی برنخورد از رویکرد تازه این مرکز خبر برای تدوین نظامنامه خبــــــر داده و اینکــــــه خانه تئاتر قصد همکاری دارد و در گام اول مؤلفههای قیمتگـــــــــــــــذاری بـــلـــیــــتهـــــــــا را استخـــــراج خواهد کرد.

رئیس هیاتمدیره خانه تئاتر:

هیچ چیز تئاتر مشخص نیست

ایرج راد حق دارد که قیمت بلیت نمایشها را یک موضوع حاشیهای بداند و بگوید درباره حواشی حرف نزنیم برای اینکه شما هم به او تا اندازهای حق بدهید، حتما گفتوگوی ما را بخوانید. از گفتهها و ناگفتههای این گفتوگو میتوان به این نتیجه رسید که اداره کل هنرهای نمایشی در این باره کوتاهی کرده است اما باید به سراغ کدام مدیر در این اداره کل رفت؟ مدیرانی که امروز هستند و احتمالا از بار انبوه ناکارآمدی مدیران قبلی شکوه و شکایت دارد یا مدیران قبلی که دیگر مسؤولیتی ندارند و دلیلی ندارد پاسخگوی سوالات باشند! در نتیجه با ایرج راد درباره جایگاه خانه تئاتر حرفزدهایم و اینکه این نهاد صنفی برای حفظ تعادل و تناسب در این فضا چه قدمی برداشته؟ فرض کنیم که تماشاگران مشکلی با گرانی بلیطها نداشته باشند، اهالی تئاتر چطور؟ آیا هنرمندان تئاتر از ترکشهای این نوع بلیتفروشیها در امان خواهند ماند یا نه.

آقای راد از نظر شما بلیت نمایشهایی مانند بینوایان مناسبات تئاتر کشور را برهم نمیزند؟ تئاتر ایران ظرفیت چنین جهش قیمتی را دارد؟

من تنها چیزی که میدانم این است که قرار شده کمیته یا کمیسیون یا مرکزی ایجاد شود که مسائلی مانند قیمت بلیتها را قانونمند کند.

این کمیته کجا تشکیل میشود و اعضای آن چه کسانی هستند؟

هنوز شکل نگرفته و من هیچ چیزی دربارهاش نمیدانم. من هم در این باره به اندازه‌‌ای که در سایتها و خبرگزاریها نوشته شده، خبر دارم.

میتوانم نظر شخصی خود شما را به عنوان یک کارگردان و بازیگر تئاتر درباره تبعات این قیمتها بدانم و نه به عنوان رئیس هیات مدیره خانه تئاتر؟

این موارد به صنف مربوط است و نمیشود دربارهاش نظر شخصی داد. درباره جامعه تئاتر است و به ادارهکل هنرهای نمایشی مربوط میشود و مسائل و مشکلات گروههای تئاتری را در بر میگیرد که باید همه مورد بررسی قرار بگیرند.

فکر نمیکنید تا زمانی که کمیته مورد نظر شکل بگیرد، این قیمت بلیتها تاثیرشان را بر تئاتر خواهند گذاشت؟

ولی هنوز اجرای نمایش بینوایان شروع نشده! اما پیشفروشش آغاز شده است.

قرار است عضو این کمیته باشید؟

نمیدانم. هیچ صحبتی در این زمینه با من نشده است.

شما نه به عنوان شخصیت حقیقی اظهار نظر میکنید و نه به عنوان شخصیت حقوقی! پس چه کسی باید درباره آسیبها و تبعات این نوع بلیتفروشی دغدغه داشته باشد؟

در جایگاه حقوقی باید منتظر باشم تا ساختار حقوقی این مساله روشن شود، کمیته مورد نظر شکل بگیرد و تصمیمگیری کند. من چه چیزی میتوانم بگویم وقتی هیچ تعریفی نداریم؛ نمیدانیم مسائل و مناسبات مالی تئاتر چگونه است، جایگاهش چیست، جایگاه هنرمندانش کجاست، تئاتر خصوصی چه تعریفی دارد، تئاتر دولتی چیست، حمایتهای دولتی چگونه و بر چه اساسی است، به گروهها چه کمکهایی میشود و همین طور به سالنها، تولید تئاتر چطور و براساس چه تعریفی انجام میشود و سالنهای خصوصی چگونه عمل میکنند و هزاران سوال دیگر که جوابشان مشخص و روشن نیست. وقتی اساس و پایههای این ماجرا درست نیست درباره حواشی آن چه حرفی بزنیم؟

این تعاریف کجا باید مشخص شود؟ جایی به غیر از خانه تئاتر؟

تمام مراکز و نهادهای مرتبط با تئاتر مسؤول هستند و نه فقط خانه تئاتر. بارها و سالها گفتهایم که این تعاریف باید مشخص بشوند. اینکه حمایتها بر چه اساس و تعریفی انجام میشود، اینکه گروهها چرا باید 20 درصد فروش بلیت را به عنوان اجاره به سالنهای دولتی پرداخت کنند، رقمهای چند میلیونی برای اجرا در برخی سالنها چه مبنا و اساسی دارد و بارها تاکید کردهایم اگر همه تعاریف مشخص شود، حتما فضای تئاتر قانونمند خواهد شد. آن وقت است که میتوانیم گروههای تئاتری به معنای واقعی داشته باشیم، کمپانیهای تئاتری شکل بگیرد، تئاتریها حق و حقوق و جایگاه داشته باشند و از همه مهمتر اینکه حق تماشاگر ادا خواهد شد. حق تماشاگر این است که تئاتر خوب ببیند و بداند سوبسیدهای دولتی به چه تئاترهایی داده میشود. وقتی تئاتر تعریف داشته باشد و زیرساختهایش مشخص شده باشد میتوان درباره خیلی چیزها تصمیم گرفت اما وقتی زیرساختها مشخص نشده باشد، چطور میتوان دستورالعملی صادر کرد؟ باید سلسله مراتب و جایگاه حقوقی مسائل روشن باشد. تئاتر کشور نیازمند مصوبات حقوقی و قانونی است نه سلیقهای و شخصی.

آذر مهاجر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها