قسم نوعروس در دادگاه برای اثبات بی‌گناهی

زن جوان که متهم است همسر بیمارش را از طبقه نهم ساختمان به پایین پرت کرده دیروز پای میز محاکمه ایستاد و ادعای خودکشی همسرش را مطرح کرد.
کد خبر: ۱۱۵۹۰۷۸
قسم نوعروس در دادگاه برای اثبات بی‌گناهی

به گزارش جامجم، تابستان سال ۹۵ زن جوانی به نام سهیلا با کلانتری زیباشهر تماس گرفت و از مرگ همسر ۳۱ سالهاش به نام رضا خبر داد. مأموران به خانه این زن رفتند و در گوشه حیاط با پیکر خونین رضا روبهرو شدند. سهیلا میگفت همسرش خودش را از طبقه نهم ساختمان به پایین پرت کرده و جان سپرده است.

جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و سهیلا تحت بازجویی قرار گرفت. در حالی که این زن مدعی بود همسر بیمارش خودکشی کرده است پدر و مادر رضا از عروسشان شکایت کرده و وی را عامل قتل پسرشان معرفی کردند .

به این ترتیب سهیلا که با قرار وثیقه آزاد بود دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمدباقر قربانزاده و با حضور یک قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستاد.

در این جلسه پدر و مادر رضا برای عروسشان حکم قصاص خواستند. سپس سهیلا ۳۲ ساله پشت تریبون دفاع ایستاد و گفت: شوهرم از بیماری فیبرومیالژیا که یک سندروم دردناک اسکلتی است رنج میبرد. او یک هفته در بیمارستان بستری بود و من و خواهرشوهرم که پزشک است کارهای مربوط به او را انجام میدادیم. یک هفته تمام بالای سر همسرم در بیمارستان بودم و حتی یک ساعت هم نخوابیدم.

روز حادثه همسرم از بیمارستان مرخص شده و قرار بود پدر و مادرش به خانهمان بیایند. به همین خاطر خواهرشوهرم و همسرش دنبال آنها رفتند و من و همسرم در خانه تنها بودیم. رضا درد داشت و مدام بیقراری میکرد. او چندبار برای برداشتن سیگار از داخل ماشینش به پارکینگ رفت و بازگشت. سعی کردم او را آرام کنم اما دردش زیاد بود .

وی ادامه داد: ساعت حدود ۱۲ شب بود که از شدت خستگی خوابم برد اما حدود ساعت 3 از خواب بیدار و متوجه شدم همسرم در خانه نیست. من همه جا را دنبال او گشتم و به پارکینگ رفتم تا از سرایدار آپارتمان سراغ همسرم را بگیرم ولی در گوشه حیاط با پیکر خونین رضا روبهرو شدم. همسرم خودکشی و خودش را از طبقه نهم به پایین پرت کرده بود.

این زن درباره زندگی مشترک با همسرش به قضات دادگاه گفت: من و همسرم هر دو در دارالترجمه با هم آشنا شدیم. من از رضا یک سال بزرگتر بودم ولی با هم ازدواج کردیم و زندگی خوبی داشتیم. در سه سال و نیم زندگی مشترک هیچ مشکلی با هم نداشتیم. وقتی همسرم خودش را کشت و پدر و مادرش سر رسیدند مرا مقصر دانستند. آنها میگفتند نباید آن شب میخوابیدم و باید تمام وقت مراقب همسرم میبودم. هرچه گفتم خسته بودم و بیاراده خوابم برده، قبول نکردند. بعد از فوت همسرم مهریهام را که ۱۱۰ سکه بود طلب کردم که همین ماجرا باعث شد خانواده همسرم از من کینه به دل بگیرند و به اتهام قتل علیه من شکایت کنند .

وی ادامه داد: من حتی مهریهام را هم نگرفتهام و فقط 50 میلیونی که بابت رهن خانه به صاحبخانه پرداخت کرده بودیم، نصیبم شده است. من قسم میخورم بیگناهم و در مرگ همسرم دستی نداشتم.

در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها