درخواست طلاق به خاطر پیمان رفاقت

مرام و معرفت یاسر به رفیقش، آن‌قدر زیاد بود که زندگی مشترکش را هم تحت‌تاثیر قرار داد. او حاضر شد زندگی مشترک با همسرش را به پایان برساند ولی رفاقتش را تمام نکند.
کد خبر: ۱۱۵۵۷۴۱
درخواست طلاق به خاطر پیمان رفاقت

برای همین وقتی همسرش از او خواست بین زندگی مشترک و دوستش یکی را انتخاب کند، راهی دادگاه خانواده تهران شد تا درخواست طلاق دهد. همسر این مرد زمانی که در مقابل قاضی قرار گرفت گفت: پنج سال است که در کنار یاسر زندگی می‌کنم.

اما در این مدت زندگی خوبی نداشتم. این مرد مسئولیت‌پذیر نیست و هنوز هم نمی‌دانم چرا ازدواج کرده و تشکیل زندگی داده است. تمام زندگی ‌او رفقا و دوستانش هستند. در این میان یک دوست صمیمی دارد که همه زندگی‌اش را وقف او کرده است.

دوستش مشکلات مالی زیادی دارد و یاسر مرتب به او پول می‌دهد. چندین‌بار سر این موضوع با او دعوا کردم و گفتم زندگی خودمان واجب‌تر از دوستت است، ولی هر بار مرا تحقیر و با توهین‌هایش ناراحتم کرده است.

او در این مدت نشان داد مرا دوست ندارد و دوستش برایش ارزش بیشتری دارد. پنج سال تحمل کردم.

همیشه سعی کردم با صحبت زندگی مشترکمان را نجات دهم، ولی فایده‌ای نداشته؛ اولویت یاسر همیشه دوستانش بوده‌اند؛ بخصوص فرهاد که دوست صمیمی و چندین ساله‌اش است.

من هم دیگر تحمل نکردم و تصمیم گرفتم تکلیفم را مشخص کنم. یک شب به او گفتم بین من و دوستت یکی را انتخاب کن.

در کمال ناباوری یاسر گفت که تحت هیچ شرایطی رفاقتش با فرهاد را قطع یا کم نمی‌کند و اگر من ناراحتم می‌توانم طلاق بگیرم و از او جدا شوم. باور نمی‌کردم. خیلی شوکه شده بودم. تازه آنجا بود که فهمیدم یاسر هیچ علاقه‌ای به من و زندگی مشترکمان ندارد و تا الان هم زندگی با او اشتباه بوده است.

برای همین تصمیم گرفتم از این مرد جدا شوم. جالب اینجاست که وقتی پیشنهاد طلاق را مطرح کردم، یاسر مخالفتی نکرد.

در ادامه مرد جوان نیز به قاضی گفت: آقای قاضی من هم 5 سال است که دارم عذاب می‌کشم. این زن مرا دیوانه کرده است. بی‌دلیل دعوا راه می‌اندازد و همیشه هم دوستانم را بهانه می‌کند.

رفت و آمد رفیق‌هایم او را آزار می‌دهد. در صورتی که می‌داند من با دوستانم خیلی صمیمی هستم و نمی‌توانم رفاقتم را قطع کنم. من یک دوستی دارم که مثل برادرم است. در خیلی از شرایط زندگی به من کمک و از من حمایت کرده است. حالا چند وقتی است دچار مشکل و گرفتاری شده و من باید به او کمک کنم. حالا در این میان همسرم هر شب و هر روز دعوا به راه می‌اندازد که باید رفاقتم با فرهاد را تمام کنم. در صورتی که من با او پیمان رفاقت بستم و تحت هیچ شرایطی نمی‌توانم این کار را انجام دهم. حتی اگر به قیمت از هم پاشیده شدن زندگی‌ام تمام شود.

من نمی‌توانم به فرهاد کمک نکنم و ارتباطم با او را کم کنم. برای همین وقتی همسرم پیشنهاد جدایی را مطرح کرد قبول کردم.

در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار آنها را دید رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.

خواسته‌ها را با زبانی بهتر و در فضایی آرام‌تر مطرح کنید

قاسم‌زاد، روان‌شناس در این باره می‌گوید: بسیاری از زوج‌ها در بیان افکار و احساسات خود به یکدیگر با سختی و دشواری روبه‌رو هستند. بعضی‌ها خواسته‌هایشان را طوری مطرح می‌کنند که به درک طرف مقابل منجر نمی‌شود و باعث سوءتفاهم می‌شود. آنها عقاید خود را مبهم مطرح می‌کنند، از طرح موضوع اصلی طفره می‌روند، به‌ حاشیه می‌روند و با این حال تصور می‌کنند همسرشان موضوع را آن طور که هست درک می‌کند.

برای همین وقتی طرف مقابل موضوع را متوجه نمی‌شود آنها نیز تصور می‌کنند که خواسته‌شان نادیده گرفته شده است. این افراد به قدری در کلمات صرفه‌جویی می‌کنند که کلامشان تفهیم نمی‌شود. در مقابل یکی هم بیش از حد وارد جزئیات می‌شود که این نیز مناسب نیست و باز هم ممکن است به عدم درک منجر شود. در این شرایط، اصلا عجیب نیست زن و شوهر، هر دو ناراحت شوند، زیرا هر کدام در حالی که خود را مقصر نمی‌داند، طرف مقابل را به دیر فهمی و سرسختی متهم می‌کند.

در صورتی که اگر خواسته‌ها با زبانی بهتر و در فضایی آرام‌تر مطرح شود، از سوی طرف مقابل راحت‌تر برآورده می‌شود. شاید لجبازی و درک نکردن از سوی طرف مقابل از بین برود و زندگی مشترک شیرین‌تر شود. درخصوص دوستی‌ها هم نباید افراط کرد و این روابط نباید به زندگی مشترک لطمه وارد کند.

سیما فراهانی / ضمیمه چمدان جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها