در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
با منزل یکی از اعضا که خانمی بود تماس گرفتم. کتابی که ایشان به امانت برده بود رمانی بود به نام «میخهای تابوت تو را من میکوبم» عضو کتابخانه در منزل نبودند و مادرشان گوشی را برداشتند. به ایشان گفتم: «من سیفی هستم و از کتابخانه عمومی تماس میگیرم. دختر شما کتاب «میخهای تابوت تو را من میکوبم» را به امانت بردهاند و در بازگرداندنش تاخیر دارند.» هنوز اجازه تمام شدن کلام را به من نداده بودند که شنیدم: «من میخ تابوت تو را بکوبم ...» و هزار حرف زشت و بد به من زدند. فردای آن روز همان خانم و دخترشان با یک جعبه شیرینی به کتابخانه آمدند و بعد از معرفی خود با کلی معذرتخواهی و پوزش ماجرا را تعریف کردند و توضیح دادند که بعد از حضور دخترشان به خانه از ماجرا باخبر شدند. من نیز با قبول عذرخواهی و روی گشاده و پذیرایی شیرینی به این سوءتفاهم خاتمه دادم و آن خانم به عضویت کتابخانه درآمدند و در آن سال با توجه به تعداد کتابهایی که به امانت برده بودند به عنوان کتابخوان برتر انتخاب شدند و جالب است بدانید اولین کتابی که ایشان به امانت بردند کتاب پرماجرای «میخهای تابوت تو را من میکوبم» بود.
جواد سیفیمرزان
کتابدار
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم