قضاوت بکنیم، قضاوت نکنیم؟!...

«قضاوت» واژه عجیبی است. به علاوه واژه حساسی هم هست، آن قدر حساس که می‌گویند قضاوت کار خداست. به همین علت است که قاضی شغلی بس حساس دارد و جان و مال و ناموس مردم دستش است و باید قواعد و شرایط بسیار دشواری را رعایت کند تا مبادا قضاوتش به بیراهه برود و خدای ناکرده ناحق حکم دهد.
کد خبر: ۱۱۲۴۳۷۹
قضاوت بکنیم، قضاوت نکنیم؟!...

با این حال قضاوت وقتی در مفهوم مردمی و اجتماعی آن مطرح می‌شود، معنایی متفاوت می‌یابد. از این نظر، قضاوت کردن افراد راجع به یکدیگر در برخوردهای روزانه و با اشخاص متنوع مطرح می‌شود.

تصور کنید صبح که از خواب برمی‌خیزید دامنه قضاوت روزانه‌تان از نزدیک‌ترین افرادتان که والدین، همسر یا فرزندان باشد آغاز و تا کوتاه‌ترین و معمولی‌ترین برخوردهای روزانه با افراد در تاکسی و مغازه و خیابان و رستوران و مهمانی امتداد می‌‌یابد.

این روزها بسیار در فضای مجازی گفته می‌شود که قضاوت نکنیم. علت این توصیه این است که ما شاید به علت کمبود یا نقص اطلاعات راجع به فرد یا رفتار و کردار و... وجنات، ظاهر و لباس پوشیدن و غذاخوردن و ده‌ها قید دیگر، به اشتباه بیفتیم و سرانجام دریابیم آنچه در ذهنمان به فرد نسبت داده و نگاهمان را با آن تنظیم کرده‌‌ایم، آن نباشد که واقعا بوده است.

این استدلال در ظاهر صحیح به نظر می‌رسد اما آیا ماجرا واقعا در همین حد است؟ مسایلی وجود دارد که شاید جواب مثبت به این سوال را با چالش مواجه کند. مهم‌ترین این مسایل این است که در رجوع به خودمان بسادگی در خواهیم یافت که ما در بیشتر اوقات ناخودآگاه و خودآگاه در حال قضاوت‌کردن هستیم.

این قضاوت نیز 2 دسته است: دسته اول قضاوت دائمی و همیشگی درباره کسانی است که دوستشان داریم. واقعیت این است که تا کسی را دوست نداشته باشیم و او برایمان اهمیتی نداشته باشد، اصولا درباره‌ اش فکر نخواهیم کرد که بخواهیم قضاوتش کنیم. اما وقتی پای دوستی یا عشق وسط می‌آید، قضاوت نیز به دنبالش سراغمان خواهد آمد. کوچک‌ترین رفتار، حرکات، کلمات و حتی طرز نگاه و چهره طرف مقابلمان را زیر نظر می‌گیریم و تحلیل و بررسی می‌کنیم تا بفهمیم منظور و مقصود او از فلان حرکت چه بوده و آیا این حرکت با گفته‌هایش جور درمی‌آید یا خیر! بعد هم بلافاصله در ذهن خودمان حکمی صادر می‌کنیم و آن حکم را تا خلافش ثابت نشده به‌عنوان زاویه دید به طرف مقابل در ذهن نگاه داشته و نحوه رفتارمان با او را به تناسب آن حکم تنظیم خواهیم کرد. واقعیت این است که چنین قضاوتی را شاید بتوان مشروع‌ترین و بحق‌ترین نوع قضاوت نامید. چرا که این قضاوت حق بدیهی طرفین است و ضمنا طرفین با شناخت و آگاهی نسبی رو به کامل، درباره هم به چنین قضاوتی دست می‌زنند. البته شک نیست که در این نوع قضاوت نیز امکان خطا و اشتباه وجود دارد و به‌عنوان مثال میان دوستان و همسران اختلافاتی از این قبیل به وجود می‌آید، اما با این حال یک چنین قضاوتی مشروع، بدیهی، انکارناپذیر و طبیعی است که اگر نباشد، باید به وجود «اهمیت» و «عشق» در طرفین شک کرد.

قضاوت سایرین

در همین حال نوع دیگری از قضاوت وجود دارد که خارج از محدوده دوستان و خانواده و نزدیکان وغیره اتفاق می‌افتد و آن قضاوت درباره کسانی است که از کنار ما می‌‌گذرند. افراد و رهگذرانی که روزانه در کوچه و خیابان و فروشگاه و تاکسی و محل کار و سایر موقعیت‌های اجتماعی از کنار ما می‌گذرند. هر یک از این رهگذران دارای ویژگی‌های جسمی، رفتاری، پوششی، خلقی و غیره هستند که گاه ممکن است عادی و گاه ممکن است غیرعادی به نظر برسد.

با این حال این یک اصل بدیهی است که ما در همان چند ثانیه چشم در چشم شدن با یک رهگذر نیز او را قضاوت خواهیم کرد. حتی در طب‌چینی که به وجود انرژی در افراد و چرخش همه چیز براساس انرژی اعتقاد دارد، می‌گوید این نوع و میزان انرژی افراد است که برما اثر گذاشته و پایه‌ا ی از قضاوت درباره او را می‌سازد. تصور کنید در شبی تاریک می‌خواهید سوار تاکسی شوید.

روشن است که احتیاط می‌کنید. اما ملاک انتخاب تا کسی که می‌خواهید با آن به مقصد برسید، نوع برداشت و قضاوتی است که راجع به راننده خودرو خواهید داشت.

اگر این ارزیابی و قضاوت در مجموع مثبت باشد، سوار خواهید شد، اما اگر منفی باشد، قطعا ترجیح می‌دهید خودرو دیگری را انتخاب کنید. می‌بینید؟! به همین سادگی قضاوت‌ها و ارزیابی‌های ما در پیدا کردن راه درست در جریان جامعه به ما کمک می‌کنند. ما براساس قضاوتمان انتخاب می‌کنیم و طبیعتا مسئولیت آن انتخاب را نیز برعهده داریم حتی در زمان ازدواج و بسیاری مسائل دیگر، این قضاوت ماست که تعیین‌کننده است و راهمان را مشخص می‌کند بنابراین این‌که به باور برخی دوستان و فعالان فضای مجازی، کلا قضاوت کردن را به این علت که ممکن است اشتباه باشد، کنار بگذاریم، انگار مکانیسم طبیعی سعی و خطا و تست کردن را کنار گذاشته‌ایم و در این حالت ممکن است با خطر نیز مواجه شویم.

سیاه و سفید قضاوت کردن

پس سرانجام چه کنیم؟ تعادل در همه چیز! این یعنی این‌که باید به این میزان از درک درونی و خود شکوفایی برسیم که میان قضاوت‌های بدیهی و ضروری با قضاوت‌های غیرضروری و آزاردهنده تفاوت قائل شویم. باید بدانیم کمی آن‌سوتر از قضاوت درباره قضاوت‌های غیرضرور ـ فضولی و ورود نابجا به حریم خصوصی دیگران است و ما به هر نحو نباید این اجازه را به خود بدهیم که قضاوت ذهنی خود را به جنبه عملی و رفتاری تبدیل کرده و آن را نسبت به شخص «بروز» دهیم.

بسیاری از رفتارهای آزاردهنده که باعث رنجش دیگران می‌شود، در این حیطه قرار می‌گیرد. وقتی قضاوت ذهنی شما مثلا درباره کسی که در باران تیشرت یا کفش جلو باز پوشیده، به رو آوردن این قضاوت نسبت به شخص تبدیل می‌شود، این دیگر قضاوت نیست، بلکه فضولی، گستاخی و ورود به حریم خصوصی دیگران است. اینجاست که باید به شخص تذکر داد که مراقب رفتار و گفتارش باشد و در واقع مرز قضاوت‌کردن و قضاوت نکردن، همین است.

این چنین است که می‌توان جمع‌بندی کرد که قضاوت کردن و قضاوت شدن در هر نوع روابط انسانی امری بدیهی، اجتناب‌ناپذیر و حتی ضروری است. اما استفاده از این قضاوت در موقعیت‌هایی که به حریم خصوصی فرد لطمه می‌زند یا موقعیتی که اصولا به «ما مربوط نیست» نابجا بوده و غیراخلاقی و آزاردهنده است.

چگونه برخورد کنیم؟

روشن است که همه ما بارها در معرض قضاوت بوده و خواهیم بود، همچنین بارها از به‌روآوردن قضاوت‌ها درباره خودمان آزار دیده‌ایم و این آزاردیدگی شاید در میان خانم‌ها بیشتر از آقایان باشد و آنها به دلایلی مختلف بیشتر در معرض قضاوت هستند. حال سوال این است که در برابر قضاوت‌های غیرضروری و آزاردهنده چه کنیم؟ در پاسخ اول باید به این واقعیت اشاره کرد که جریان قضاوت کردن، قابل متوقف‌کردن نیست، ممکن است قابل کاهش باشد اما این کاهش نیز دائمی نخواهد بود.

لذا بهترین پیشنهاد در این خصوص، تقویت روحیه انسان به‌گونه‌ای است که قضاوت‌دیگران را هم مد نظر قرار دهد. به این معنی که همچنان که تلاش می‌کند بهترین عمل را با توجه به قوانین، عرف، ارزش‌ها و هنجارهای جامعه انجام دهد به همان اندازه هم به قضاوت‌ها در انجام کارهای مختلف توجه داشته باشد.

نسترن اسدزاده

ضمیمه چمدان جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها