زندان و دیه، پایان معمای قتل راننده اتوبوس

9 عضو یک خانواده که متهم هستند با همدستی هم راننده اتوبوس را کشته‌اند، دیروز با حکم قضایی به زندان و پرداخت دیه محکوم شدند.
کد خبر: ۱۱۲۳۳۴۶
زندان و دیه، پایان معمای قتل راننده اتوبوس

به گزارش جام‌جم، 13 خرداد93 به پلیس پاکدشت خبر رسید راننده یک اتوبوس به نام حمید، پشت فرمان خودرویش در جاده پاکدشت کشته شده است.

شواهد نشان می‌داد حمید در حالی که به سمت کریم‌آباد در حرکت بود مورد حمله چند مرد ناشناس قرار گرفته و آنها پس از زخمی کردن وی با ضربه‌های قمه و چاقو، با شلیک گلوله مرتکب قتل شده و گریخته‌اند. پلیس به تحقیق ازآشنایان مقتول پرداخت و به اختلاف‌های حمید با اعضای یک خانواده بر سر معامله زمینی در پاکدشت پی برد .

وقتی در بررسی‌ها مشخص شد مرد جوانی به نام فرهاد که از اعضای همین خانواده بود پیش از این حمید را تهدید به مرگ کرده بود، وی بازداشت شد ولی خودش را بی‌گناه خواند.

از سوی دیگر پسر عموی فرهاد در بازجویی‌های پلیسی گفت پسرعمویش چند روز قبل تفنگی به او داده بود تا آن را پنهان کند. با به دست آمدن این سرنخ، فرهاد، برادرش فرشاد و
هفت عضو دیگر خانواده‌شان به اتهام مشارکت در قتل بازداشت شدند.

در حالی که 9 متهم منکر دست داشتن در قتل بودند، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و آنها به ریاست قاضی بوئینی و با حضور یک مستشار پای میز محاکمه ایستادند.

در جلسه دادگاه چهار فرزند قربانی برای عاملان جنایت حکم قصاص خواستند. سپس فرهاد که بازداشت بود، پشت تریبون ایستاد و منکر قتل شد.

وی گفت: من همراه پدر، برادر، عمو و عموزاده‌هایم همگی ضایعات جمع می‌کردیم و با خاوری که شریکی خریده بودیم آن را به یک کارخانه بازیافت می‌بردیم و می‌فروختیم. شبی که حمید پشت فرمان خودرویش کشته شد، ما همگی ضایعات را بار کامیون کردیم و با هم به کارخانه بردیم. مقابل در کارخانه چون من و برادرم، فرشاد خسته بودیم از خاور پیاده شدیم. ما پشت دیوار کارخانه خوابیدیم و پدر، عمو و عموزاده‌هایم همگی داخل کارخانه رفتند. نیمه‌شب بود که عمویم تماس گرفت تا ما هم برای کمک به آنجا برویم. من و برادرم به کارخانه رفتیم و ضایعات را که شش تن وزن داشت بعد از وزن‌کشی از خاور خالی کردیم و به خانه برگشتیم. من از همان وقتی که به اتهام قتل بازداشت شدم، گفته بودم بی‌گناهم.

وقتی قضات دادگاه، فیلم دوربین مداربسته کارخانه را به متهم نشان دادند و علت عدم حضور وی و برادرش را در کارخانه پرسیدند، فرهاد گفت: من و برادرم در کارخانه حضور داشتیم ولی نمی‌دانم چرا بخشی از فیلم دوربین مداربسته به دادگاه ارائه شده که ما در آن حضور نداریم.

فرهاد به قضات دادگاه گفت: وقتی بازداشت شدم فرزندم چهار ماهه بود اما حالا نزدیک به چهار سال دارد. من از این وضعیت خسته شده‌ام و دیگر تحمل زندان را ندارم، تقاضا دارم زودتر آزاد یا اعدام شوم.

فرشاد نیز منکر دست داشتن در قتل شد و حرف‌های برادرش را تائید کرد. سپس هفت متهم دیگر که با وثیقه آزادند منکر اتهام معاونت در قتل شده و گفتند بی‌گناه هستند.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و سرانجام دیروز پس از بررسی موشکافانه پرونده و با توجه به مدرک‌های موجود، فرهاد و برادرش را هر یک به ده سال زندان و پرداخت دیه محکوم کرد. هفت متهم دیگر نیز به اتهام معاونت در قتل به سه سال زندان محکوم شدند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها