ادبیات جنبش دانشجویی با مختصات مطالبه‌گری

زمانی که سخن از جنبش دانشجویی مطرح می‌کنیم یعنی از نسبت دانشجو و سیاست در سطح کلان و نسبت دانشجو و سیاست به طور خاص در ایران صحبت می‌شود و با این سوال مواجه می‌شویم که چه نسبتی بین دانشجو و سیاست در ایران و جهان برقرار بوده و خوب است که چه نسبتی برقرار شود و شکل‌های این نسبت چگونه بوده است؟
کد خبر: ۱۰۹۹۷۱۵

در ایران در واقع یکی از اشکال نسبت برقرار شدن بین دانشجو و سیاست حالت جنبشی بوده که از آن به عنوان جنبش دانشجو یاد می‌کنیم جنبش یعنی در حالتی که بسیج توسط عده‌ای که رهبران جنبش دانشجویی محسوب می‌شوند اتفاق می‌افتد، دانشجویان به‌طور گسترده له یا علیه پدیده‌ای بسیج می‌شوند و خصوصا در مورد دولت اقدام به موضعگیری می‌کنند و خواسته‌هایی مبنی بر انجام یا ایجاد مانعی در مسیر انجام کاری از دولت دارند.

البته این تنها شکل ارتباط دانشجو با سیاست نیست، ولی در ایران به دلیل این‌که در مقاطع مختلف تاریخ دانشگاه یعنی از حدود اوایل دهه 1310 که دانشگاه شکل گرفته حالت‌های جنبش دانشجویی در ایران در مقاطع مختلف و چندگانه فعالیت سیاست دانشجویان حالت جنبشی به خود گرفته است، یک بحث جنبش دانشجویی قبل از انقلاب اسلامی ایران بوده که شاید در واقع گفتمان غالبی که جنبش دانشجویی قبل از انقلاب داشته و آن را نقطه مقابل حکومت پهلوی قرار می‌داده فضای عمدتا غلبه تفکر چپ‌گرایانه بوده، البته غلبه تفکر چپ‌گرایانه به معنای عدم وجود سایر تفکر‌ها نبوده است به این معنی که گفتمان اسلامگرایی و گفتمان لیبرالیسمی هم در فضای دانشجویی حضور داشته، اما گفتمان هژمون و غالب تفکرات چپ بوده است و در مقطع نزدیک به انقلاب گفتمان اسلامگرایی غالب می‌شود. در نتیجه قبل از انقلاب شاهد دو گفتمان چپ یعنی گفتمان سوسیالیستی مارکسیستی و همچنین گفتمان اسلامگرایی که محوریت آن حضرت امام(ره) هست، بودیم.

بعد از انقلاب طبیعتا تا سال‌های زیادی گفتمان غالب گفتمان اسلامگرایی که ادامه گفتمان انقلاب اسلامی است و در تشکل‌های مختلفی که در دانشگاه‌ها وجود دارد اعم از دفتر تحکیم وحدت و بعدها بسیج دانشجویی، جامعه اسلامی دانشجویی و انجمن اسلامی مستقل تا سال‌های سال گفتمان غالبشان گفتمان اسلامگرایی است.

در یک مقطعی در اوایل دهه 70 تا اوایل دهه 80 گفتمان جدیدی در فضای دانشجویی رشد پیدا می‌کند که به مرحله جنبش‌سازی هم می‌رسد و آن تفکر لیبرالیستی است که باعث منقلب شدن تشکیلاتی مثل دفتر تحکیم وحدت از نوعی گفتمان اسلام‌گرایی به نوعی گفتمان لیبرالیستی گرایش می‌یابد.

گفتمان لیبرالیستی حداقل یک دهه از 1374 تا 1384 گفتمان غالب در میان جنبش دانشجویی می‌شود و در این مقاطع جنبشی شدن خصلت‌هایی پدید می‌آورد، ازجمله فضایی که در 16 آذر 1332 اتفاق می‌افتد. آذر 32 به فاصله چند ماهی از مرداد یعنی حدود چهار ماه بعد از کودتای 28 مرداد بود، کودتایی که یک نهضت مردمی برای نفت را که درواقع جنبش دانشجویی هم بشدت با آن همراه بود شکست خورده می‌بیند، در آن مقاطع همزمان با سفر رئیس‌جمهور آمریکا به ایران جنبش دانشجویی وارد عمل می‌شود. در شرایط خفقان و حیثیتی که کشور و نیروهای طرفدار تغییر و تحول با آن مواجه هستند. به عبارتی بهانه اصلی و آشکار حضور دانشجویان در خیابان و بعد کشته شدن آنها در محوطه دانشگاه حضور رئیس‌جمهور آمریکا به‌عنوان رهبر کودتای 28 مرداد در ایران است و به همین جهت خاستگاه جنبش دانشجویی در مفهوم روز دانشجو که 16 آذر می‌گوییم، خاستگاه ضداستکباری و ضدامپریالیستی و ضدغربی شکل می‌گیرد. علاوه بر این، ویژگی دیگر جنبش دانشجویی این است که نوعا عدالتخواه بوده است. عدالتخواه در معنی متعدد این‌که ضدفقر بوده، همچنین طرفداری از استقلال ویژگی دیگر دانشجویی است. استقلال‌خواهی که در وابستگی ایران به ایالات متحده و اعتراض به این مساله بروز و ظهور بیشتری پیدا می‌کند. علاوه بر این جنبش دانشجویی به تعبیری سری سبز و زبانی سرخ داشته، البته شاید خصلت‌هایی از روشنفکری که دانشجویان هم بخشی از بدنه روشنفکری محسوب می‌شوند، باشد که در واقع زبانی اعتراض‌‌آمیز و گزنده دارد. ادبیات جنبش دانشجویی نوعا این‌گونه بوده است. در هر سه مقطعی که تفکر چپ و تفکر اسلامگرا هم بوده شاهد چنین رویه‌ای بودیم حتی زمانی که تفکر لیبرال هم داشته است.

دانشجو الزاما کار جنبشی نمی‌کند

البته یکی از دلایلی که تفکر لیبرالیسم غلبه شده در سال‌های 74 تا 84 ادامه پیدا نمی‌کند، این است که تفکر لیبرالیسم با جنبش دانشجویی همساز نیست. یکی از آنها به هر حال تفکر راست و لیبرال همراهی این تفکر با نظام جهانی کاپیتالیسمی جهانی است که با طبع دانشجویی همخوانی ندارد و در این دید تعریفی که از عدالت می‌شود با تعریف جوهره جنبش دانشجویی با عدالت هماهنگ نمی‌شود. به این معنی که نقد مجموعه‌ای از خصلت‌های دانشجویی از گفتمان لیبرال موجب همساز شدن جنبش دانشجویی نسبت به آن نمی‌شود. بعداز ظهور و افول زودرس لیبرالیسم در جنبش دانشجویی، شاهد فضای جدیدی هستیم که یک دهه است که در آن مجموعه این گفتمان‌ها در دانشگاه‌ها طرفداران خودشان را دارند و به‌دلیل این‌که هیچ‌کدام توان هژمون شدن را ندارند قادر به جنبش‌آفرینی نشدند. البته مضاف بر این در جهان امروز اصل در فضای دانشگاه‌ها کار سیاسی جنبشی نیست. یعنی در نظام‌های سیاسی نهادینه شده در جهان، دانشجو قطعا کار سیاسی می‌کند اما الزاما و قطعا کار جنبشی نمی‌کند، لذا احزاب و گروه‌های سیاسی مختلف شاخه‌های دانشجویی در دانشگاه‌ها پیدا می‌کنند و دانشجویانی که سیاسی بوده و مرام سیاسی مشخصی را پذیرفتند تفکر و فعالیت سیاسی‌شان خارج از حوزه دانشگاه اتفاق می‌افتد و درواقع دانشگاه‌ها میدانی برای تاخت و تاز گروه‌های سیاسی نیست. در واقع این به مفهوم غیرسیاسی بودن دانشجو هم نیست؛ چراکه دانشجو سیاسی است و البته نه همه دانشجویان.

طبیعی است همه دانشجویان سیاسی نیستند و حتی دانشجویان در جلساتی که شاخه‌های دانشجویی احزاب خارج از دانشگاه برگزار می‌کنند، حضور دارند. طبیعی است که این شاخه‌های دانشجویی احزاب از دانشجویان دانشگاه‌های مختلف یارگیری می‌کنند و الان در واقع شاید فضای عمومی حاکم بر دانشگاه‌های ما همین است. با توجه به اصراری که به درستی بر این وجود دارد از آنجایی که دانشگاه کار اصلی‌اش علمی است و البته سیاسی هم هست، اما سیاسی که علم را تحت‌الشعاع قرار ندهد یعنی آسیبی به فضای علمی دانشگاه نرساند و اصل در دانشگاه علم باشد و البته قطعا بخشی از دانشجویان که میل به فعالیت سیاسی دارند بتوانند آزادانه به فعالیت سیاسی خود در همین چارچوب ادامه دهند.

نباید از دانشجویان انتظار گفتمان‌سازی داشت

انتظار گفتمان‌سازی از دانشجویان انتظار به جایی نیست، چرا که دانشجویان در بدنه روشنفکری در لایه‌های میانی روشنفکری قرار می‌گیرند، در نتیجه چهره‌های اصلی روشنفکری در هر جامعه‌ای گفتمان‌ساز هستند و تشکل‌های دانشجویی بیشتر توزیع‌کننده گفتمان‌ها هستند نه تولید‌کننده‌ آن. بنابراین تولید گفتمان از تشکل‌های دانشجویی انتظار به جایی نیست و آنها بیشتر توزیع کننده هستند تا مولد. در همه جای دنیا نیز همین‌طور است. ممکن است بخش‌هایی از جنبش‌های دانشجویی که بعدها رشد کرده و خودشان در لایه‌های فوقانی روشنفکری قرار می‌گیرند در آن موقعیت جدید تولیدکننده باشند، اما در فضای دانشجویی انتظار تولید گفتمان انتظاری متناسب با واقعیت فضای دانشجویی نیست.

دکتر محمدباقر خرمشاد / استاد دانشگاه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها