8 زن دردام شیطان پایتخت

شکارچی زنان که در پوشش مسافربر و با خودروی سرقتی هشت زن را ربوده و مورد آزار و اذیت قرار داده بود، در تعقیب و گریز با پلیس دستگیر شد. متهم در گفت‌وگو با جام‌جم عنوان کرد: می‌دانم مجازات این کار اعدام است و برای مرگ آماده‌ام. اگر کسی خانواده مرا مورد تعرض قرار می‌داد، او را اعدام می‌کردم.
کد خبر: ۱۰۸۷۱۹۳

به گزارش جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از 13 مرداد امسال و همزمان با شکایت زنی جوان در کلانتری 128 تهران‌نو در دستور کار پلیس قرار گرفت.

شاکی در شکایت خود گفت: ساعت 6 عصر 13 مرداد، در خیابان دماوند منتظر تاکسی بودم تا به خانه بروم. خودروی پراید سفید رنگی مقابلم توقف کرد. چون رفتار راننده عادی بود سوار شدم. راننده مردی جوان بود که پس از طی مسیری کوتاه، از مسیر اصلی منحرف شد و در کوچه‌ای بن بست توقف کرد و در داخل خودرو مرا مورد آزار و اذیت قرار داد.

سپس گوشی تلفن همراهم را نیز گرفت و مرا از خودرو پایین انداخت و متواری شد.

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «آدم‌ربایی همراه با آزار و اذیت» و به دستور سهرابی بازپرس شعبه نهم دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

 شکایت‌های جدید

همزمان با آغاز رسیدگی به اولین پرونده، شکات دیگری نیز با مراجعه به اداره شانزدهم پلیس آگاهی، طی شکایت‌هایی اعلام کردند به این شیوه و شگرد، توسط راننده خودروهای مختلف پراید با رنگ‌های متفاوت و همچنین یک دستگاه خودروی مزدا 3 مورد ضرب و شتم، تهدید و آزار و اذیت قرار گرفته‌اند.

یکی از شکات با حضور در اداره شانزدهم پلیس آگاهی در شکایتش گفت: ساعت یک بعدازظهر 15 مهر در خیابان سبلان به عنوان مسافر و به مقصد میدان نوبنیاد سوار خودروی پراید سفیدرنگ که راننده آن جوانی حدود 25 ساله بود، شدم. پس از رسیدن به میدان نوبنیاد، راننده با تغییر مسیر و پیچیدن به داخل خیابان ورود ممنوع و توقف در اواسط کوچه، با پیچ گوشتی به سمت من حمله‌ور شد و شروع به ضرب و شتم شدید من کرد. این شخص قصد آزار و اذیت مرا داشت اما زمانی که با ضربه پا موفق به شکستن شیشه سمت شاگرد راننده شدم، مرا از ماشین به بیرون پرت کرد و از محل متواری شد.

شاکی دیگری نیز در اظهاراتی مشابه عنوان کرد: راننده جوان یک دستگاه خودروی پراید مرا به عنوان مسافر از مقابل ایستگاه متروی میدان شهدای هفتم تیر به مقصد خیابان پلیس سوار خودرویش کرد اما در ادامه مسیر، با تهدید چاقو مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و پس از آن از ماشین به بیرون انداخت. شاکی دیگری که توسط راننده یک دستگاه خودروی مزدا 3 تیره رنگ مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود، در اظهارات به کارآگاهان گفت: ساعت 10 شب از محل کارم در سعادت‌آباد خارج شدم. در خیابان ایستاده بودم که یک دستگاه خودروی مزدا 3 جلوی پای من ایستاد و عنوان کرد، تا نزدیک یک آژانس مرا می‌رساند. پس از سوار شدن به ماشین فهمیدم راننده بیراهه می‌رود و دستگیره‌های ماشین را نیز برداشته است. از راننده خواستم توقف کند تا پیاده شوم که ناگهان با ضرب و شتم شدید، مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. پس از آن مرا از ماشین به بیرون پرت کرد. وقتی از ماشین به بیرون پرت شدم، بسرعت با دوربین گوشی تلفن همراهم که داخل کیف بود، از خودروی مرد آزارگر عکس گرفتم که شماره پلاک خودرو نیز بوضوح در تصویر دیده می‌شد.

شناسایی مرد شیطان‌صفت

با توجه به اظهارات شکات پرونده، کارآگاهان اداره شانزدهم در بررسی شماره‌های به دست آمده از خودروهای مورد استفاده در آدم‌ربایی و آزار و اذیت متوجه شدند این خودروها دارای سابقه سرقت بوده و تمامی آنها در چند روز گذشته سرقت و پس‌از مدت کوتاهی در سطح شهر تهران کشف شدند.

در ادامه و با توجه به اظهارات مشابه شاکیان در خصوص متهم پرونده که تمامی آنها متهم را جوانی حدود 25 تا 30 ساله، لاغراندام، با دندان‌های خراب و ابروهای کم‌پشت و چشمان مشکی توصیف کرده بودند، کارآگاهان اقدام به چهره‌نگاری تصویر او کرده و سرانجام با بهره‌گیری از بانک مجرمان سابقه‌دار موفق به شناسایی محمد 24 ساله شدند که از مجرمان سابقه‌دار است. بررسی سوابق محمد نشان داد که تاکنون چهار بار به اتهام ارتکاب جرایم مختلف «کیف‌قاپی»، «نزاع و درگیری» و «سرقت خودرو» دستگیر و روانه زندان شده و سال گذشته پس از پایان دوران محکومیتش از زندان آزاد شده است.

با شناسایی دقیق و کامل تصویر محمد از سوی تمامی شکات، کارآگاهان با مراجعه به محل سکونت وی و خانواده‌اش در خیابان آیت در منطقه نارمک و در تحقیقات نامحسوس پلیسی پی بردند محمد به خاطر اعتیاد شدیدش به مصرف مواد مخدر از نوع شیشه، از مدت‌ها پیش به این محل تردد نداشته و در حال حاضر بلامکان است.

عملیات دستگیری محمد

در ادامه روند رسیدگی به پرونده، کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی اطمینان پیدا کردند که متهم با خودروی سرقتی مزدا 3 در سطح شهر تهران تردد دارد؛ لذا با بهره‌گیری از اقدامات پلیسی موفق به شناسایی دقیق محل تردد متهم در خیابان ابوذر جنوبی شدند و ساعت 15 دوشنبه یکم آبان او را دستگیر کردند.

در زمان دستگیری، محمد به‌رغم دستور ایست کارآگاهان اقدام به فرار کرد. او که قصد داشت با تصادف عمدی با سایر خودروها، راهی برای فرار پیدا کند، ناکام ماند و سرانجام کارآگاهان با رعایت قانون به‌کارگیری سلاح، خودروی سرقتی را متوقف و او را دستگیر کردند.

شلیک 20 تیر برای دستگیری

جوان آزارگر دیروز برای ادامه تحقیقات به شعبه نهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و به قاضی سهرابی گفت: مدتی در مکانیکی کار می‌ کردم و بعد با مسافرکشی هزینه زندگی‌ام را تامین می‌کردم. از اوایل مرداد امسال با سرقت شش خودروی پراید،پژو و مزدا 3، هشت زن را به عنوان مسافر سوار کردم. قربانیان را با کشاندن به مکان‌های خلوت مورد آزار و اذیت قرار می‌دادم، تهدیدشان می‌کردم که نباید از من شکایت کنند. گاهی شیشه خودروهای سرقتی را قربانیان می‌شکستند تا راه فرار پیداکنند، یک بار هم مردم متوجه آدم‌ربایی شدندکه شیشه خودرو را شکستند. زمان دستگیری‌ام پلیس 20 تیرشلیک کرد و من با تصادف با چهار خودرو متوقف شدم. دیروز یک خانم دکتر و مرد دیگری که متهم خودروهای مزدا 3 آنها را دزدیده و به آن خسارت‌هایی وارد کرده بود، در دادسرا حاضر شدند و از او شکایت کردند. دیروز متهم جوان به اتهام آدم‌ربایی، آزار و اذیت و سرقت روانه زندان شد. قرار شد سوابق کیفری متهم مورد بررسی قرار بگیرد؛ بنابراین او به پزشکی قانونی منتقل شد تا سلامت روانی‌اش بررسی شود. تحقیقات پلیسی ـ قضایی برای رازگشایی از دیگر ابعاد این پرونده ادامه دارد.

خنده‌های شیطانی

زن 40 ساله یک ماه قبل در دام مرد مسافرنما گرفتار شده بود. از آن زمان دچار مشکلات روحی شده و تحت نظر روان‌شناس است. درباره روز حادثه می‌گوید: متهم مرا در پوشش مسافربر سوار کرد و پس از طی مسافتی به داخل کوچه‌ای خلوت پیچید. متوجه نیت شیطانی او شدم و خواستم خودم را از ماشین بیرون بیندازم، اما دستگیره‌های در را باز کرده بود. وقتی پارک کرد، به صندلی عقب آمد و پیچ گوشتی را زیر گلویم گذاشت و تهدید می‌کرد اگر سر و صدا و مقاومت کنم مرا می‌کشد. با التماس به او گفتم هر چه پول و طلا دارم می‌دهم اما رهایم کند. او هیچ اعتنایی به التماس‌هایم نمی‌کرد و مرا مورد آزار قرار داد. بعد از ماشین به بیرون پرت کرد. پلاک خودرو را یادداشت کردم. در حالی که دور می‌شد، خندید و گفت: ماشین دزدی است خودت را خسته نکن. بعد از این ماجرا دیگر نمی‌توانم تنها از خانه خارج شوم و تحت نظر روان‌شناس هستم. فکر نمی‌کردم دستگیر شود تا این‌که دیروز از پلیس با من تماس گرفتند و گفتند به پلیس آگاهی بیایم. وقتی وارد اداره شانزدهم شدم، متهم را شناسایی کردم.

هشدار پلیس

سرهنگ حمیدرضا یاراحمدی، سرپرست پلیس آگاهی تهران بزرگ، در ا ین زمینه گفت: با دستگیری متهم و انتقال وی به اداره شانزدهم، بلافاصله تعدادی از شکات پرونده نیز برای شناسایی متهم دعوت شدند که در زمان مواجهه حضوری با متهم، وی را شناسایی کردند. متهم پرونده با قرار قانونی در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی قرار دارد. وی در ادامه هشدار داد: شهروندان به خصوص زنان برای تردد در شهر از وسایل نقلیه عمومی بخصوص مترو و اتوبوس استفاده کنند. در صورت مشاهده رفتار مشکوک از سوی راننده یا نقص در قفل خودرو سریع از ماشین پیاده شده و موضوع را به پلیس اطلاع دهند. مجرمان هم بدانند پلیس اجازه نمی‌دهد آنها با اقدامات مجرمانه خود امنیت شهروندان را سلب کنند و با آنها برخورد جدی خواهد کرد.

التماس قربانیان برایم مهم نبود

صدای کشیده شدن زنجیر پابندش، سکوت راهروی پلیس آگاهی را می‌شکند. پسری جوان و لاغر اندام که دوماه کابوس زنان تهران شده بود. خمار شیشه است و نای حرف زدن ندارد. برای تبرئه خود براحتی دروغ می‌گوید. فقط کافی بود، چند دقیقه افسر پرونده اش از او فاصله بگیرد تا طوری حرف بزند که شکات را مقصر نشان دهد و خود را بی‌گناه. روی دستش آثار زخم‌های قدیمی است. می‌گوید: «قند خون دارد و این زخم‌ها برای آن است.» از سوی خانواده اش طرد شده و یک سال است که در ماشین‌های سرقتی می‌خوابد. به ربودن و آزار هشت زن اعتراف کرده اما پلیس احتمال می‌دهد تعداد قربانیان او بیش از این تعداد باشد و فرضیه قتل هم در پرونده اش بررسی می‌شود.

***

سابقه داری؟

بله. چهار بار دستگیر شدم. 16 ساله بودم که به‌خاطر دعوا به زندان افتادم و سه ماه آنجا بودم. در این سه ماه خلاف‌های دیگر را هم یاد گرفتم.

چند وقت است معتادی؟

حدود شش ماه می‌شود که شیشه می‌کشم.

خانواده‌ات از جرایمت خبر داشتند؟

بله. وقتی فهمیدند معتاد شده ام مرا از خانه طرد کردند. دو برادر دارم که آنها سالم هستند و با کارهایم آبروی خانواده‌ام را برده‌ام.

شب‌ها کجا می‌خوابیدی؟

در خودروهای سرقتی.

هزینه موادت را چطور به دست می‌آوردی؟

با خودرو‌های سرقتی مسافرکشی می‌کردم.

چه مدت است آزار زنان را شروع کردی؟

دو ماه می‌شود.

چطور این کار را می‌کردی؟

در پوشش مسافربر. با بعضی‌ها هم طرح دوستی می‌ریختم. مگر مسافر سوار مزدا می‌شود!

اگر دوستی بود که شکایت نمی‌کردند.

خب به زور و تهدید آنها را مورد آزار قرار می‌دادم.

التماس نمی‌کردند رهایشان کنی؟

با چاقو یا پیچ گوشتی تهدیدشان می‌کردم که ساکت شوند. بعضی‌ها هم التماس می‌کردند که به التماس و گریه‌و زاری آنها توجهی نمی‌کردم.

چرا فرار نمی‌کردند؟

در خودروها را دستکاری می‌کردم تا از داخل بازنشود. خودرو را طوری کنار دیوار پارک می‌کردم که اگر در هم باز شد نتوانند پیاده شوند.

از زنان سرقت هم می‌کردی؟

نه. فقط یکی از آنها گفته تلفن همراهش را برداشته‌ام.

در چه مناطقی زنان را سوار می‌کردی؟

شرق و حوالی هفت تیر.

چرا این مناطق؟

در این مناطق کوچه‌های خلوت و کم تردد زیاد است.

چه ساعاتی سراغ زنان می‌رفتی؟

ساعت خاصی نداشت. مواد می‌کشیدم و در خیابان‌ها پرسه می‌زدم. با دیدن زنان تنها مقابلشان توقف می‌کردم. اگر سوار می‌شدند نقشه‌ام را عملی می‌کردم.

چرا بعد از بیرون انداختن قربانیان از خودرو به آنها می‌خندیدی؟

مرا تهدید می‌کردند که شماره پلاک خودرو را یادداشت کرده‌اند در صورتی که نمی‌دانستند خودرو‌ها سرقتی است.

خودرو‌ها را چطور سرقت می‌کردی؟

بیشتر سراغ خودروهایی می‌رفتم که در آن باز بود و سوئیچ آن را برنداشته بودند. از یک لحظه غفلت راننده استفاده می‌کردم و خودرو را می‌دزدیدم.

بعد چه می‌کردی؟

با خودرو‌های سرقتی مسافرکشی می‌کردم و با سوار کردن طعمه‌هایم و آزار و اذیت آنها، خودرو را در محلی رها کرده و خودروی دیگری سرقت می‌کردم.

از داخل مزدا 3 وسایل دیگری هم پیدا شد. این وسایل متعلق به چه کسی است؟

همان شب از ماشینی سرقت کرده بودم.

اگر کسی اعضای خانواده‌ات را مورد آزار قرار می‌داد چه‌کار می‌کردی؟

اعدامش می‌کردم.

پس می‌دانی حکم خودت چیست؟

بله اعدام. به خاطر اعدام هم زنان را مورد آزار قرار می‌دادم.

برای اعدام؟

بله از زندگی خسته شده بودم.

اگر دنبال اعدام بودی، چرا از دست پلیس فرار کردی؟

ترسیده بودم.

دستگیر نمی‌شدی ادامه می‌دادی؟

تا زمان دستگیری کارم همین بود.

محمد غمخوار

دبیر گروه حوادث

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها