سینمای مستاصل

در لغت‌نامه دهخدا برای کلمه مستاصل، معانی زیادی شمرده شده است که از میان آنها می‌توان به بی‌چیز ، ناچار و ناتوان اشاره کرد، در سایر لغت نامه‌ها معانی‌ای همچون از بیخ برکنده و ریشه‌کن شده نیز برای این کلمه معین شده، اما با کمی فاصله گرفتن از مبحث لغت‌نامه و معنی کلمات می‌خواهم وارد تقویم تاریخ شوم.
کد خبر: ۱۰۶۶۶۵۲
سینمای مستاصل

روزهای آغازین شهریور ماه، سالگرد ورود نیروهای متفقین به کشور است، چرا می‌گویم ورود و نمی‌گویم تجاوز، چون کشور ما در آن برهه زمانی، مسئولان وظیفه‌شناسی را در راس خود می‌دید که به نیروهای بیگانه گفتند بفرمایید، خاک خودتان است، ما و شما نداریم! در میان این ترس و امید سران کشوری و لشگری، بودند مردانی که تا آخرین فشنگ، تا آخرین قطره خون، تا آخرین نفس، تا آخرین نگاه، در مرزهای جنوبی و شمالی کشور با نیروهای متفقین مقابله کردند.

حالا می‌خواهم چند خط از سینمای هالیوود برای شما بگویم که به گفته شبه روشنفکران، سینمایی گیشه‌ای، پر رنگ و لعاب، همراه با جلوه‌های ویژه گران قیمت و در یک کلام، سینمای فریب و خالی از معنا و مفهوم و سبک هنری است. بگذریم که مصادیق نقض تمام این گفته‌ها، بسیار است. در همین سینمای به اصطلاح گیشه‌ای سال قبل برای تمجید از چند مامور نجات دریایی یا چند کارگر یک سکوی نفتی که تلاشی برای راهبرد کشورشان کرده‌اند، چنان هزینه سنگینی برای ساخت فیلمشان شد که کم‌نظیر بود و حالا بگذارید از سینمای یک کشور آسیایی برایتان بگویم؛ سینمایی هنری نما که چشمان خود را در مقابل تاریخ بسته تا هزاران سوژه تاریخی کشور خود را به تصویر نکشد که یکی از موارد آن ذکر شد و به مراتب سوژه‌هایی پخته‌تر و زیباتر از چند کارگر و مامور نجات هالیوودی است .

اما در اینجا سوالی تکراری و همیشگی پیش می‌آید، رسالت هنر و بخصوص سینما چیست؟

جا دارد به نظریه هنر برای هنر را که تئوفیل گوتیه، نویسنده فرانسوی یکی از بنیانگذاران مهم آن است، مطرح کنم که به مثابه واکنشی در برابر کلیسا و حکومت‌های آن دوره که می‌خواستند هنر را در خدمت خویش قرار بدهند، مطرح و پیگیری شد.

مهم‌ترین نکته علت طرح این نظریه احساس آزادی و رهایی هنر از زیر قید و بند حکومت‌ها و دولتمداران آن زمان بود. فرهیختگان آن دوره تلاش می‌کردند، اسیر و تابع سیاست و معیار دوران خودشان نشوند و همچنان از امر و نهی شاه، وزیر و کلیسا در امان بمانند. هنرمند هم به نوبه خودش هرجایی که نخواسته اثرش را تحت فرمان زورمندان یا نیاز‌های اجتماعی بنماید، به این نظریه پناه برده است .

امروزه سینما اسیر شده است، اسیر کلیشه خاص بودن، اسیر طیف معدودی روشنفکرنما، اسیر خواسته‌های نابجای اجتماع. هالیوود به فکر گیشه است یا کارگردانی که از ترس فروش نرفتن، از ایده‌ها و داستان‌های بکر تاریخی فرار می‌کند؟ از وقایعی نظیر ورود نیروهای متفقین به کشور زیاد در این مرز و بوم رقم خورده است، اما سینمای ما با چشمان کاملا بسته، خود را در قید و بندهای خود ساخته اسیر کرده که هنر را نه برای هنر بلکه برای شهرت خودش به دست گرفته است با قدم‌هایی که فقط معرف یک سینمای مستاصل است.

رضا پورحسین

منتقد

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها