سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
قبلا مخاطبان برای دسترسی به اطلاعات لاجرم از طریق کانالهای رسمی مثل صداوسیما و روزنامهها اقدام میکردند. چند سال اخیر فضای مجازی آرام آرام رشد پررنگتری پیدا کرد و البته تا زمانی که ما وب یک را تجربه میکردیم این روند به صورت یکسویه بود. در آن زمان اطلاعرسانی بجز صدا و سیما و روزنامهها، از طریق سایتها صورت میگرفت، اما بعد از چندی فضا دوسویه و امکان کامنتگذاری فراهم شد و در شرایط کنونی فضاهای اجتماعی امکان مداخله مضمونی را میسر کرده است. اولین تغییر در مصرف مردم، در رایگیری آنان و حفظ مشارکت موثر رخ داد. احساس مشارکت یکی از ریشههای جذاب انتخابات است. مردم وقتی احساس میکنند که نقش اثرگذار دارند، رغبت بیشتری نشان میدهند. زمانی فضای شبکههای اجتماعی دوسویه شد و در چنین عرصهای مخاطب صرفا مصرفکننده محتوا نیست و حتی در تولید و جهتدهی محتوا نقش دارد، کاملا محاسبات و معادلات به هم ریخته است. به این شکل که مخاطب علاوه بر دسترسی در تولید و از آن بالاتر حتی در اعتبار محتوا هم تقسیمبندی جدیدی دارد. زمانی اینگونه بود که وقتی از کسی سوال میشد استدلال او در درست پنداشتن خبر یا موضوعی چیست پاسخ این بود که خودم از تلویزیون یا رادیو شنیدم. یعنی رادیو و تلویزیون برای او اعتبار داشت و کفایت میکرد. الان رسانهها در نگاه لااقل برخی از مخاطبان از تعدد بیشتری برخوردار شدند و در نگاه آنان حتی اگر رسانههای رسمی ادعایی را مطرح کنند آنان برای اعتبارسنجی به برخی از رسانههای غیررسمی مراجعه میکنند و حتی برای برخی از آنان گویی سنجش تلگرام معتبرتر از رسانههای رسمی است.
از اینرو بیتردید میتوان گفت که نه تنها در ایران بلکه در سایر کشورها ازجمله در آمریکا هم ما با چنین روندی مواجه هستیم. در انتخابات اخیر آمریکا دیدیم که رسانههای نوین ارتباطی در ایجاد فضا برای تغییر آرای مردم در عرصه انتخابات موثر هستند. هر چقدر که سطح رقابت نامزدها نزدیکتر و شور انتخاباتی بیشتر باشد و امکان رایآوری گزینههای مختلف متحملتر باشد، طبیعتا فضای مجازی به صورت جدیتری عمل میکند. اگر فاصله رایآوری احتمالی میان نامزدها بیشتر باشد، فضاهای مجازی امکان پایین آوردن آرای کاندیدا غالب و قاهر را ندارند، اما اگر رقابت نزدیک باشد و با چند درصد جابهجا شدن، گزینههای اول و دوم جابهجا شوند، کاملا فضای مجازی معنادار میشود.
لذا میتوان بدون تردید گفت که یکی از مهمترین متغیرها در حوزه رسانهای، فضای تعاملی شبکههای مجازی است. در کنار این مساله باید به این نکته توجه داشت که باید میزان تاثیرگذاری یا عدم تاثیرگذاری شبکههای ماهوارهای مورد بررسی قرار گیرد. برای پاسخ به این سوال البته باید طیفهای مختلف مخاطبان را در نظر گرفت. در قشری از جامعه ما که اقشار سنتیتر محسوب میشوند، چهبسا به نظر میرسد که تغییر جدی ایجاد نکرده است.
در بخشی از قشرها هم ممکن است که این تغییر جدی باشد. بنابراین پاسخ به این سوال بیش از اینکه یک نقطه صفر یا صد باشد شامل طیفهای گوناگون و متغیر میشود. در کل دنیا این یک اصل است که فضاهای مجازی و رسانههای نوین سپهر جدید اطلاعرسانی را دستخوش تغییر و تحول کرده است. این روند کاملا در آمریکا اثرگذار بود. در آمریکایی که بسیار بازتر عمل میکردند، قریب به اتفاق رسانههای رسمی به نفع خانم کلینتون تبلیغ میکردند در صورتی که رسانههای عمومیتر و شبکههای مجازی بودند که در فضای خرده رسانهای خود طرفدار ترامپ بودند. با این حال ترامپ توانست در یک انتخابات نزدیک، کرسی ریاست جمهوری را کسب کند. در ایران هم اینکه مناسبات رسانهای تغییر کرده باشد یک واقعیت است. وقتی رسانهها محدود به نهادهای قدرت بودند، طبیعتا فاصله قدرت با مردم زیاد بود. الان که مردم خودشان تولیدکننده محتوا هستند، میتوانند به صورت واکنشی برخورد کنند و طبعا نادیده گرفتن رسانهها و کمرنگ پنداشتن آن یک خطای استراتژیک است. علاوه بر این نادیده گرفتن این فضا هم در نتیجه انتخابات و هم در مناسبات سیاسی میتواند تاثیرگذار باشد.
سیدبشیر حسینی/ عضو هیات علمی دانشگاه صدا و سیما
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد