به گزارش جام جم آنلاین به نقل از رکنا ،رسیدگی به این پرونده از عصر پانزدهم اردیبهشت 86 به دنبال تماس یک مرد سالخورده با کلانتری 131 شهرری آغاز شد. مرد 65ساله به ماموران گفت: وقتی از محل کارم به خانه برگشتم با جنازه دختر 16ساله ام به نام منصوره روبه رو شدم.پلیس به بررسی پرداخت و دریافت دختر نوجوان خفه شده است. وقتی پزشکی قانونی در گزارشی آثار کبودی و شکنجه را روی بدن قربانی نوجوان تایید کرد نامادری منصوره به نام مریم 35ساله بازداشت شد اما منکر قتل دختر خوانده اش شد و خودش را بی گناه خواند. حرف های پسر شش ساله مریم به نام سپهر اما مسیر تحقیق ها را وارد مرحله تازه ای کرد. این پسربچه به ماموران گفت که مادر و دایی اش خواهر خوانده اش را کشته اند.
به این ترتیب مریم و برادر 26ساله اش به نام محمد بازداشت شدند. در حالی که با گذشت 9 سال از این ماجرا آنها همچنان منکر جنایت بودند دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست محمد باقر قربان زاده و باحضور دو مستشار پای یز محاکمه ایستادند.
در ابتدای این جلسه مادر منصوره در جایگاه ویژه ایستاد و با اشاره به هویش گفت: این زن مدتها دخترم را شکنجه کرد و سپس او را کشت. به همین خاطر برایبش تقاضای قصاص دارم.
سپس پدر منصوره روبه روی قضات ایستاد و گفت: بعد از جدا شدن از مادر منصوره که زن سومم بود با مریم ازدواج کردم. او خودش یک پسربچه داشت. به همین خاطر سرپرستی منصوره و برادرش سعید را که خردسال بودند به عهده گرفتم. زندگی بدی نداشتم و نمی دانم مریم چرا و با چه انگیزه ای منصوره را کشته است. من از دادگاه مهلت 10 روزه می خواهم تا درخواستم را مبنی بر قصاص یا گذشت اعلام کنم.
سپس سعید برادر منصوره که در زمان کشته شدن خواهرش 17 ساله بود در روبه روی قضات ایستاد و گفت: آن روز خواب بودم که مریم من و خواهرم را با عصبانیت بیدار کرد. او همیشه به بهانه های مختلف ما را کتک می زد. وقتی به او اعتراض کردم با اجر به سرم زد. می خواستم با او درگیر شوم اما منصوره مرا آرام کرد و از من خواست تا همراه دوستانم به استخر بروم. وقتی از استخر به خانه برگشتم ماشین پلیس را مقابل در خانه مان دیدم. مریم خودش خواهرم را کشت ولی هیچ وقتی به قتل اعتراف نکرد.
وقتی مریم در جایگاه ویژه ایستاد گفت: من منصوره را نکشتم. شوهرم بد خلقی بود و به هر بهانه ای مرا کتک می زد و دختر و پسرش را شکنجه می داد. گمان می کنم شوهرم مریم را کشته ولی حالا می خواهد قتل را گردن من بیاندازد. برادرم هم در این ماجرا هیچ دستی نداشته و بی دلیلی پایش به این پرونده باز شده است.
محمد هم که حالا با قرار وثیقه آزاد است منکر معاونت در قتل شد و گفت: من نانوا هستم و آن روز هم در محل کارم بودم و چند روز بعد از طریق برادرم در جریان کشته شدن دختر خوانده خواهرم قرار گرفتم.
با پایان دفاعیان دو متهم قضات از پسر 16 ساله مریم خواستند تا به عنوان شاهد در جایگاه قرار بگیرد. این پسر نوجوان گفت: من در ان زمان 7 ساله بودم اما دیدم که مادرم با سعید و منصوره درگیر شد. سعید با دوستانش بیرون رفت و دایی ام به خانه مان آمد. من مشغول تماشای تلویزیون بودم که برای برداشتم یک وسیله به اتاق منصوره رفتم و مادرم را دیدم که پاهای منصوره را با دست گفته بود. دایی ام هم چیزی مانند قرص را به زور به او می داد تا بخورد. آنها با هم یک بالشت روی صورت منصوره کشتند و وقتی متوجه حضور من در اتاق شدند سرم فریاد کشیدند و مرا هم تهدید به مرگ کردند. وی ادامه داد: من که ترسیده بودم به کمد دیواری اتاقم رفتم و آنجا پنهان شدم و خوابم برد. وقتی ماموران پلیس به خانه مان آمده بودند مرا در کمد دیواری پیدا کردند.
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم