برچسب ها - آسفالت داغ

جزئیات ورود کامیون حامل آسفالت داغ به یک خانه مسکونی
جام جم سرا:‌ «صدای مهیب ویرانی ‌آمد، همه‌جا تاریک بود؛ فقط صدای «سوختم... سوختم...» پسرم را می‌شنیدم. نمی‌توانستم از شدت حرارت کف زمین راه بروم. در این فکر بودم که زلزله آمده یا آتشفشان شده؟ به خود آمدم و دیدم یک کامیون وسط پذیرایی خانه است! در تاریکی به دنبال صدای پسرم می‌رفتم که متوجه همسرم شدم. او زیر کمد بزرگی گیر افتاده بود. نمی‌دانم با چه توانی یا چگونه اما به تنهایی همسر و پسرم را نجات دادم.»
کد خبر: ۷۶۶۶۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۴

نیازمندی ها