سرنوشت محتوم ازدواج معکوس

«نیمه شب اتفاق افتاد»، داستان عشق پسری جوان و زنی میانسال است.آنها پس از مدتی که از با مخالفت خانواده‌ها رو به رو می‌شوند، ماجرای عشق شان سمت و سوی دیگری پیدا می‌کند و با به قتل رسیدن پسر عاشق پایان می‌یابد.

شروع فیلم با آمدن حسین (حامد بهداد) به باغی برای کار است که آنجا مراسم عزا و عروسی برگزار می‌شود. رنگ، نور و لوکیشن آنجا، نوید فیلمی خوش ساخت و قصه گو را به مخاطب می‌دهد. پس از گذشت چند دقیقه از فیلم، اما داستانک‌ها و اتفاقاتی پیش روی مخاطب نمایش داده می‌شود که نمی‌تواند دستمایه یک ملودرام عاشقانه باشد و بیشتر شبیه سریال‌های دست چندمی سیماست که حوصله شخصیت‌پردازی و قاب‌بندی درست ندارند و بسرعت می‌خواهند اصل مطلب را ادا کنند و در ادامه با پایان‌بندی به مشکل برمی‌خورند.

حسین، عاشق زیبا (رویا نونهالی) می‌شود. زیبا از او بزرگ تر است و با داشتن پسری 14 ساله، ناگهان عاشق و شیدای جوانی می‌شود که چند روزی بیشتر نیست با او همکار شده است. زیبا آشپز باغ است و میان پرسنل محبوبیت خاصی دارد. به همکارانش نیکی می‌کند، وظایف دیگران را تا جایی که ممکن است انجام می‌دهد و در نهایت چهره‌ای محبوب است. تا اینجای داستان، زندگی زنی سرپرست خانواده روایت می‌شود که در نهایت دقت و مهربانی سعی دارد امورات زندگی خود و تنها پسرش را بگذراند. اما نمی‌دانیم چه می‌شود که طی چند روز، حسین و زیبا عاشق یکدیگر می‌شوند و جنس عشق شان با آنچه مخاطب می‌شناسد، کاملا متفاوت است. آنها مانند جوانان، به یکدیگر ابراز علاقه می‌کنند، برای هم گل می‌خرند و مخفیانه قرار عاشقانه می‌گذارند تا بتوانند آب هویج بستی را با هم میل کنند. تا اینجای ماجرا، همذات پنداری نکردن مخاطب با شخصیتی که او نمی‌تواند درک کند و بشناسد، مهم‌ترین مشکل در شخصیت‌پردازی زیبا محسوب می‌شود.

مخاطب درکی از این نوع عشق ـ که بدون هیچ پیش زمینه‌ای به این سرعت شعله ور شده است ـ ندارد. زیبا، زنی که به گفته همکارانش در این سال‌ها خواستگاران بسیاری را رد کرده است، بسرعت عاشق جوانی خواننده می‌شود که او نیز توجیهی برای این عشق ندارد و نمی‌دانیم چرا یکباره عشق افلاطونی به زنی میانسال را در دل می‌پروراند.

درام، ابتدای راه ابتر می‌ماند و نمی‌تواند مخاطب را با خود همراه کند. این همراهی نکردن با داستانک‌های دیگری پیش می‌رود که هیچ تاثیری در داستان اصلی ندارند و تنها ناتوانایی پاکروان را در روایت خود از عشقی نامتعارف در مدیوم سینما می‌رساند. داستانک‌هایی که هر کدام می‌تواند دستمایه فیلمی بلند باشد، بدون کارکرد، در روند قصه اصلی تداخل ایجاد می‌کند . آشفتگی متن و موضوع از دیگر معضلات نیمه شب اتفاق می‌افتد است.

فیلم می‌کوشد با استفاده از بازیگران مطرح و موسیقی‌های عامه پسند و جذاب و البته طرح موضوعی متفاوت، مخاطب را با خود همراه کند. اما اینها ویژگی فیلم خوب و پر مخاطب نیستند. مخاطب نمی‌داند چرا برای دانستن این که حسین خواننده است، این همه موسیقی‌های لس آنجلسی استفاده شده. تکرار این نوع موسیقی و صحنه‌های خوانندگی حسین بشدت از ریتم فیلم کاسته و آن را به تکرار انداخته است.

نکته دیگر، نگاه فمنیستی است که در دومین اثر کارگردان نیز بر آن تاکید شده است. مانند فیلم «خانوم»، در نیمه شب اتفاق افتاد نیز، زنان همواره مورد ظلم و ستم مردان هستند و باید به تنهایی بار زندگی را به دوش بکشند و در پایان نیز گره داستان به دست توانای آنها گشوده شود. پس از این که مدتی از داستان عشق حسین و زیبا می‌گذرد و مخالفت خانواده‌ها به اوج خود می‌رسد، حسین در نزاعی که با پسر زیبا دارد به شکل مضحکی به قتل می‌رسد و زیبا مسئولیت اشتباه فرزندش را به عهده می‌گیرد و خود را به عنوان قاتل معرفی می‌کند.

سرنوشت دلپذیری که کارگردان در میانه فیلم برای شخصیتش ترسیم کرده بود، مجدد پس از گذشت 15 سال زندگی سخت که به دست مردی نابود شده بود، دوباره تکرار می‌شود و این بار زندگی عاشقانه‌ای که زیبا قرار بود در آن روی خوش زندگی را ببیند با بی فکری و شتابزدگی پسرش خراب می‌شود و در پایان او این فداکاری را می‌کند تا پسرش بتواند به زندگی خود ادامه دهد.

در میان کشاکش اتفاقاتی که برای شخصیت‌های فیلم رخ می‌دهد، متوجه می‌شویم همسر سابق زیبا، قاتلی زنجیره‌ای بوده که زنان خیابانی را به قتل می‌رسانده است. (داستان اشاره‌ای دارد به قاتل سریالی چند سال پیش در مشهد.) داستانی تا این حد تراژیک که خود چند فیلم را می‌طلبد، در چند خط کوتاه با ایما و اشاره مطرح می‌شود. کارگردان برای بیان مسائلی که در سر دارد، ظرف بسیار کوچکی را برگزیده و در پرداخت به همه داستان‌ها، وقت کم می‌آورد.

در مجموع فیلم نیمه شب اتفاق افتاد به‌رغم این‌که می‌توانست به معضل ازدواج معکوس به عنوان یکی از معضلات روبه افزایش، با نگاهی خاص و ریشه‌ای بپردازد فقط از این موضوع برای ساخت فیلمی پرفروش استفاده کرد که در حد طرح این مسأله نیز بشدت سطحی و کلیشه‌ای عمل کرد.

رویا سلیمی

جام‌جم