زن جوان در دادگاه خانواده:

دردسـر درددل با خواهرزن

فرشاد تنها با خواهرزنش درد دل کرده است، اما به دلیل همین درددل ساده پایش به دادگاه خانواده باز شده تا به زندگی مشترکش برای همیشه پایان دهد. یک هفته‌ای می‌شد که با سایه قهر کرده بود و یک روز با خواهرزنش روبه‌رو شد و با او درد دل کرد.
کد خبر: ۹۷۰۸۵۱

فرشاد در میان صحبت‌هایش به خواهرزنش گفت که اگر سایه به این رفتارهایش ادامه دهد او را طلاق خواهد داد، اما چند روز بعد با همسرش آشتی کرد و در حالی که تصور می‌کرد همه مشکلات حل شده، با برگه احضاریه‌ای از دادگاه خانواده روبه‌رو شد که در آن سایه درخواست طلاق داده بود. او نمی‌دانست که درد دل با خواهرزنش پای او را به دادگاه خانواده باز کرده است. حالا سایه که درخواست جدایی خود را به شعبه 268 دادگاه خانواده ارائه کرده، درباره ماجرای زندگی‌اش چنین می‌گوید: یک سال بیشتر نیست که با فرشاد ازدواج کرده‌ام. چون اوایل زندگی مشترکمان بود و تازه می‌خواستیم با روحیات هم آشنا شویم، با اختلافات زیادی روبه‌رو بودیم. هر ازگاهی با هم دعوایمان می‌شد و خیلی زود هم آشتی می‌کردیم. تا این‌که چند وقت پیش دعوای سختی با هم کردیم و من برای قهر به خانه مادرم رفتم. خیلی از دست فرشاد عصبانی بودم. او هم همین‌طور؛ تا این‌که بعد از گذشت چند روز با هم آشتی کردیم. تصور می‌کردم مشکل حل شده، اما از خواهرم حرف‌هایی شنیدم که شوکه شدم. او گفت چند روز پیش زمانی که من و فرشاد با هم قهر بودیم، فرشاد او را دیده و در میان صحبت‌هایش تهدید کرده که اگر این‌طور پیش برود مرا طلاق خواهد داد. او به خواهرم گفته که خانواده‌اش نیز به طلاق ما راضی هستند. از شنیدن این حرف بشدت عصبانی شدم. او آبروی مرا پیش خواهرم برد و به خاطر یک دعوای ساده به فکر طلاق افتاده بود. برای همین همان‌جا متوجه شدم که زندگی در کنار فرشاد عاقبت خوبی ندارد. او هر چقدر هم که از دست من عصبانی شده بود، نباید این حرف‌ها را به خواهرم می‌زد و مرا جلوی او تحقیر می‌کرد.

در ادامه همسر این زن نیز به قاضی می‌گوید: آقای قاضی آن زمانی که من با سایه دعوایم شده بود، بشدت عصبانی و ناراحت بودم، از طرفی او هم خانه را ترک کرده و رفته بود. برای همین تصور می‌کردم دیگر زندگی‌مان ادامه نخواهد داشت. من تنها مانده بودم و خانواده‌ام به من فشار می‌آوردند که از همسرت جدا شو. برای همین آن روز وقتی خواهرزنم را دیدم با او درد دل کردم. این حرف‌ها را هم از روی عصبانیت به او زدم، ولی خواهرزنم موضوع را بزرگ کرد و باعث بیشتر شدن اختلافاتمان شد. من هم از دست قهرهای همسرم خسته شدم و از این‌که زندگیمان تا این حد در لبه پرتگاه قرار دارد، ناراحت هستم.

در ادامه قاضی سعی می‌کند این زوج را از جدایی منصرف کند و به آنها پیشنهاد می‌کند که برای حل شدن مشکلشان با یک مشاور صحبت کنند و از او راهنمایی بخواهند. در نهایت این زوج نیز راضی می‌شوند که با یک مشاور صحبت کنند و اگر اختلافشان حل نشد درخواست طلاق دهند.

زن جوان در دادگاه خانواده:

شوهرم با همه دشمن است

پروین 30 سال در کنار محمود زندگی کرده است، اما حالا تصمیم گرفته به زندگی مشترکش پایان دهد. پروین از این‌که شوهرش با همه دشمن شده و هیچ کس به خانه آنها رفت و آمد نمی‌کند بشدت ناراحت است.

او در این باره به قاضی شعبه 268 دادگاه خانواده تهران گفت: 30 سال در کنار شوهرم زندگی کردم، ولی در این مدت افسردگی گرفته ام. شوهرم از همان ابتدای زندگی با همه اختلاف داشت و هیچ‌وقت نمی‌توانست یک رابطه دوستانه با کسی داشته باشد. برای همین مرتب با اطرافیانمان دعوا می‌کرد.

30 سال از زندگی مشترک ما گذشته، ولی حالا کار ما به جایی کشیده که حتی خانواده‌های درجه یک هم رفت و آمدشان را با ما قطع کرده‌اند. دیگر هیچ کس در این خانه را نمی‌زند. حتی فرزندانمان هم سعی می‌کنند کمتر به دیدن ما بیایند چون حوصله دعوا با پدرشان را ندارند. من هم دیگر از این وضعیت خسته شدم و می‌خواهم به زندگی مشترکم پایان دهم. این‌که با همه قهر باشم و کسی به خانه مان رفت و آمد نکند، مرا عذاب می‌دهد.

در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی من از همان روزهای اول به پروین گفتم که از رفت و آمد خوشم نمی‌آید، از جمع و شلوغی بیزارم و از این‌که بخواهم مدام با فامیل، دوست و آشنا رفت و آمد کنم، عذاب می‌کشم. همسرم هم قبول کرد، ولی حالا بهانه‌هایش را شروع کرده است. او حتی اگر از من جدا شود باز هم نمی‌تواند این اخلاق مرا تغییر دهد.

در پایان نیز قاضی رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.

اجازه ندهید دیگران زندگی‌تان را تحت‌تاثیر قرار دهند

دکتر مریم رامشت، روان‌شناس در این باره می‌گوید: اگر زن و مرد عنان زندگیشان را در دست نگیرند و نتوانند خودشان آن را کنترل کنند، این دیگران هستند که دست به کار می‌شوند و ممکن است زندگی مشترک آنها را به نابودی بکشانند. این‌که زن و مرد هردو تحت تاثیر اطرافیانشان قرار بگیرند و بدون درنظرگرفتن عقاید و نظرات خودشان، زندگی شان را بر مبنای نظرات و عقاید دیگران قرار دهند، کم کم زندگی مشترکشان را نابود می‌کنند. تسلیم شدن در برابر اتهامات دیگران و دفاع نکردن از زندگی خود، تاثیر منفی زیادی در زندگی مشترک خواهد گذاشت. زن و مرد باید بپذیرند مسئولیت زندگی شان با خودشان است. آنها باید حد و مرز‌های فیزیکی و احساسی مناسبی برای خود و دیگران تعیین کنند تا کسی نتواند به خود اجازه دخالت بدهد. از طرف دیگر آنها نباید اختلافات و مشکلات خود را با خانواده‌هایشان یا اطرافیان در میان بگذارند. دربسیاری از مواقع بیان مشکلات با اطرافیان، ضمن این‌که راه را برای دخالت در زندگی باز می‌کند، به علت نداشتن آگاهی و تخصص کافی و همچنین از سر دلسوزی راه‌حل‌هایی از طرف آنها ارائه می‌شود که ممکن است اوضاع را از آنچه هست بد‌تر کند که همین موضوعات زمینه ساز اختلافات بیشتر خواهد شد.

سیما فراهانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها