داماد قاتل در گفت وگو با جام‌جم:

از قتل پدرزنم پشیمانم

مردی که به اتهام قتل پدرزنش دستگیر شده بود، در جلسه بازپرسی از ارتکاب این جنایت اظهار پشیمانی کرد.
کد خبر: ۹۴۰۱۵۰
از قتل پدرزنم پشیمانم

به گزارش جام‌جم، مرد جوان که رامین نام دارد، شامگاه چهارم شهریور امسال در جریان درگیری با پدر زنش او را با ضربه پیچ‌گوشتی در محله افسریه تهران به قتل رساند.

او بعد از این جنایت گریخته بود که بعد از ظهر دوشنبه در خانه‌ای در شهر اردبیل دستگیر شد.

متهم به قتل دیروز با انتقال به شعبه ششم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران، به این جنایت اعتراف کرد وگفت: اشتباه کرده ام و نمی‌خواستم این جنایت رخ دهد از مرگ پدر زنم ناراحت هستم.

متهم با دستور قاضی محسن مدیر روستا برای ادامه تحقیقات دراختیار پلیس آگاهی قرار گرفت.

متهم در حاشیه جلسه بازپرسی در گفت‌وگو با جام‌جم درباره انگیزه‌اش از قتل گفت که می‌خوانید.

با پدر زنت اختلاف داشتی؟

حدود پنج سال قبل ازدواج کردم و فرزند خردسالی دارم. من با این خانواده اختلاف نداشتم. همیشه به من و همسرم احترام می‌گذاشتند. این اواخر به‌دلیل این که همسرم اغلب در خانه پدری اش بود تا خانه خودمان، با همسرم مشکل پیدا کرده بودم. پدر زنم بدون هماهنگی با من آرایشگاهی را برای همسرم اجاره کرده بود و زنم آنجا کار می‌کرد که همین موضوع باعث شده بود همسرم به من و زندگی‌مان کمتر توجه کند و ساعت 10 شب به بعد به خانه بیاید. نظم زندگی‌مان به هم ریخته بود. آن شب می‌خواستم درباره همین موضوع با پدرزنم حرف بزنم که این حادثه رخ داد.

از شب جنایت بگو؟

همسرم دوباره به خانه مادرش رفته و بچه را هم برده بود. به او زنگ زدم و گفتم می‌خواهم با پدرش حرف بزنم که گفت پدرش در خانه نیست. به پدرزنم زنگ زدم و گفتم زود به خانه بیاید تا با هم صحبت کنیم. مقابل خانه‌شان منتظر ماندم و زمانی که آمد، با هم حرف می‌زدیم که ناگهان عصبانی شد و دعوایمان بالا گرفت. پدر زنم آن شب حال مناسبی نداشت. او با برداشتن چوبدستی به سمتم آمدو کتکم زد، از خودم دفاع نمی‌کردم، مرا می‌کشت. من هم نفهمیدم در آن تاریکی شب چه شد. پیچ گوشتی را ازروی زمین برداشتم و به سمت وی حمله کردم و ضربه‌ای به او زدم.

بعد از فرار کجا رفتی؟

ابتدا به خانه پدرم رفتم و فقط گفتم که با پدر زنم درگیر شده و او را کتک زده‌ام. بعد مقداری لباس و پول برداشتم و شبانه سوار اتوبوسی شده و به شهر اردبیل رفتم و یک خانه ویلایی را برای چند روز اجاره کردم. روز بعد از فرار، متوجه مرگ پدرزنم شدم. می‌خواستم خود را تسلیم کنم که از ترس نتوانستم. تا این که ماموران ردم را زدند و به آن خانه ویلایی آمده و دستگیرم کردند. از مرگ او ناراحتم و شرمنده همسرم و خانواده‌اش هستم. من نمی‌خواستم او کشته شود و از این بابت بشدت ناراحتم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
روح الله
-
۱۰:۲۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۱
۰
۰
همه تقصیر زنه هست كه شوهرشو خر حساب نكرده باعث از بین رفتن حرمتها شده و بعد خشم و مرگ/////////// با فرا رسیدن ایام مدرسه با خرید لوازم التحریر ایرانی به اقتصاد خانواده ایرانی كمك كنیم

نیازمندی ها