
شش ساله است. «تم تولدش» باربی است. یک دامن تور صورتی پوشیده و شب قبل آنقدر اشک ریخته که مادرش راضی شده است دو طره از موهای سیاه فریاش را اتو بکشد و با گچ مخصوص زرد کند تا او خوشگلترین دختر دنیا شود.
هفت ساله است. چیزی به مهر نمانده است. یک جفت کفش صورتی پا کرده است که گوشه هر کدام دختری موطلایی میخندد؛ شبیه همان دختر موطلایی روی کیف و جامدادی صورتیاش. دختر موطلایی خوشادای خوشهیکل همه جا با اوست دختری که هزار مدل مختلف دارد اما همیشه یک نفر است: «باربی»
14 ساله است. به خودش توی آیینه نگاه میکند. از ابروهای پرپشت سیاهش متنفر است؛ از پوست سبزهاش که بلوغ آن را پر از جوشهای ریز کرده و حتی از موهای سیاه فریاش.
19ساله است. پوست میاندازد. عوض میشود. نخوری میکشد و قرصهای عجیب و غریب توی حلقش میریزد برای وزن کم کردن. پوست استخوان شده است. موهایش را مثل عروسکهای بچگیاش طلایی میکند، تنش را برنزه، دماغش را خوکی سربالا، گونههایش را برجسته و لبهایش را برجسته و برآمده. روسری را روی شانهها میاندازد. حالا دیگر از نمایش اندامش هم ابایی ندارد. به عریانیاش میبالد .
30 ساله است با یک ابر اندوه آبی تیره بالای سرش که بیوقفه میبارد. ناراضی است از خودش. ناراضی است از دنیا. به نخوردن ادامه میدهد.
روانپزشکها نمیتوانند مشکلش را حل کنند. دیگر برایش عادت شده دراز کشیدن زیر نور لامپهای سقفی اتاق عمل، بیهوش شدن، زیر تیغ رفتن و بیدار شدن با یک قیافه تازه؛ یک قیافه تازه که او را راضی نمیکند، یک قیافه تازه که زیبا نیست. خیلی روزها به مرگ فکر میکند و حتی چند باری اقدام کرده. زندگیاش پوک است؛ پوک مثل ساقه نی. از خودش بدش میآید.
بابت همه مرزهایی که شکسته پشیمان است، بابت همه از دست رفتههایش.او قربانی «سندرم باربی» است؛ اختلالی که مبتلایانش اشتیاق شدید برای تبدیل شدن به ظاهری شبیه باربی دارند و در راه این دگردیسی بدفرجام، نه تنها به جسمشان آسیب میرسانند، بلکه اختلالات روانی همچون بدشکل بینی بدن، بیاشتهایی عصبی و به طور کلی شکلگیری خودپنداره منفی را تجربه میکنند؛ اما عجیب اینجاست که به هر حال حتی وقتی زیبایی ساختگیشان را تمام و کمال به دست میآورند، همچنان از نظر روانی رنج میکشند، سرشکسته میشوند و اضطراب، افسردگی شدید و میل به خودکشی را تجربه میکنند.
میدانید متهم اصلی سندرم باربی چه کسانی هستند؟ والدینی که الگوهای اولیه ذهنی کودکانشان را با قهرمانهایی مثل باربیها قالب میزنند؛ قهرمانهایی که افتخارشان هیکل بینقص، صورت فریبا، کمر باریک و اندام ستودنیشان است قهرمانهایی که آفریده شدهاند تا دل ببرند، قلب شکار کنند، ناز داشته باشند و به دختربچههای ما بفهمانند که زنانگی و دلبری مهمترین ابزار رسیدن زنها به هدفشان است؛ قهرمانهایی که یاد میدهند تنها سرمایه هر زنی، زیبایی و اندامش است و آدمهای زشت یا معمولی، لیاقت زیستن در جهان برگزیدههای بینقص را ندارند.
الگوهای ذهنی کودکان، با تجاربی که والدین به آنها میدهند شکل میگیرد. این تجربهها، شاید محتوای گفتوگویمان با بچهها باشد، شیوه تربیتیمان، سبک رفتاری خودمان در تعاملات روزمره، خوراک رسانهای که در اختیار فرزندانمان میگذاریم و از همه مهمتر اولین لوازم شخصی که کودکان نسبت به آنها تعلق خاطر پیدا میکنند و در کنارشان وقت میگذرانند مثل لباسها، اسباببازیها و حتی لوازم تحریر.
با این اوصاف، شما دنیای ذهنی دخترکانتان را چگونه میسازید؟ قهرمانهای آنها ارزشهای زندگیشان را چگونه تعریف میکنند؟
مریم یوشیزاده - دبیر گروه جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با علیرضا نصیری، قهرمان جوانان جهان
سفیر سابق ایران در پاکستان در گفتوگو با «جامجم» تشریح کرد
دکتر همایون میگویدحقیقت امام فراتر از چیزی است که در انتظارش هستیم