زمانی دموکراسی آمریکا مثال‌زدنی بود و قبله آمال دموکراسی‌های نوپای اروپا محسوب می‌شد. همان زمانی که آلکسی دوتوکوویل کتاب مشهور خود یعنی «دموکراسی در آمریکا» را به رشته تحریر درمی‌آورد، چشم آزادیخواهان اروپا هم به آمریکا دوخته شده بود.
کد خبر: ۹۳۲۱۸۷

اخلاق پوریتانی و دست و دلبازی طبیعت، راستی و درستی را میان مهاجران آمریکایی رایج ساخته بود هرچند پرونده محیط زیستی آنها و رفتاری که با بومیان آن سامان داشتند هنوز تیره و سیاه بود. لیبرالیسم و پراگماتیسم به رفتار و اندیشه ساکنان این قاره نو نظم می‌بخشید و شعارشان «زندگی بهتر برای همه» بود، اما بتدریج سرمایه جای همه چیز را گرفت و سرمایه دار بر صدر نشست. علم و پژوهش هم رابطه تنگاتنگی با پول و سود و سرمایه پیدا کرد. به عبارت دیگر حوزه علم هم در زیرمجموعه سرمایه تعریف شد. این روند که در سال‌های پس از جنگ جهانی، شتابی سرسام‌آور پیدا کرد و بر دموکراسی‌های اروپا هم تأثیر گذاشت، ابتدا ضعیف‌ترین دموکراسی اروپا یعنی ایتالیا زنگ‌های خطر را به صدا درآورد و آن زمانی بود که احزاب سیاسی در بلاتکلیفی غوطه می‌خوردند که ناگاه سرمایه‌داری مانند برلوسکنی حزبی تشکیل داد و ظرف دو ماه برنده انتخابات شد و بر کرسی صدارت تکیه زد. برلوسکنی تاجری بود که دو چیز دراختیار داشت یکی پول و دیگری رسانه. انتخاب او در سال 1991 آسیب‌پذیری دموکراسی‌های غربی را به نمایش می‌گذاشت و نشان می‌داد پس از گذشت 45 سال از دموکراسی ایتالیا هنوز رأی و نظر مردم قوام و ژرفای لازم را ندارد. از سوی دیگر جامعه‌شناسان هشدار داده بودند توسعه رسانه‌های تصویری می‌تواند اثر نامطلوبی بر دموکراسی‌ها داشته باشد. زیرا در یک «جامعه اتمیزه» که آحاد مردم از هم جدا و پیوندهای آنها با تشکل‌های واسط مانند احزاب در حال گسیختن است تنها کانال ارتباطی آنها رسانه‌های جمعی بویژه تلویزیون است که خصوصی‌سازی شان از همان دهه 1970 آغاز شد و این پیام‌رسانان خوش‌خط و خال در دست سرمایه‌داران قرار گرفتند تا در مسیر اهداف سیاسی به کار گرفته شوند. عامل دیگری که آسیب‌پذیری دموکراسی‌های غربی را آشکار می‌کرد، ظهور مجدد جنبش‌های نئونازی همراه با عوامفریبی بود که آن هم از دهه 1970 خودنمایی کرد. آنچه امروز این دموکراسی‌ها از جمله دموکراسی آمریکا را هدف قرار داده مشکلات مالی، رکود و مهاجرت ترساننده‌ای است که شرایط فکری و روانی را در این جوامع به آنچه در دهه 1930 در آلمان وجود داشت، نزدیک کرده است. همیشه در این هول ولاست که مردم گوش به وعده‌های واهی و عربده‌هایی می‌دهند که ظاهرا با آنها همدرد شده و مشکلات مردم را نردبان قدرت گرفتن خود قرار می‌دهند. در گفته‌های ترامپ عباراتی از بیگانه هراسی، تبعیض نژادی و نفرت متراکم شده، یافت می‌شود که اگر با عباراتی که نئونازی‌ها به کار می‌برند مقایسه شود، شباهت‌های زیادی بین آنها دیده خواهد شد. مهم این نیست که ترامپ این حرف‌ها را می‌زند، مهم کسانی هستند که گرد او جمع شده و اراجیف او را باور می‌کنند. همین میزان طرفداری از ترامپ فارغ از این که سبب برد او شود یا نشود، نشان از بیماری جامعه آمریکا و فاصله آن از خردگرایی‌های دموکراتیک دارد. هیتلر در سال 1932 دقیقا باهمین ترفندها و درمیانه چنین فضایی با تکیه بر رأی مردم قدرت را قبضه کرد و شد آنچه در تاریخ دیدیم و اگر امروز هم ترامپ به همین سان به قدرت برسد باید منتظر فجایع زیادی بویژه در خاورمیانه‌ای باشیم که همین الان هم در خون و آتش می‌سوزد.

دکتر احمد نقیب‌زاده

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها