به گزارش جام جم ، خودت را معرفی کن.
سامان 27 ساله.
سابقه داری؟
بله یک بار دیگر هم به اتهام سرقت دستگیر و روانه زندان شده بودم.
این بار به چه اتهامی دستگیر شدی؟
به اتهام سرقت منزل.
چطور به خانهها دستبرد میزدی؟
در خیابان پرسه میزدم و با شناسایی خانههایی که چراغش خاموش بود، وارد میشدم. با دیلم، در را میشکستم. خیلی سریع سرقت را انجام میدادم و فرار میکردم. بعد از چند سرقت برای اینکه دستگیر نشوم به شهر خودم بر میگشتم.
چقدر از سرقتها به دست آوردی؟
فرق داشت از 100 میلیون تومان تا صد هزار تومان. یک بار به خانهای دستبرد زدم، هرچه طلا و سکه بود در کشوی کابینت گذاشته بودند. آنها را فروختم و 100 میلیون تومان از مالخر گرفتم. ارزش طلاها حداقل سیصد میلیون تومان بود. یک بار هم وارد خانهای شدم. همه وسایل آنجا تازه بود. فهمیدم تازه عروس و داماد هستند. دلم نیامد جهیزیه عروس و داماد را سرقت کنم. فقط حلقه عروس و داماد را برداشتم و صد هزار تومان فروختم.
معتادی؟
گاهی تفریحی میکشم اما معتاد نیستم.
خانوادهات میدانند که سرقت میکنی؟
نه. آنها فکر میکنند در تهران کار میکنم.
چطور شک نمیکنند، درآمدت اینقدر زیاد است؟
من زرنگ هستم و همه پولم را رو نمیکنم. آنها فکر میکنند پولم در حد یک کارگر است.
آزادی شوی باز هم سراغ سرقت میروی؟
مشخص است. چرا نروم؟ مگر کار دیگری دارم؟ البته مدتی به شهرم میروم و استراحت میکنم.
ضمیمه تپش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
آزاد شوی باز هم سراغ سرقت میروی؟
مشخص است. چرا نروم؟ مگر كار دیگری دارم؟ البته مدتی به شهرم میروم و استراحت میكنم.