بهاره رهنما خانمی پرانرژی است که همصحبت شدن با او انگیزه زندگی باحال را در آدم به وجود میآورد، البته اگر این انگیزه را بتوان حفظ کرد، میتوان انتظار داشت مثل رهنما زندگی هیجانانگیزی هم داشت.
در برنامه دورهمی گفتید انرژی زیادی دارید و برای این انرژی برنامهریزی میکنید،برنامهریزی شما چگونه است که به نتایج مثبت هم میرسید؟
چون میدانم انرژی زیادی دارم، برای شبانهروزم برنامههای بیشتری در نظر میگیرم. سالهاست دفترچهای دارم و اول هفته کارهایی را که باید تا آخر هفته به سرانجام برسانم، در آن مینویسم. برای برنامهها و کارهایم از کسانی که تجربه بیشتری دارند، مشاوره میگیرم و معمولا به همه کارهایم میرسم.
برنامهریزیهایتان بیشتر هفتگی و کوتاهمدت است یا برنامهریزی بلندمدت هم دارید؟
در کشور ما که زیاد نمیتوان برنامهریزی بلندمدت داشت، اما من برای دو هفته آیندهام میدانم چه کارهایی را باید انجام بدهم. معمولا اول سال دو، سه تا هدف کلی برای خودم مشخص میکنم که تا آخر سال آنها را به اتمام برسانم یا مقداری پیشرفت داشته باشم.
خیلی از ما اول سال برای خودمان برنامهریزی میکنیم که چه کارهایی را باید انجام بدهیم، اما وقتی پای عمل به میان میآید امروز و فردا کرده و کارها را به تاخیر میاندازیم. عملی کردن تصمیمات به مهارت خاصی نیاز دارد به نظرتان چگونه باید این مهارت را در خودمان تقویت کنیم؟
من هم تمام تصمیماتی را که میگیرم، صددرصد انجام نمیدهم، اما تلاش میکنم مثلا 70 درصد آنها را عملی میکنم. به نظرم این مهارت کاملا به روحیات فردی بستگی دارد، به همین دلیل بهتر است هر کسی تواناییهای خودش را بشناسد و از همه مهمتر این که واقعبین باشد. مثلا منم دوست دارم در فیلمهای تیم برتون بازی کنم، اما میدانم که امکانش نیست، بنابراین نباید رویاپردازی کنم، باید همه جوانب واقعی را سنجید تا بتوان هدفگذاری کرد و به هدف هم رسید. معتقدم باید از اهداف کوچک شروع کرد، مثلا فراگرفتن یک زبان خارجی یا چیزهای کوچک دیگر. چون در نظر گرفتن زمان کم و محدود برای اهداف بزرگ باعث سرخوردگی و ناامیدی میشود، پس بهتر است اهداف بزرگ را به هدفهای کوچکتر تقسیم کرده و برای رسیدن به آنها برنامهریزی کنیم.
بیشتر مردم درباره بازیگرانی مثل شما اینجور قضاوت میکنند که مثلا خانم بهاره رهنما بازیگر است، اوضاع مالی خوبی هم دارد، ذهنش درگیر مسائل حاشیهای نیست، برای همین میتواند هدفگذاری و برنامهریزی کند! آیا امنیت مالی و داشتن پول کافی برای برنامهریزی و هدفمند زندگی کردن موثر است؟
تا همین لحظه که با شما صحبت میکنم، یک نفر به اندازه هزار تومان هم به من کمک مالی نکرده است! از 17 سالگی کار کردم، دو تا لیسانس و فوقلیسانس دارم. آنهایی که فکر میکنند، من بازیگرم به همین دلیل در رفاه هستم، اگر در زندگی به اندازه من تلاش کردهاند و حالا از لحاظ معیشتی برای رسیدن به اهدافشان با مانع روبهرو هستند، یک جایی از کارشان ایراد دارد. من بازیگر متولد نشدم، در خانواده ثروتمند و پولدار بزرگ نشدم، پدرم کارمند شرکت نفت بود و حقوق زیادی نمیگرفت. به هر جایی رسیدم با تلاش خودم رسیدم. خانمهایی که مدام به زندگی دیگران نگاه میکنند و بدون هیچ تلاشی فقط غصه و غبطه زندگی دیگران را میخورند، بهتر است اول به خودشان نگاه کنند، ببینند چقدر تلاش کردهاند که اکنون منتظر برداشت محصول زحمات خود هستند؟
من حتی در ماه آخر بارداری که حقوق میخواندم، برای همه امتحاناتم به دانشگاه میرفتم، هر روز یکی از اعضای خانوادهام مرا میبرد و میآورد؛ چون هر لحظه امکان داشت بچه به دنیا بیاید. دخترم که به دنیا آمد، باز هم درس خواندن را رها نکردم. بچه شیرخواره داشتم، اما واحد گرفتم و با نمرههای خوبی هم قبول شدم. زندگیام پر از تلاش است و خدا را شکر اگر وضعیت مالی خوبی دارم، به دلیل تلاش شخصی و تعدد رشتههایی است که در آنها تحصیل کردهام. همیشه از آدمهای توانمند و اساتیدم چیزهای خوبی یاد گرفته و آنها را در زندگی عملی کردهام.
پس انگیزههای درونی قوی هم دارید؟
معمولا انگیزههای درونی قوی هستند.
برخی دوست دارند به اهداف بزرگی دست پیدا کنند، اما مقاومتهای درونی و بازدارنده مانع پیشرفت آنها میشود یا با کوچکترین مانعی که سر راه آنها قرار میگیرد، دلسرد شده و عقبنشینی میکنند. چگونه میتوان با انرژی و قدرت جلو رفت؟
من مادر بسیار کوشا و فعالی داشته و دارم که الگوی اصلیام بود و به من یاد داد که چگونه وارد اجتماع شوم. کلاس پنجم بودم و مادرم تازه داشت، دیپلم میگرفت! همه مهارتهای خانهداری و کسب درآمد را بلد بود؛ دیپلم آرایش و زیبایی، دیپلم خیاطی و گلدوزی و... داشت. همیشه در حال کار و فعالیت بود، هیچوقت ندیدم مادرم در خانه بنشیند و غیبت دیگران را بکند یا ساعتهای زیادی با تلفن صحبت کند. مادرم بهترین مدل شخصیتی برای من بود.
البته همه چنین مادر امیدوار و فعالی ندارند که الگوی موثری برای آنها باشد. مادرم بالا و پایین زندگی را خیلی دیده، اما همیشه خودش را سرپا نگه داشته، حتی الان که سنش بالا رفته و بیمار است، اما روحیهاش خیلی خوب است و زندگی را دوست دارد. داشتن چنین مادری شانس بزرگی برای من بود. پدرم همیشه به رویاهای من اهمیت میداد. از ده سالگی که گفتم دوست دارم بازیگر شوم، خانوادهام با من همراهی کرده و هر جا لازم بود از من حمایت کردند. داشتن پدر و مادری که هم الگوی خوب و هم حمایتگر باشند، موهبت بسیار بزرگی است که متاسفانه نصیب همه نمیشود. مثلا بچههایی که در سن کم پدر و مادرشان از هم جدا میشوند، دچار بلاتکلیفی شده و سخت میتوانند راهشان را پیدا کنند، اما معتقدم که سیستم آموزشی و معلمان خیلی میتوانند در سرنوشت بچهها موثر باشند. سیستم آموزشی کشور ما باید خیلی قوی شود تا صرفنظر از این که یک بچه در چه خانوادهای رشد میکند، او را در مسیر موفقیت قرار داده و به او آموزشهای لازم را بدهد.
چه توصیهای برای توانمندتر و هدفمندتر شدن خانمها به آنها دارید؟
نصیحتی که مادربزرگم همیشه به مادرم میکرد که یکی از توصیههای مهم مادرم به من نیز هست، این است که یک زن برای موفقیت، بهتر است استقلال مالی داشته و دستش در جیب خودش باشد. نه برای اینکه درگیر تجملات و خانه و ماشین آنچنانی شود. در حدی که مهارتی را بلد باشد که اگر در ازدواجش شکست خورد، اگر شرایط ازدواج برایش مهیا نشد، اگر پدرش از دنیا رفت یا با مشکل مالی روبهرو شد، مهارتی را بلد باشد که بتواند مستقل زندگی کرده و نیازمند دیگران نباشد. به نظرم حتی اگر ازدواج کرد، خودش را محدود نکند و به کار کردن ادامه دهد. معتقدم کار کردن، داشتن مهارت و استقلال مالی موقعیت مثبت فردی و اجتماعی را همراه دارد و به افراد اعتماد به نفسی میدهد که باعث موفقیت میشود. همیشه به دختران جوان میگویم حتما مهارت و فنی را یاد بگیرند که اگر روزی نیازمند کار شدند، با سرمایه اندک بتوانند کار کرده و نیازهای مالی خود را برطرف کنند.
طاهره آشیانی
جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد