یک روز در نفتکش

هفته گذشته، جمعی از خبرنگاران رسانه‌های کشور از یک کشتی شرکت ملی نفتکش ایران بازدید کردند. شرکت ملی نفتکش، مسئولیت صادرات نفت ایران را برعهده دارد و در دوران تحریم، فشارهای سنگین غربی‌ها را با تدابیر مختلف دور می‌زد. اکنون با اجرای برجام، فرصت رشد و توسعه شرکت ملی نفتکش ایران فراهم آمده است. خبرنگار جام‌جم، روایت یک روز حضور در عرشه یکی از کشتی‌های نفتکش ایران را در آب‌های خلیج فارس روایت کرده است.
کد خبر: ۹۰۹۰۸۴
یک روز در نفتکش

وارد پایانه نفتی و اسکله فولاد بندرعباس می‌شویم که کشتی‌های نفتکش محموله خود را ـ که اغلب از خارک تحویل می‌گیرند‌ـ در آنجا برای پالایشگاه‌های این شهر تخلیه می‌کنند. بوی گاز روی سکوها و اسکله پیچیده بود و تعداد زیادی از مهندسان روی عرشه کشتی مشغول کار بودند. عرق زیادی از سر و صورتشان سرازیر بود، اما آنقدر در کارشان جدی بودند که سرشان را بالا نمی‌آوردند. حتی زمان تخلیه محموله نفتی، کسی جز افراد دارای مجوز اجازه ورود نداشت. در آن فضا کسی اجازه صحبت کردن با تلفن همراه نداشت، به این دلیل که ممکن بود امواج موبایل روی سیستم تخلیه مشکلاتی ایجاد کند و موجب انفجار در کشتی شود. آنقدر فضای ورودی امنیتی بود که حس می‌شد به جای کشتی، وارد یک پادگان نظامی شده‌ایم.

کاپیتان به استقبال ما آمد و به سمت ساختمان کشتی حرکت کردیم، اما حتی رفت و آمد باید با احتیاط و در مسیرهای مشخص انجام می‌شد و کوچک‌ترین خطا، بزرگ‌ترین اشتباه را به دنبال داشت. کاپیتان، ما را به سمت رستوران هدایت کرد تا ناهار را آنجا صرف کنیم. طعم غذایی که برای تیم خبری ما آوردند، آنقدر خاص بود که کاپیتان گفت حتما در بخش بازدید از قسمت‌های مختلف به آشپزخانه هم بروید.

آواز دهل از دور خوش است

افرادی که در کشتی کار می‌کنند، به ازای هر ماه 5/ 17روز مرخصی دارند، اما باید چهار ماه مداوم روی کشتی باشند. شاید این ضرب‌المثل در اینجا صادق باشد که آواز دهل شنیدن از دور خوش است. برخی افراد بر این باورند که حقوق‌ چند میلیونی یا چند هزار دلاری که به کاپیتان‌ها پرداخت می‌شود، بسیار زیاد است و آنها بهترین شغل را دارند چون بعد از چند ماه کار، چند ماه استراحت دارند، اما اگر مثل تیم خبری ما یک روز در کشتی آن هم فاقد مسئولیت باشید، درک خواهید کرد که دوری از خانواده و چهار ماه به صورت بیست و چهار ساعته کار کردن ساده نیست و تنها علاقه است که می‌تواند آنها را در آن محیط متمرکز کار، شاد نگه دارد.

اتاق کنترل

وارد ساختمان کشتی شدیم و بعد از گپی کوتاه با کاپیتان به بخش‌های مختلف کشتی سر زدیم. از بخش اتاق کنترل شروع کردیم که طبقه آخر قرار داشت. وقتی در آن قسمت قرار داشتیم، ارتفاعی حدود 12 تا 15 متر بالاتر از عرشه کشتی بود و همه زوایای کشتی قابل بررسی بود. البته یک صندلی بلند هم در اتاق کنترل قرار داشت که از پایه‌های بسیار بلندی برخوردار بود و کاپیتان روی آن صندلی نظارت می‌کرد.

در این اتاق، همه عرشه کشتی قابل بررسی و نظارت بود و چند مسئول کنترل در آن فعالیت داشتند. اتاق دارای تلفن‌های داخلی با بخش‌های مختلف کشتی بود و هر لحظه امکان داشت، خبر ناگواری به گوش برسد، اما همه چیز برای آنها عادی بود. گویی این افراد ساخته شده‌اند برای کارهای سخت و طاقت‌فرسا. از سوی دیگر، در دو طرف اتاق کنترل یک فضای باز بود و آنها می‌توانستند برای مشاهده امور در جهت‌های مختلف کشتی به آنجا بروند. همچنین روی اتاق کنترل که از طریق پله‌های اضطراری باید می‌رفتیم، سطح صافی قرار داشت و تنها یک نردبان برای بالا رفتن بود که کار آن، علامت دادن در مواقع خاص می‌توانست باشد.

باشگاه بدنسازی

بعد از بازدید اتاق کنترل، وارد باشگاه بدنسازی شدیم که همه وزنه‌های آن خاک خورده بود. افسری که مشغول توضیح و نشان دادن بخش‌های مختلف کشتی بود، گفت افراد شاغل در کشتی خیلی وقت برای ورزش کردن ندارند. به همین دلیل، این فضا متروک مانده و وزنه‌ها خاک گرفته‌اند. این افسر ادامه داد: مهندسان و افرادی که در کشتی هستند، روی کارشان بسیار حساس هستند و اگر لحظه‌ای کار خود را ترک کنند، علاوه بر این که ممکن است حوادث غیرمترقبه‌ای پیش بیاید، وجدان آنها نیز نمی‌تواند با این موضوع کنار بیاید. در زمان استراحت هم افراد آنقدر خسته هستند که اصلا به فکر ورزش نیستند و ترجیح می‌دهند بیشتر استراحت خود را با خواب بگذرانند تا این که بخواهند با بدن خسته و کوفته دوباره ورزش کنند.

رستوران و انبار غذا

وارد بخش رستوران شدیم. آشپز مشغول درست کردن غذا بود. مواد اولیه همه غذاها از داخل تأمین شده بود و این موضوع نشان می‌دهد که این افراد، نه‌تنها خود را برای خدمت به آب و آتش می‌زنند بلکه همه محصولات خود را از تولید داخل تأمین می‌کنند تا به اشتغال داخلی توجه کرده باشند.

وارد انبار غذا شدیم که برای سه ماه در نظر گرفته شده بود؛ از برنج و گوشت گرفته تا روغن و محصولات دیگر. البته برای سبزیجات هر دو هفته یکبار خرید صورت می‌گرفت و بخشی که سبزیجات در آن نگهداری می‌شد، مقدار بسیار کمی بود تا آشپز بتواند، غذای خود را با مواد تازه تهیه کند.

بخش طاقت‌فرسا

بعد از بازدید بخش‌های مختلف به موتورخانه رسیدیم که گرمای بسیار زیادی داشت. این گرما آنقدر طاقت فرسا بود که چند دقیقه قدم زدن در آنجا هم می‌توانست همه لباس‌ شما را از عرق خیس کند، مضاف بر این که صدای بسیار زیاد موتورها گوش را طوری خراش می‌داد که امکان ایستادن در آن فضا بدون وسایل ایمنی نبود. وارد اتاق کنترل موتورخانه شدیم که همه نیروهای جوان در آنجا مشغول کار بودند؛ مهندسانی که هیچ کدام به سی سال نرسیده بودند، اما تجربه زیادی در بخش موتورخانه کشتی داشتند. آنها از شغلشان راضی بودند و تنها خواسته‌شان، کوتاه کردن مدت زمان روی کشتی بود. کار سخت مهندسان این بود که هر کدام باید به صورت شیفتی و بیست و چهار ساعته در آن فضا حضور داشته باشند. البته این حضور باید با کلاه و لباس مخصوص کار و کفش‌های ایمنی همراه باشد. بخش موتورخانه، چهار طبقه داشت که از طبقه منفی یک تا منفی چهار ادامه داشت. هرچه به بخش‌های پایین‌تر می‌رفتیم، گرمای هوا بیشتر می‌شد، اما مهندسان این بخش براحتی آنجا فعالیت می‌کردند. در بخش زیرین نیز قسمت‌هایی وجود داشت که آب در آنجا قرار می‌گرفت و تنها دلیل ورود آب به کشتی، حفظ تعادل در زمان دارای محموله و فاقد محموله بود. روی عرشه و ورودی کشتی، لوله‌های مختلف از قسمت منبع اصلی به قسمت تخلیه رد شده بود. این لوله‌ها در ابعاد مختلف قرار داشت تا نفت سریع‌تر تخلیه شود.

خسته نباشید

تمام بخش‌های فوق به کار می‌آیند تا نفت ایران براحتی به خارج، صادر و درآمد ارزی آن، صرف توسعه و عمران کشور شود. در هر حال، همه نفتکش‌های ایران و همه کارگران و مهندسان و مدیران آنها، شبانه‌روز زحمت می‌کشند تا مهم‌ترین کالای صادراتی کشور، از مسیرهای آبی جهان عبور کند و به مقاصد برسد و سهمی در درآمدزایی کشور داشته باشد. در کنار مشکلات ذاتی کار در نفتکش، سالیان اخیر حملات دزدان دریایی سومالیایی نیز به مشکلات خدمه نفتکش‌ها افزوده شده است. کارکنان کشتی‌های نفتکش، خاطرات جالبی از حملات دزدان دریایی بازگو کردند که در این گزارش، فرصت اشاره به آنها نیست.

محمدحسین علی اکبری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها