او امیدوار است یک همدلی برقرار شود میان دولتمردان و رسانه ملی. با این حال تاکید و تصریح میکند که رادیو و تلویزیون قرار نیست بلندگوی تبلیغاتی دولت باشد. اقدامات صورت گرفته در سال 94 و برنامهها و چالشهای پیشرو در سال جدید، بهانه این گفتوگوست با دکتر علیاصغر پورمحمدی، معاون سیمای رسانه ملی.
آقای پورمحمدی، اخیرا در مقام معاونت سیما گفتهاید دیگر بودجهای برای برنامهسازی ندارید. این حرف چقدر جدی و مقرون به واقعیت است؟
بودجه دستگاههای کشور به شکل واقعی دیده نمیشود. اکثر دستگاهها با کسری بودجه مواجهاند و این معضل فقط شامل سازمان صداوسیما نمیشود. عملکرد بودجهای ما در سال 92 مبلغ 2700 میلیارد تومان بوده است، حال چگونه است که در سال 94 بودجهای که مجلس به پیشنهاد دولت برای سازمان مصوب میکند، میشود 2100 میلیارد؟! حول و حوش سالهای 90 و 91 یکسری منابعی موجود بود که رسانه ملی از آنها استفاده میکرد. دولتهای وقت هم کمکهایی میکردند. دیگر نه آن منابع وجود دارد و نه کمکی میرسد.
این را هم باید در نظر گرفت که از همین بودجه 2100 میلیاردی، قرار است 1200 میلیاردش از آگهیهای بازرگانی تامین شود و دولت فقط 900 میلیاردش را پرداخت کند. از سوی دیگر، به علت رکود اقتصادی در کشور، تلویزیون نمیتواند 1200 میلیارد آگهیها را محقق کند. ما برای برنامهسازی بودجه میخواهیم.
بهخاطر کسری بودجه عملا سریالسازی تعطیل شده است. زمانی که مدیر شبکه سه بودم، در آن واحد پنج شش پروژه در حال ضبط بود، اما اگر الان تصمیم بگیریم سریالی بسازیم، یک سال طول میکشد تا به سامان برسد. در همان زمان، دهها برنامه نمایشی در شبکههای مختلف در حال ضبط بود و سه چهار سریال سنگین الف ویژه هم تصویربرداری میشد. ما در حال حاضر غیر از سریال «معمای شاه» که آن هم سریال الف ویژه نیست و تازه بسیاری از عواملش از ما طلب دارند، سریال فاخر دیگری نداریم.
سریال حضرت موسی آنقدر به درازا کشید که سلحشور مرحوم شد. پروژه سلمان فارسی میرباقری قرار است با کدام پول ساخته شود؟ و نیز سریالهای شهیدان صیاد شیرازی، بروجردی، باکری و مطهری. مجبور شدیم به جعفریجوزانی اعلام کنیم سریال پوریای ولی در اولویتمان نیست، برای اینکه پول ساختش را نداریم. مسئولان ما عملا دارند به سمتی حرکت میکنند که تلویزیون تعطیل شود و مردم به ماهواره سوق پیدا کنند. این رویکرد، خسارتهای فرهنگی زیادی دارد. سریالهای نمایشی تعطیل شده و هنرمندان عملا بیکارند. برای دولت 200 میلیارد پولی نیست که از تلویزیون دریغ میکند. میتوانم فهرست شبکههای تلویزیونی و میزان بدهیهایشان را به شما بدهم. روزی که به معاونت سیما آمدم 200 میلیارد تومان بدهی داشتیم که الان رسیده به 90 میلیارد.
به نظرتان چالش دولت و صداوسیما تا کجا ادامه خواهد داشت و آیا این دو نهاد به همدلی و تعامل خواهند رسید؟
این همدلی از سمت ما که وجود دارد. در حال حاضر تلویزیون به نوعی واحد تبلیغاتی دولت شده است. یا رئیس دولت در تلویزیون در حال صحبت است یا وزرا و مدیران کل دستگاههای دولتی. مردم از ما گلایه دارند که چرا همه اخبار دولتی است؟ پس مردم در کجای اخبار قرار دارند؟ با این حال اگر کوچکترین انتقادی مطرح شود، دولت آن را برنمیتابد. افرادی در بدنه دولت هستند که تلقیشان از صداوسیما، در حد واحد سمعی و بصری دولت است. رسانه ملی کارکردهای مختلفی دارد؛ از اطلاعرسانی و آموزش گرفته تا تفریح و سرگرمی. قرار نیست فقط تبلیغ دولت را بکند. باید از دولتمردان پرسید که چرا فقط باید برای شما تبلیغ کنیم و انتقادی هم مطرح نشود؟
آیا جلساتی برای رفع سوءتفاهمها و نزدیک شدن نظرات میان دولت و صداوسیما تشکیل نشده است؟
اوایل دوران تصدی ریاست جدید چند جلسه تشکیل شد و دکتر سرافراز شخصا در این جلسات حضور پیدا کرد و به طرح مشکلات و کاستیها پرداخت. این جلسات اما استمرار پیدانکرد.
بزرگترین چالشی که سال 94 در معاونت سیما با آن مواجه بودید؟
اولین چالش مسائل مالی بود. طلبکاران گروه گروه مراجعه میکردند و پولشان را میخواستند. پروژههای تعطیل و نیمهتعطیل هم زیاد داشتیم. با کمک دکتر سرافراز برخی از آنها را دوباره راهاندازی کردیم. اینکه به ما تکلیف شده بخشی از بودجهمان را از طریق مشارکت و جذب آگهی بازرگانی تامین کنیم، آزارمان میدهد. وظیفه ما ساخت برنامههای مشارکتی نیست. تلویزیون باید برنامههای انتقادی بسازد.
چالش دیگر ما در سال 94، فزونی نیروی انسانی در صداوسیما بود که خیلیهایشان هم متخصص نیستند. دکتر سرافزار از همان ابتدا قصد تعدیل داشتند، اما با یک مساله مواجه بودیم به نام ملاحظات انسانی. یکی از چالشهای اساسیمان ساماندهی نیروهای انسانی است. ما در آینده هر چه بودجه داریم باید حقوق پرداخت کنیم. در حال حاضر هم بخش اعظمی از درآمد و بودجه رسانه ملی صرف حقوق کارمندان و بازنشستهها میشود. چالش عمده دیگر ما، رقبای ماهوارهای هستند. شبکههای ماهوارهای فارسیزبان در گذشته بیشتر حالت مضحک داشتند و جدی نبودند، اما این روزها رویکردشان تغییر کرده و بهدنبال ساخت برنامههای سرگرمکننده و مفرح در ظاهر اما مخرب فرهنگ هستند. پول خوبی هم دارند و مثل ما با کمبود مالی مواجه نیستند.
چالشهای دیگرمان، شبکههای اجتماعی بودند و ممنوعالکار شدن برخی از چهرهها و نیروهایی که میتوانستند با ما همکاری کنند، اما توسط دستگاههای نظارتی منع شده بودند. هماکنون در حال گفتوگو و مذاکره هستیم تا مشکلات این افراد برطرف شود.
طرح انتقاد در تلویزیون روزبهروز سختتر میشود، اما عدهای از منتقدان اعتقاد دارند تلویزیون در برابر هر انتقادی زود عقب مینشیند و به نوعی پشت کارگردان و برنامهسازش را خالی میکند. این منتقدان برای نمونه سریالهای «سرزمین کهن» و «در حاشیه» را مثال میزنند.
قبول ندارم که تلویزیون پشت کارگردانش نایستاده است. سرزمین کهن یک سریال خوب بود، اما اشتباهاتی در آن رخ داده بود. ملاحظاتی را باید در نظر میگرفتند که نگرفتند. حالا آن اشکالات برطرف شده است. سرزمین کهن یکی از جذابترین فیلمنامههای تاریخ تلویزیون را دارد و اتفاقا به نفع ایل بختیاری هم نوشته شده است. اقوام ما نباید گول کسانی را بخورند که کوچکترینعلاقهای به ایران، هنر و مردم ندارند.
ای کاش قسمتهای بعدی سریال را هم میدیدند و بعد قضاوت میکردند. در مورد سریال در حاشیه هم چند مشکل وجود داشت. بهداشت و درمان یکی از کارآمدترین بخشهای کشور است. سریال درست در زمان طرح تحول سلامت کشور ساخته شد و یک انتخاب نادرست بود. خود ما هم موافق نبودیم که آن همه هجمه علیه جامعه پزشکان و پرستاران صورت بگیرد. در سری دوم سریال هم که در خود گروه اختلافاتی پیش آمد و دیگر توان ساخت یک کار خوب و قوی را نداشتند. قرار نیست در سریالهایمان به مذاهب، قومیتها، لهجهها و ساختارهای اساسی نظام توهین کنیم. باید در زیر سایه ایدئولوژی گام برداریم و در چارچوبها حرکت کنیم.
در ابتدای مسئولیتتان در معاونت سیما وعده داده بودید که پخش برنامههای خنثی و بیهدف متوقف خواهد شد. اصولا تعریفتان از برنامه خنثی چیست و آیا این اتفاق افتاده است؟
برنامه خنثی یعنی برنامهای که پخش یا عدم پخشش تفاوتی نداشته باشد. خیلی از این دست برنامهها امسال تعطیل شدند و در سال آتی هم برنامههای کمبیننده و کم اثر متوقف خواهند شد. البته حساب برنامههای تخصصی که مخاطبان خاص خود را دارند، از این ماجرا جداست. در سال جدید، سریال ضعیف هم ساخته نخواهد شد. در حال حاضر با مشکل کمبود نویسنده خلاق که زایش فکری داشته باشد هم مواجه هستیم.
اما برخی از نویسندگان گلایه دارند که دستشان در تلویزیون برای نوشتن بسته است.
این را قبول ندارم.
برای مثال میگویند که زنان میانسال در سریالهای تلویزیونی نمیتوانند عاشق شوند.
در هر سن و سالی میتوانند عاشق شوند. ایرادی هم به آن وارد نیست. ما از خدا میخواهیم که یکی بیاید و بگوید میخواهم یک سریال 300قسمتی بسازم. پولش را اگر با قرض هم که شده جور میکنیم.
از این جملهتان استنباط میکنم که قرار است در آینده هم سریالهایی شبیه «کیمیا» ساخته شود.
بله، سیاست دکتر سرافراز هم همین است. سریالهای کوتاهمدت دیگر جواب نمیدهد. دنبال ساخت سریالهای جذاب طولانی هستیم. یکی از ابتکارات دکتر سرافراز تاسیس مرکز گسترش فیلمنامهنویسی است با هدف ساخت سریالهای طویل و جذاب. هر کس که فکر میکند استعدادی در نوشتن دارد میتواند به این مرکز مراجعه کند.
گویا سیاست ادغام شبکهها در سال جدید هم ادامه خواهد داشت؟
بله، شبکه بازار کلی بدهی دارد و با شبکه پنج ادغام خواهد شد. شبکه «شما» هم که قرار بود تولیدات سیمای استانها را پخش کند،با شبکه آموزش یکی خواهد شد. اگر شبکههای دیگر هم نتوانند عملکرد مناسبی داشته و مخاطب جذب کنند، در نوبت ادغام خواهند بود.
سال آینده اولویتتان با ساخت کدام برنامههاست؟ آیا قرار است سریال فاخری تولید شود؟
اگر امکانات مالی فراهم شود، سریال حضرت موسی ـ که فیلمنامه اش آماده استـ کلید خواهد خورد و همچنین سریال شهید بروجردی. فاز سوم سریال سرزمین کهن هم کلید خورده است و اگر مشکلی پیش نیاید، مهرماه آینده روی آنتن میرود.
علاوه بر آثار نمایشی، تمرکزمان بر برنامههای ترکیبی گفتوگومحور و مستند هم خواهد بود. اگر مجلس و دولت نگاه مهربانانهتری به ما داشته باشند، گامهای اساسیای برخواهیم داشت. مهمترین چالش و مساله ما در سال آینده کمبود تجهیزات فنی و نیروی متخصص و کارآمد است.
خودتان فارغ از مسئولیتتان اهل تماشای تلویزیون هستید؟
بله، میبینم. سریالهایی مثل کیمیا و پشتبام تهران را تماشا میکردم. شبکه خبر و بخش خبری 30/20 را هم دنبال میکنم. بیننده برنامه جیوگی هم هستم. در خودرویم تلویزیون دارم و برنامهها را تماشا میکنم. اگر هم ببینم برنامهای بد است و اشکال دارد، زنگ میزنم و تذکر میدهم (میخندد.)
«سلام صبح بخیر» و تحمل دولتمردان وقت
در سال 63 صبحها از ساعت 30/7 تا 8 برنامهای از رادیو پخش میشد به نام «سلام صبح بخیر» که جواد آتشافروز مجریاش بود و محمود شهریاری گزارشگرش. این برنامه کاملا انتقادی بود و اتفاقا انتقادات تندی را هم مطرح میکرد. چرا رئیسجمهور وقت که مقام معظم رهبری بودند و وزرای ایشان اعتراضی نداشتند و آن برنامه را تحمل میکردند.
اگر امروز برنامه «سلام صبح بخیر» را دوباره پخش کنیم، دولت فعلی تحمل میکند؟ قطعا نه. تحمل دولتمردان و کارگزاران ما نسبت به انتقادات کم شده است. البته ما با انتقادی که دور از انصاف باشد، مخالف هستیم.
محسن محمدی
رادیو و تلویزیون
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد