هم‌دانشگاهی بودند و پس از آشنایی خیلی زود ازدواج کردند. ازدواجی برای خوشبختی، آرامش و تکرار حس دوست داشتن و دوست داشته شدن. همه چیز خوب بود، زیبا، دلنشین، دوست‌داشتنی و رویایی.
کد خبر: ۸۸۲۵۰۲
توهم شیشه‌ای

به گزارش جام جم آنلاین،زندگی با تولد هر فرزند زیباتر و رویایی‌تر می‌شد. تمام دغدغه مریم مراقبت از فرزندانش بود و اداره زندگی مشترکش.

مثل هر زنی با تمام وجود تنها به تامین نیازهای عاطفی و روحی همسر و فرزندانش می‌اندیشید و حسی مادرانه روحش را به تک‌تک اجزای این زندگی مشترک پیوند زده بود.

حسی نامرئی مانند زنجیری از عشق، قلب و روحش را به این زندگی گره زده بود و وجودش را تبدیل به منبعی از مهربانی و محبت کرده بود.

محبتی که بدون چشمداشتی، به همسر و فرزندانش می‌بخشید و پیوسته برای شادی و خوشبختی‌شان در تلاش بود.

همه چیز خوب بود تا وقتی فرزندانش به سن بلوغ و نوجوانی رسیدند .رویاهای مریم حالا بزرگ‌تر شده بود و امیدوار بود تا خیلی زود شاهد ازدواج و موفقیت‌های تحصیلی و خوشبختی فرزندانش باشد.

زندگی خود را در نقطه‌ای از ثبات و آرامش می‌دید که گمان می‌کرد هیچ اتفاقی قادر به بر هم زدن این آرامش نخواهد بود و هیچ نیرویی توانایی گرفتن این خوشبختی را از او و فرزندانش ندارد.

اما همسرش تاری شیشه‌ای به دور خود تنیده و بی‌توجه به حجم خوشبختی که خداوند در زندگی با مریم و فرزندانش به او بخشیده بود قلب و روحش اسیر دور باطلی از توهم و هذیان شده بود.

کم‌کم مصرف شیشه چشمانش را به روی دنیای تازه‌ای باز کرد دنیایی که فقط خودش می‌دید و باور داشت.

در دنیای تازه، مریم و فرزندانش نسبت به او بی‌توجه و بی‌مهر بودند و پشت هر لبخند یا سکوتشان توطئه‌ای بر علیه خود می‌دید و ردپای حضور مردی بیگانه را در خانه‌یشان حس می‌کردند.

تلاش‌های مریم برای نجات همسرش راه به جایی نمی‌برد و او هر روز بیشتر در دنیای شیشه‌ای و توهم‌آلود خود غرق می‌شد.

سوءظن و بدبینی‌اش هر روز بیشتر و بیشتر می‌شد و حالا دیگر از خیانت مریم به خود مطمئن بود و فقط منتظر فرصت مناسبی برای روکردن دست او بود.

نیمه شبی شوم فرزندانشان با صدای داد و فریاد پدر از خواب بیدار شدند. پدر هراسان و چاقو به دست در جستجوی مردی بود که گمان می‌کرد پنهانی پا به خانه‌شان گذاشته و گریه‌ها و حرف‌های مریم و بچه‌ها نیز تاثیری در فکر و تصمیم‌اش نداشت.

از پیدا کردن مرد که ناامید شد سراغ مریم آمد و قبل از آن‌که فرصتی برای دفاع به زن بیچاره بدهد در مقابل دیدگان دو فرزندشان با چاقو به مریم حمله کرد و لحظه‌ای بعد فریادهای زن سکوت شد، سکوتی گره‌خورده با سرخی خون نشسته روی فرش.

مرد مفتخر از عمل غیرتمندانه‌اش نشست و بی‌توجه به گریه و بی‌قراری فرزندان سیگارش را آتش زد.

از پشت حلقه‌های دود زنی را با چشمان بسته و لباسی قرمز می‌دید که به دیوار تکیه داده بود و به خوابی ابدی فرورفته بود... خوشبختی سوخت و مریمی بی‌گناه پژمرد.

هشدار

متاسفانه با وجود تبلیغات وسیع پلیس و همچنین نظام درمانی درخصوص عوارض خطرناک شیشه و اخباری که هر روز از حوادث و جنایات ناشی از مصرف شیشه در رسانه‌ها منتشر می‌شود باز هم بسیاری از افراد با استعمال شیشه، غیرمسئولانه خود و اطرافیانش را در معرض حوادث جبران‌ناپذیر قرار می‌دهند.

مغز افراد در پاسخ به مسائل روانی متفاوت و ممکن است فردی با یک‌بار مصرف موادمخدر وارد فاز توهمی شده و دیگر از این وضع خارج نشود.

هیچ‌کس از فعالیت مغزش خبر ندارد و با قرار دادن این موضوع در کفه ترازو باید سنجید آیا یک‌بار مصرف شیشه ارزش این را دارد که تا آخر عمر بیمار شویم.پژوهش‌ها نشان می‌دهد یک بار مصرف شیشه می‌تواند فرد را به سمت اسکیزوفرن ببرد.

براساس پژوهش‌های انجام شده، رفتارهای خشونت‌آمیز در معتادان به موادمخدر صنعتی در فاصله زمانی شش ماه تا یک سال پس از شروع وابستگی، افراد آغاز می‌شود، در حالی که در معتادان به موادمخدر سنتی این فاصله زمانی یک تا سه سال پس از وابستگی است.

نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که بین اعتیاد به موادمخدر و بروز خشونت‌های خانوادگی، خشونت‌های اجتماعی منجر به قتل و جرح، آسیب‌های روانی و جسمانی علیه زنان و کودکان، بروز ناهنجاری‌های اخلاقی و جرایم اجتماعی و کاهش احساس امنیت شهروندان، رابطه معناداری وجود دارد.

واکنش‌های افرادی که به مصرف شیشه وابسته شده‌اند. به صورت حالاتی از خشم، پرخاشگری، سوءظن، بدبینی، افسردگی، بی‌تدبیری و عدم آرامش بروز می‌کند.

این وضع رفتارهای غیرطبیعی را در افراد ایجاد می‌کند و اطرافیان به سهولت می‌توانند این تغییرات رفتاری را تشخیص و احتمال دهند که فرد به مصرف شیشه روی آورده است.

در این پرونده صحنه قتل زنی که بی‌گناه به قتل رسید هرگز از مقابل دیدگان فرزندانش پاک نخواهد شد و تا همیشه خاطره تلخ و اندوهبار مرگ مادر توسط پدر بر حافظه و قلبشان سنگینی خواهد کرد.

زندگی که سوخت، آینده روشنی که تاریک شد و لبخندی که برای همیشه بر لبان فرزندان مریم خشکید و مردی که باید تا آخر عمر با رنج عذاب وجدان از کشتن همسری بی‌گناه و دوست‌داشتنی زندگی کند. همه و همه به‌خاطر دل سپردن به لذت مصرف شیشه است.

با توجه به عوارض خطرناک مصرف شیشه برای خود فرد و اطرافیان شناسایی و درمان عضو معتاد خانواده امری مهم و حیاتی است و به هیچ عنوان نباید فرد را به حال خود رها کرده و به پذیرش بی‌چون و چرای عضو معتاد تن داد.

بلکه باید برای محافظت از دیگر افراد وی را برای درمان متقاعد ساخت و انگیزه لازم را برای ترک در وی ایجاد کرد.

سمانه مهربانی

ضمیمه تپش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها