6 اثر از هنرمندان کشورمان در بین 10 رکورد اول این حراج قرار گرفت

درخشش مجدد هنر ایران در حراج پاییزه کریستیز

حدود یک دهه از آغاز ورود هنر معاصر ایران به فروشگاه‌های جهانی می‌گذرد. ماجرا به زمانی برمی گردد که آثار مدرن هنر ایران پا به حراج‌های کریستیز و ساتبی‌ شعبه خاورمیانه گذاشت و توانست مشتریان پر و پا قرصی برای خود دست و پا کند. از همان روزها بود که آثار هنری معاصر ایران روز‌به‌روز ارزش و اعتباری بیشتر یافت و هنوز هم رکورد بالاترین فروش حراج کریستیز متعلق به پرویز تناولی، هنرمند کشورمان است.
کد خبر: ۸۴۶۱۶۷
یک چکش صدا ندارد

به گزارش جام جم آنلاین، بعد از آن‌که هنر ایران توانست در منطقه مطرح شود، آوازه‌اش به حراج‌های اروپایی هم کشیده شد و حالا جز حراج‌های شعب خاورمیانه، حراج‌هایی مانند بونامز لندن هم یکی از مشتریان آثار هنرمندان معاصر ایران است.

این تجربه‌ها باعث شد‌ کارشناسان و فعالان اقتصاد هنر به فکر راه‌اندازی حراج‌های داخلی باشند. نخستین تجربه را حراج تهران انجام داد. حراج تهران طی چهار دوره برگزاری توانست‌ بسیاری از نگاه‌ها را به خود خیره کند و چنان فروشی داشته باشد که به عنوان رقیب حراج‌های بین‌المللی (حداقل در سطح منطقه) مطرح شود. جدا از تمام نقاط قوت و ضعف حراج تهران ـ که در جای دیگری باید به آن پرداخت ـ این حراجی موفق شد بیش از پیش اعتبار هنر معاصر ایران را افزایش دهد. با این تجربه، گروهی دیگر درصدد برآمدند که حراج ملی را برپا کنند؛‌ حراجی که هفته گذشته،‌ دومین دوره‌اش با فروش رقمی کمتر از 5 میلیارد تومان برگزار شد. حراج ملی هم جدای از نکات مثبت و منفی فراوانی که داشت، حداقل تلاش کرد هنر کلاسیک کشور را هم مطرح کند. اگر حراج تهران با تمرکز بر هنر مدرن به موفقیت‌هایی رسید، حراج ملی تلاش کرد بازاری برای هنر سنتی ایران فراهم کند.

تکثر حراج‌ها

در رقابت حراج تهران و حراج ملی،‌ نخستین نکته‌ای که باید مد نظر قرار گیرد، این است که تکثر مارکت‌های داخلی می‌تواند زمینه فروش واقعی‌تر آثار هنری را فراهم آورد. جاوید رمضانی،‌ دکترای فلسفه هنر و کارشناس ارشد مرمت به خبرنگار ما می‌گوید: فلسفه حراج به این برمی‌گشته که خارج از کشور فردی فوت می‌کرده و اموالش را حراج می‌کردند،‌ چون اموال قابل تقسیم بین وراث نبود. به این ترتیب این امر سامان گرفته است، اما در اینجا حراج به‌عنوان ابزاری برای رونق‌بخشی به هنر مد نظر قرار گرفته است. بنابراین حراج‌ها در داخل کشور هرچه بیشتر تکثر داشته باشند، به نظر من در رونق اقتصاد هنر موثرترند.

ترس از خرید آثار کلاسیک

با وجودی که حراج ملی تلاش کرده طی دو دوره برگزاری، آثار هنری کلاسیک را هم به بازار هنر بکشاند، اما باید اذعان داشت هنوز خریداران آثار هنری و مجموعه داران برای خرید چنین آثاری با دست‌های لرزان وارد می‌شوند و دست به عصاتر خرید می‌کنند. رمضانی در این‌باره می‌گوید: برای این که آثار کلاسیک رونق یابد، باید زیر ساخت‌های فرهنگی و مطالعاتی داشت. مثلا شهرداری دو سال قبل مجموعه کمال‌الملک را راه‌اندازی کرد. با این عمل ما برای اولین بار موزه تخصصی یک دوره تاریخ هنر را داریم. این اتفاق مهمی است که از سوی ارگان‌هایی که می‌توانند اطلاع‌رسانی کنند، صورت می‌گیرد و تبعات متعددی در رشد فرهنگی دارند. طبعا این بسترهای فرهنگی باید شکل بگیرد تا بسترهای اقتصادی پدید بیاید. تصور می‌کنم درگیر نوعی تاخیر فاز در شکل گیری فرم‌های اقتصادی و حراج‌ها با زیرساخت‌های فرهنگی هستیم. اینها موازی شکل می‌گیرد و ما شتابزدگی زمانی در آنها را می‌بینیم. باید تصدیگری و تمرکز داشته باشیم تا زمینه‌های فکری و فرهنگی فراهم شود. به عبارتی موزه‌ها و گالری‌ها ابتدا باید سراغ آثار سنتی و کلاسیک بروند و بعد در حراج‌ها این آثار را وارد فضای مارکت کنند. با این حال،‌ تلاش‌هایی در حراج‌ها صورت گرفته است. مثلا حراج تهران در دوره چهارم سعی کرد در حوزه کلاسیک،‌ کمال‌الملکی‌ها را وارد کند. از آن طرف،‌ حراج ملی سعی می‌کند علاوه‌بر پرداختن به هنر کلاسیک، آثار مدرن را وارد حراجش کند تا از نظر مالی خود را بالانس کند، ‌چون آثار کلاسیک سخت مشتری می‌یابند.

محدودیت‌های بازار آثار سنتی

یکی از مهم‌ترین چالش‌های خرید و فروش آثار هنری سنتی و کلاسیک، محدودیت‌های عرضه این آثار در فضای بین‌المللی است. طبعا آثار هنری کلاسیک کشور‌ جزو میراث فرهنگی کشور محسوب می‌شود که اجازه خروج از کشور را ندارد. جدا از مسائل حقوقی در این باب، خریداران آثار هنری ترجیح می‌دهند آثاری بخرند که بتوانند بازار بین‌المللی برای آن بیابند؛ اتفاقی که در باره آثار کلاسیک نمی‌تواند محقق شود. رمضانی که خود به‌عنوان کارشناس ارشد مرمت فعالیت می‌کند، توضیح می‌دهد: حجم عظیمی از آثار ما بیرون از ایران موجود است و در دوره‌ای که قوانین حضور فعالی نداشته‌، از کشور خارج شده‌اند. قوانین فعلی درست تدوین شده‌است. ما در حوزه میراث فرهنگی نیازمند یک بدنه کارشناسی بسیار قوی هستیم که در حال حاضر ضعیف است و نمی‌تواند درست کارشناسی کند.

این بدنه کارشناسی باید پیگیر بسیاری از آثاری که بیرون کشور است، باشد تا آنها را به کشور برگرداند. مثلا از هنرمندی مثل میرعماد آثار درجه یک داریم. اینها می‌تواند در موزه‌ای گرد هم بیاید و درجه‌بندی شود.

بنابراین کارشناسانی باید بیایند که متخصص باشند و میرعماد را بشناسند و از آثار او طبقه بندی ارائه دهند. این امر در کشورهای دیگر رخ داده، اما اینجا هنوز شکل نگرفته است. چون این اتفاق نیفتاده، ساز و کار اقتصادی آن هم تعریف نشده است. ما نیاز به کارشناس مطالعات و طبقه بندی داریم که بگوید باید چه کنیم و چه اثری باید به کشور برگردد،‌ اما در فقدان چنین کارشناسانی در میراث فرهنگی، فعلا قانون این است که اثر 300 سال قبل در کشور بماند و اگر چنین قانونی هم نبود،‌ ضایعات جدی به وجود می‌آمد.

یکی دیگر از موضوعات مهم درباره حراج‌های داخلی، واقعی بودن قیمت آثار است. رمضانی که مدرس دانشگاه شهید رجایی است،‌ با بیان این که در قیمت‌گذاری آثار عوامل بسیاری نقش دارد، عنوان می‌کند: حراج‌های ما در حال تجربه هستند. اگر این تجربه‌ها در جهتی باشد که تعادلش را از دست ندهد و برای سوددهی مطلق نباشد، خوب است، اما اگر صرفا به سوددهی فکر کند،‌ تبعاتی به بار می‌آورد.

جلوگیری از رشد کاذب حراج‌ها

عین‌الدین صادق‌زاده، از جمله هنرمندانی است که آثارش هم در حراج تهران و هم در حراج ملی چکش خورده است. او به خبرنگار ما می‌گوید: زمانی که تنها یک حراج فعالیت می‌کند، انگار تمامیتی در آن وجود دارد که همه ناچارند با آن کار کنند و آن حراج تعیین‌کننده بازار می‌شود.

در این صورت رقابتی به وجود نمی‌آید،‌ اما زمانی هست که یک حراج به اندازه حراج قبلی حرفه‌ای عمل می‌کند و وزن دارد. در این صورت وجود دو یا سه حراج به هنر کمک می‌کند و باعث پر‌رنگ‌شدن هنر ایران می‌شود. درباره تکثر حراج‌ها باید به این نکته هم توجه داشت که اگر تعداد آنها خیلی تکثر داشته باشد و مثل گالری‌ها قارچ گونه رشد کند، هنر را لوث می‌کند و ارزش و اعتبار حراج را از بین می‌برد. شما در حراج‌های دنیا هم می‌ببینید که تعداد آنها محدود است و همه حرفه‌ای هستند. به نظر من نبود یک حراج ضعیف، بهتر از وجود آن است.

او در پاسخ این پرسش که حراج‌های ایران تاکنون چقدر حرفه‌ای عمل کرده‌اند، پاسخ می‌دهد: حراج تهران خیلی خوب عمل می‌کند. البته ضعف‌هایی هم وجود دارد، اما تقریبا حرفه‌ای عمل می‌کند و استاندارد است. حراج ملی ضعیف‌تر است، اما آینده روشنی را پیش‌رویش می‌بینم. به هر حال این حراج‌ها نیاز دارند که در اتاق فکر خود،‌ افراد کارشناس و مطلع از فضای هنر داشته باشند.

بحث قیمت‌گذاری آثار هنری در حراج‌های داخلی را با صادق‌زاده هم مطرح می‌کنیم. او بیان می‌دارد: قاعده حراج این است که قیمت‌ها از استاندارد یک هنرمند پایین‌تر باشد. در حراج‌ها متاسفانه کارشناسی واقعی صورت نمی‌گیرد. مثلا کاری را که در گالری 50 میلیون می‌فروشیم،‌ در حراج باید 20 میلیون قیمت پایه بگذارند. این به آن معنا نیست که کار من 20 میلیون ارزش دارد، بلکه به این معنی است که قیمت را از پایین شروع می‌کنند تا خریداران، خودشان قیمت اثر را بالا ببرند.

تجربه حراج‌های داخلی نشان داده ‌ گاهی توقف اکشنر (کسی که در حراج چکش می‌زند) روی برخی آثار بیشتر است. به بیان دیگر، برخی آثار به‌زور فروش می‌رود. صادق‌زاده در این باره توضیح می‌دهد: زمانی هست که بانیان حراج برای آثار قیمت می‌گذارند. در برخی موارد هم کسانی که صاحب اثر هستند و اثر را در اختیار حراج گذاشته‌اند، اصرار دارند رقم را تعیین کنند. این خودش یک تناقض است و ایجاد مشکل می‌کند و باعث می‌شود ارزش اثر به زور به قیمت پایه برسد. اگر آثار در حراجی‌ها به قیمت واقعی عرضه نشود،‌ دو اتفاق می‌افتد: یا حتی به قیمت پایه هم فروش نمی‌رود یا بعد از حراج ناچارند بگویند خریدار برای آن پیدا شده که هیچ یک از این حالت‌ها خوشایند نیست. ضربه به فروشگاه می‌زند و این تصور شکل می‌گیرد که همه آثار این‌طور بوده‌است.

فراهم نشدن بستر فروش آثار کلاسیک در کشور

عین‌الدین صادق‌زاده، هنرمند خوشنویس و نقاشی‌خط: باید فهم و شعور درک آثار هنر کلاسیک فراهم شود و جامعه به این شناخت برسد که آثار کلاسیک از ارزش بالاتری برخوردار ‌بوده که متاسفانه این مهم محقق نشده است.

وظیفه دولت و متصدیان فرهنگی است که روی چهره‌های برجسته هنر سنتی ایران مانور دهند که این اتفاق نیفتاده است. بنابراین حراج ملی وقتی تصمیم دارد آثار کلاسیک وارد کند، باید قبل از آن حداقل روی مجموعه‌ای از آثار کلاسیک کار کند تا بتواند ارزش واقعی کار را نشان دهد. جامعه چون شناخت فرهنگی کمتری دارد،‌ بیشتر سراغ کارهای دکوراتیو می‌رود و کمتر سراغ آثار با عیار هنری بالاتر را می‌گیرد.

سجاد روشنی

فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها