دراقع نه چاپ و نه حتی فروش کتاب را نمیتوان محصول نهایی یک فعالیت فرهنگی در حوزه کتاب دانست. اگر از نگاه رسانهای نیز به موضوع نگاه کنیم باید گفت کتاب هم مانند سایر رسانهها کارکردهای خاص خود را دارد که تنها با خوانده شدن میتوان به آن دست یافت.
آمارها و گزارشهای رسمی که در تمام ادوار نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از سوی اصحاب دولتی و خصوصی نشر به رسانهها اعلام شده، فقط به تعداد حضور پرشور مردم در این تفرجگاه فرهنگی، تعداد ناشران حاضر در نمایشگاه، میزان فروش ریالی و نیز تعدادی کتاب و سایر اعداد و آمارهای نسبتا غیرفرهنگی اشاره دارد. در تمام این گزارشها میزان افزایش یا کاهش مطالعه فرهنگی بین مردم جایگاهی نداشته است.
این که در کشوری با سابقه فرهنگی چند هزار ساله روزانه چند میلیون نفر از نمایشگاه بینالمللی کتاب آن بازدید کنند یا تعداد تراکنش دستگاههای فروش کتاب چند درصد بیش از سال گذشته باشد، برای مسئولان برگزارکننده و گزارشهای اداری آنها مناسب است، اما بیشک آنچه باید سرلوحه کار دستاندرکاران صنعت نشر ایران قرار گیرد، راه یافتن کتاب به سبد خانوارهای ایرانی و نیز تغییر سبک زندگی مردم از شیوه کنونی ـ که مطالعه کمتر در آن حضور دارد ـ به سوی یک زندگی کاملا فرهنگی است.
به نظر میرسد این ناخشنودی از اوضاع فعلی فرهنگ کتابخوانی در تمام ردههای نظام وجود دارد. شاید همین نگرانیها سبب شده است برخی از بزرگان نظام جمهوری اسلامی شخصا برای رفع این معضل دست به کار شوند. در تمام این سالها رهبر معظم انقلاب با نوشتن تقریظ بر برخی کتابهای دفاع مقدس به ترویج فرهنگ مطالعه پرداخته است. این که فردی با این همه مشغله فراوان میتواند ساعاتی از وقت روزانه خود را به مطالعه، آن هم یک مطالعه دقیق و موشکافانه که خروجی آن نوشتن حاشیه بر کتاب است اختصاص دهد؛ یعنی همه قادر به انجام این فرآیند هستند، اما این روزها و سالها عزیزانی بدون این که بدانند ورود ایشان به این عرصه در واقع حاصل کمکاری مفرط برخی در ترویج فرهنگ کتابخوانی بوده، تلاش زیادی در جهت ترویج فرهنگ کتابخوانی نداشتهاند.
شاید هدف این تقریظنویسیها، نمایش فرآیند معرفی کتاب و نیز نمایش فرهنگ مطالعه است هر چند در این میان خود کتابهایی که به صورت موردی معرفی میشوند نیز مورد نظر بوده است. یادمان باشد تقریظنویسی تنها با هدف معرفی یک کتاب خاص انجام نمیشود بلکه با نگاه به این رویکرد باید سراغ روشهای تبلیغ نوعی از زندگی رفت که در آن مطالعه روزانه کتاب جایگاهی
ویژه داشته باشد.
فراموش نکنیم نشر کتاب یک صنعت است؛ صنعتی با دو بال اقتصاد و فرهنگ، نگاه موردی به هر یک از این دو بال و فراموشی بخش دیگر آفت نشر ما خواهد بود. آفتی که به سایر عرصههای فرهنگی و اقتصادی ما ضربه خواهد زد. اگر نتوانیم کتاب خواندنی تولید کنیم یا کتاب خواندنی معرفی کنیم و اگر مردم عادت به مطالعه را از دست بدهند، در آینده تنها کار فرهنگی ما قطع درختان جنگلهای سرسبز میهن و تبدیل آنها به کاغذ باطله خواهد بود.
جایی خوانده بودم «برای نابودی فرهنگ یک ملت نیازی نیست کتابسوزی راه بیندازیم؛ کافی است کاری کنیم مردم کتاب نخوانند.» امیدوارم همه ارکان فرهنگی این کشور با الگو گرفتن از رهبر معظم انقلاب کاری کنند که مردم ما با کتاب آشتی کنند و خواندن روزانه یک کتاب، جرعه فرهنگی هر روزه آنها باشد.
رضا حاجی آبادی - نویسنده
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد