هادی پورعطایی فرزندِ زندهیاد غلامعلی پورعطایی در گفتوگویی، درباره اوضاع کنونی خود و خانوادهاش میگوید: زمانی که پدرم در قید حیات بود، مسئولان نه تنها کاری برایش نکردند که به جایگاه هنرمندیاش ظلم بسیار کردند. چرا باید پدرم آنگونه در بستر بیماری میبود.
خانه موسیقی و وزارت ارشاد هیچ کاری برای پدرم نکردند
وی ادامه داد: نهاد ریاست جمهوری تنها ارگانی بود که به وضعیت پدرم رسیدگی کرد و در پرداخت هزینههای درمان، ما را یاری کرد. خانه موسیقی و وزارت ارشاد هیچ کاری برای ما نکردند. کسی که 50 سال عمرش را برای موسیقی و فرهنگ ایران گذاشته بود دست آخر فدای باندبازی شد.
پورعطایی در ادامه صحبتهایش به انتقادهای شدید از خانه موسیقی پرداخت و گفت: خانه موسیقی دشمن موسیقی مقامی است. البته مسئولان خانه موسیقی به طور مستقیم این مسئله را بیان نمیکنند اما با رفتارشان این مسئله را ثابت کردهاند.
مسئولان خانه موسیقی بودجههای هنگفتی میگیرند و با همین بودجهها از خودشان تجلیل میکنند. در همین خانه موسیقی خانمی هست که هرگاه با این نهاد تماس میگیرم انگار سردعوا دارد. سالهاست که همه مدارکم را برای بیمه شدن در خانه موسیقی فرستادهام اما پروندهام را گم کردهاند.
وی در انتقاد از پژوهشگرانِ موسیقی هم تاکید کرد: یکی از پژوهشگران موسیقی در یکی از جشنوارههای موسیقی نواحی، خطاب به حاضران میگوید: عذرخواهی میکنم که یه عده دهاتیِ عجق وجق را آوردهام که برایتان اجرا کنند. مگر نه این که آقای پژوهشگر به دلیل وجود همین نوازندگان موسیقی محلی، به نون و نوایی رسیدهاند.
چرا دیگران در عرشاند و ما در فرش
وی ادامه داد: موسیقیدان کلاسیک را با هزار سلام و صلوات وارد سالن میکنند اما نواندگان موسیقی نواحی همواره مورد بیمهری و بیاحترامی قرار گرفتهاند. همین موسیقی نواحی سرچشمه ردیف موسیقی دستگاهی ایران است و موسیقی ایران هر چه دارد زاییدهی موسیقی نواحی است.
پورعطایی تاکید کرد: پرسشم این است که چرا دیگران در عرشاند و ما در فرش.
فرزندِ زندهیاد پورعطایی که پدرش ترانه معروف «نوایی نوایی» را جاودانه کرد، درباره مشکلات ادامه راهِ پدرش گفت: گروه «مولانا بیدل دهلوی» به نام پدرم به ثبت رسیده بود. پس از مرگ پدرم و برای ادامه فعالیت گروهِ «مولانا بیدل دهلوی» باید ثبت گروه به نام من انجام میشد، اما مسئولان دقتر موسیقی آنقدر با ما بیمهری کردند که تا کنون موفق به ثبت این گروه به نام خودم نشدهام.
برای دفن در مقبره فردوسی قبر پدرم را نبش قبر میکنم
وی با اشاره به مشکلاتی که برای دفن پدرش در تربت جام به وجود آمده بود، گفت: وقتی پدرم درگذشت، نهادریاست جمهوری گفته بود که پدرم را در مقبره فردوسی دفن کنند ولی شهردار و فرماندارِ تربتجام با این کار مخالفت کردند. آنها به ما وعده دادند که برای پدرم مقبره میسازند و تندیسش را در شهر نصب میکنند و با همین وعدهها ما را متقاعد کردند که پدرم در مقبره فردوسی دفن نشود. اما امروز مزار پدرم حتی یک سنگ قبر هم ندارد.
پورعطایی تاکید کرد: شهرداری بودجه ساخت مقبره و آرامگاه پدرم را دریافت کرده است اما نمیدانم چرا تا کنون هیچ اقدامی در این باره انجام نداده است.
هادی پورعطایی گفت: در حال حاضر از این وضعیت بسیار اندوهگینم و میخواهم پدرم در همان مقبره فردوسی دفن شود. میخواهم نبش قبر کنم و پدرم را ببرم تا در همان مقبره فردوسی به خاکش بسپارم. هر مسئولی هم که بیاید جلویم را بگیرد خونش گردن خودش است و برخورد فیزیکی میکنم.
پورعطایی که از اوضاع پیش آمده بسیار غمگین و عصبانی بود، گفت:یکی از مسئولین محلی شهر،نگذاشت جنازه پدرم در مزار شیخ احمد جامی تشیع شود. دلیلشان برای این کار هم همزمانی با عید قربان بود. در حالی خودم شاهد بودهام که در سالهای گذشته کسانی در همین روز عید در مزار شیخ احمد جامی تشیع شدند.
این خواننده موسیقی مقامی در گلایه از موسسه هنرمندان پیشکسوت گفت: موسسه هنرمندان پیشکسوت هرگز برای پدرم جشن تولدی نگرفت. این موسسه در مراسم تشیع و تدفین پدرم هم هیچ کمکی نکرد. در همان زمانی که پدرم زنده بود، تنها همان مستمری ماهیانهاش را از دولت میگرفت که آن هم مبلغش در حدود 100 هزار تومان بود. در حال حاضر هم ما به عنوان خانواده پدرم حقوقی از ارشاد نمیگیریم.(تسنیم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
آقا شما به زمین و زمان بدبینی و ناسزا می گویی. لااقل یه سنگ قبر برای آن مرحوم بگیر. خودتان هم حتما با یك روانشناس مشاوره كن
همه ی پدران ما 50 سال برای این كشور زحمت كشیدند پدر من كشاورز بود.حتما باید بازیگر می شد یا خواننده یا نوازنده.چرا كسی از كارگرا تندیس نمی سازه ما چرا تندیسی از رفتگر نمونه و زحمت كش نداریم .
چرا برای خودتون حقی جدا از دیگران طلب می كنید.اگر پدر شما زحمت كشید پدر من و همه ی پدران ایران هم زحمت كشیده اند اگر اون ها هم نبودند چرخ اقتصاد و سیاست و فرهنگی نمی چرخید.سعی كنیم مثل مردم باشیم نه جدای از مردم.