با «حمید معصومی‌نژاد»، خبرنگار ایرانی در «رم»

گزارشگری مثل من، در دنیا کم است

جواد خیابانی، مجری و گزارشگر فوتبال پنجشنبه شب به برنامه بعضیا آمد وبه سوالات علی ضیا درباره زندگی شخصی و کاری‌اش پاسخ داد و تصریح کرد از این‌که مردم برایم لطیفه می‌سازند و شوخی می‌کنند، ناراحت نمی‌شوم.
کد خبر: ۷۶۳۰۲۵

وی در این برنامه خاطراتی از دورانی تعریف کرد که مدیر مدرسه بوده و با دانش‌آموزان بسیار با مهربانی برخورد می‌کرده است.

وی درباره کودکی‌اش گفت:‌ من در کرج به دنیا آمدم اما اصالتا آذری هستم. شش ساله بودم که با خانواده‌ام به تهران آمدیم و در محله جیحون ساکن شدیم. سال 57 بود که وزارت کشاورزی یک خانه سازمانی به پدرم داد که در شهرک نهال کرج است و ما دوباره به این شهر رفتیم. حالا خودشان نیستند اما اثرشان هست و این خانه باقی مانده است.

خیابانی درباره روزی که در حال گزارش فوتبال بود که خبر فوت مادرش را به او دادند اما او به کارش ادامه داد،‌ تصریح کرد: مگر یک پزشک حین عمل جراحی اگر خبری به او برسد عملش را رها می‌کند یا یک راننده اتوبوس مثلا مسیر تهران ـ مشهد در وضع مشابه مسافران را وسط جاده می‌گذارد و می‌رود؟ من فکر می‌کنم نباید کار دیگری جز این انجام می‌دادم و کاری با فخر و مباهات هم انجام ندادم. ما کارگریم و باید کارمان را بکنیم.

خیابانی درباره چگونگی راه یافتنش به تلویزیون به‌عنوان گزارشگر گفت:در خانه پدری مشغول تماشای برنامه‌ای به نام «آنچه شما خواسته‌اید» بودم که در آن اعلام کردند گزارشگر ورزشی می‌خواهند. من هم به برنامه نامه نوشتم و گفتم همه چیز پارتی بازی است و شما کسی را به صداوسیما راه نمی‌دهید و... آن زمان تلفن هم نداشتیم و من شماره خانه خواهرم در تهران را داده بودم. مجید خالقی، تهیه‌کننده برنامه مدتی بعد تماس گرفت و من برای تست دادن رفتم و پذیرفته شدم و شش هفت ماهی مسابقاتی چون دوچرخه‌سواری، هندبال، پینگ‌پنگ، فوتبال و تنیس را گزارش می‌کردم. اولین حقوقی را که گرفتم به مادرم دادم.

وی در پاسخ به این پرسش ضیا که آیا درست است استقلالی هستید، گفت: برخی بازیکنان مثل جواد زرینچه، فرشاد پیوس، نامجو مطلق، شاهرخ بیانی، علی پروین وهمایون بهزادی را همه دوست داریم، اشکالی هم ندارد. اما من طرفدار هیچ‌کدام از دو تیم آبی و قرمز نیستم و اگر قرار باشد تیمی را دوست داشته باشم آن تیم تراکتورسازی آذربایجان است.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا قبول دارد از دوران اوج خود در گزارشگری فاصله گرفته، توضیح داد: شاید سلایق عوض شده باشد وگرنه من همان آدمی هستم که در ملبورن بودم. من می‌توانم برای شما مدرک بیاورم که فردای همان گزارش ایران و استرالیا فلان روزنامه از من انتقاد کرد.

این گزارشگر درباره لطیفه‌هایی که درباره او ساخته می‌شود، گفت: شاید برخی مواقع مردم تفریح ندارند و به این کارها رو می‌آورند. عیبی ندارد اگر مردم بخندند من راضی هستم. من از این چیزها عصبانی نمی‌شوم. کاسه صبر آدم باید بزرگ‌تر از اینها باشد. همان مردمی که 75 هزار تا رای دادند و بعد از استاد قمشه‌ای من دومین فرد تأثیرگذار در یکی از سال‌های دهه 70 معرفی شدم، آنها ولی نعمت من هستند و حق دارند انتقاد هم بکنند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها