من نبودم، دستم بود...

گاهی اوقات در پرونده‌های جنایی هیچ انگیزه و نیتی برای قتل نیست و عاملان جنایت‌ها حتی روحشان هم از قتل خبر نداشته است. آنها فقط به یک دلیل متهم به جنایت می‌شوند و آن هم استفاده از سلاحی که نمی‌دانستند با آن چگونه باید کار کنند. متهمان این نوع پرونده‌ها گاهی کودکان زیر ده سالی هستند که فقط از روی بازی، دست به ماشه می‌برند و اعضای خانواده خود را می‌کشند. گزارشی که در پیش‌رو دارید، نمونه‌ای از این جنایت‌های ناخواسته است.
کد خبر: ۷۶۲۳۶۷
من نبودم، دستم بود...

قتل، هنگام آزمایش سلاح

چندی پیش خبری روی سایت‌ها قرار گرفت که حکایت از دستگیری عامل جنایتی کمتر از چهار ساعت داشت. ماجرا از این قرار بود که کارآگاهان شهرستان شوش استان خوزستان در جریان قتل مردی بیست و هشت ساله قرار گرفتند. ماموران با حضور در صحنه با جسد مقتول در حالی مواجه شدند که گلوله‌ای پیشانی او را شکافته بود.

در تحقیقات مشخص شد که عامل این جنایت، مردی به نام فریبرز است که پس از حادثه متواری شده بود. بررسی‌ها برای بازداشت فریبرز آغاز شد و کارآگاهان او را کمتر از چهار ساعت در یکی از روستاهای حوالی شهرستان شوش دستگیر کردند.

زمانی که متهم بازداشت شد، در تحقیقات گفت: در حالی بازی با سلاح شکاری بودم که ناگهان تیر شلیک شد و به پیشانی مقتول خورد و او در دم جان باخت. قصد من قتل نبود، اما بی‌احتیاطی که در استفاده از سلاح داشتم، باعث شد که چنین اتفاقی بیفتد.

شلیک دختر 5 ساله به مادر

گاهی اوقات این کودکان هستند که عاملان جنایت می‌شوند، جنایت‌هایی ناخواسته و دردناک که هیچ قصد و نیتی در آن نیست، درست مثل دختری که مادر خود را با شلیک گلوله به قتل رساند. وقتی خانواده دختر بچه برای تفریح راهی طبیعت اطراف ایلام شدند، هرگز تصور نمی‌کردند سلاح شکاری پدر مرگ تلخی را رقم بزند. زمانی که اعضای خانواده مشغول تفریح بودند، مهسا، دختر پنج ساله این خانواده سلاح پدر را به دست گرفت و گلوله‌ای شلیک کرد. شلیک ناخواسته دخترک باعث شد تا تیر به مادرش برخورد کند، زن جوان به بیمارستان انتقال داده شد، اما بر اثر شدت خونریزی جان خود را از دست داد.

شلیک ناخواسته به مادر

مهسا، تنها متهم کوچکی نبود که به سبب بازی با سلاح شکاری، عامل قتل مادرش شد؛ بلکه پسر هشت ساله‌ای نیز چند ماه قبل مادر خود را ناخواسته به قتل رساند.

چندی پیش کارآگاهان جنایی شهر چالوس در جریان مرگ مشکوک زن جوانی در بیمارستان قرار گرفتند. با اعلام خبر اکیپی از کارآگاهان وارد عمل شدند.

دکتر معالج زن جوان به پلیس گفت: ساعاتی قبل زن جوان در حالی که گلوله‌ای به قفسه سینه‌اش شلیک شده بود، به بیمارستان انتقال داده شد. جراحی از همان لحظات اولیه آغاز شد، اما به سبب این‌که فاصله شلیک گلوله کم بوده، گلوله ریه را شکافته و باعث خونریزی داخلی شده بود. درنهایت با وجود تلاش تیم درمانی زن جوان جان خود را از دست داد.

در ادامه تحقیقات کارآگاهان دریافتند که عامل این تیراندازی پسر هشت ساله این زن بوده است. پسر بچه در رابطه با این موضوع به پلیس گفت: «داخل خانه در حال بازی بودم که تفنگ شکاری پدرم را برداشتم و با آن بازی می‌کردم که ناگهان تیری شلیک شد و به مادرم خورد.»

به دنبال اظهارات پسر بچه، تحقیقات آغاز و با توجه به اظهارات شهود مشخص شد این تیراندازی عمدی نبوده و خطای محض بوده است.

دختر 18 ساله، قربانی شلیک ا‌شتباهی

چندی پیش گزارش یک تیراندازی در خانه‌ای در حاشیه‌ شهرستان دزفول، به ماموران پلیس این شهرستان اعلام شد و کارآگاهان جنایی به محل اعزام شدند و به بررسی موضوع پرداختند.

در بازدید از محل حادثه، ماموران با صحنه دلخراش فوت دختر هجده ساله‌ای، با شلیک گلوله سلاح شکاری مواجه شدند.

پس از تجزیه و تحلیل چگونگی وقوع حادثه مشخص شد، برادر پنج ساله مقتول در حین بازی با سلاح شکاری پدر بزرگش، اقدام به شلیک گلوله به دختر خانواده کرده که به فوت وی منجر شده است.

شوخی مرگبار

مهدی، یکی دیگر از متهمانی است که به دلیل شلیک اشتباهی و سهل‌انگاری در نگهداری سلاح دست به جنایت زده است.

او مدتی قبل دختر خاله‌اش را به قتل رساند، اما هیج انگیزه‌ای برای این جنایت نداشت و فقط بر سر شوخی این حادثه رقم خورد. متهم پس از دستگیری به افسر پرونده‌اش گفت: «روز حادثه من سلاح شکاری پدرم را به سمت نرگس گرفته و به شوخی گفتم می‌خواهی شلیک کنم؟ او هم در جواب گفت شلیک کن. تصور می‌کردم سلاح خالی است، به همین دلیل ماشه را چکاندم که گلوله‌ای شلیک شد و به نرگس اصابت کرد. من قصد کشتن او را نداشتم و این حادثه به دلیل یک شوخی رخ داد.» نرگس بلافاصله به بیمارستان انتقال داده شد، اما تلاش کادر درمان نیز بی‌فایده بود و او جان خود را از دست داد.

مهدی به اتهام قتل نرگس بازداشت شد، در حالی که هیچ قصدی برای جنایت نداشت، روانه زندان شد.

مرگ در مراسم عزا و عروسی

گاهی اوقات تیراندازی هرچند عمدی است، اما هدف جنایت و قتل نیست و متهمان این پرونده‌ها بدون هیچ نیت و انگیزه‌ای این جنایت را مرتکب می‌شوند. یکی از این موارد، تیراندازی در مراسم عروسی و عزاست؛ رسم غلطی که در بعضی شهرستان‌ها رواج یافته است و افراد ناآشنا به سلاح، به تیراندازی اقدام می‌کنند و گاهی اوقات این تیرها ناخواسته به فردی برخورد کرده و جان او را می‌گیرد.

مدتی قبل وقتی اهالی مسجد سلیمان در مراسم ختم یکی از اهالی شهر شرکت کردند، با مراسم تیراندازی از سوی چند مرد مواجه شدند. تیرها هوایی شلیک می‌شد اما یکی از آنها ناخواسته به دختر بچه‌ای که در مراسم عزا شرکت کرده بود برخورد کرد و جان او را گرفت.

رسم غلط تیراندازی چندی پیش در مراسم عروسی نیز جان کودکی را گرفت و عروسی را به عزا تبدیل کرد. در این حادثه کودک سه ساله‌ای جان خود را از دست داد. هدف کودک نبود، اما گلوله پس از کمانه به سر او اصابت کرد.

تفریح شوم

مدتی قبل کارآگاهان جنایی یکی از شهرستان‌های استان فارس در جریان تیراندازی مرگباری در یکی از کوه‌های اطراف شهر قرار گرفتند و به محل اعزام شدند.در بررسی‌های ابتدایی مشخص شد مردی همراه چهار دوستش در حالی که یک تفنگ شکاری همراه داشته‌اند برای تفریح و شکار به آن محل رفته بودند و در همین حین، پس از یک شوخی، قربانی از سوی یکی از دوستانش ناخواسته مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به علت شدت جراحات در بیمارستان جان باخت.

کارآگاهان جنایی، سلاح شکاری را که مرد جوان با آن کشته شده بود کشف کردند و چهار مرد جوان بازداشت شدند.

شلیک اشتباهی شکارچیان آهو

اما این فقط مراسم عزا و عروسی نیست که استفاده از سلاح حوادث ناگوار را به بار می‌آورد. گاهی اوقات حتی شکارچیانی که برای شکار راهی کوه و جنگل می‌شوند هم ناخواسته متهم به جنایت می‌شوند.

این بار شلیک اشتباهی شکارچی آهو در اعماق جنگل‌های «فریم» استان مازندران به مرگ پسر جوانی منجر شد. این حادثه هنگامی رخ داد که قربانی حادثه همراه دو نفر از دوستانش برای شکار به جنگل‌های اطراف ساری رفته بودند.

این سه شکارچی جوان در تاریکی شب به کمین آهو نشسته بودند که با دیدن طعمه، یکی از آنها به سمت حیوان وحشی نشانه رفته و ماشه سلاح شکاری‌اش را چکاند.

شکارچی جوان در حالی که به انتظار افتادن شکارش بود با شنیدن فریاد‌های دلخراش دوستش دانست که حادثه ناگوارتری رخ داده است.

عامل شلیک وقتی همراه دوست دیگرش به محلی که صدا از آن جا می‌آمد، رفت، با بدن خونین دوست دیگرش در حالی روبه‌رو شد که گلوله به ناحیه شکم او اصابت کرده بود.

دو مرد جوان که وضع دوست خود را خطرناک می‌دیدند بسرعت او را به بیمارستان منتقل کردند، اما پسر جوان جان خود را از دست داد. با مرگ او، دوستش به اتهام قتل بازداشت شد.

نگاه کارشناس1

سلاح‌هایی که مجاز نیست

محمد حسنوند/ حقوقدان و جرم‌شناس: به‌روایت معاون طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط‌زیست، بیش از یک میلیون سلاح شکاری در کشور وجود دارد. متاسفانه فرهنگی نابجا سبب شده تا بسیاری از مردم علاقه زیادی به نگهداری سلاح در خانه داشته باشند و نهادهای متولی نیز گاه بدون توجه به تبعات اعطای مجوز نگهداری سلاح و نیز شرایط افراد متقاضی، مجوزهای فراوانی را در این خصوص صادر می‌کنند.

هر ساله ده‌ها نفر از اعضای خانواده‌ها بخصوص فرزندان، به دلیل نگهداری غیرمجاز سلاح، دچار سانحه منجر به فوت یا نقص عضو می‌شوند.

کشته شدن عروس، داماد یا بستگان آنها در جریان یک عروسی، قتل اشتباهی در مراسم عزا و خودکشی یا قتل‌های آنی با سلاحی که اغلب اوقات دارای مجوز نیز هست، همه و همه مواردی است که نشان می‌دهد به موضوع نگهداری سلاح در خانه‌ها باید توجه بیشتری شود. در بسیاری موارد داشتن سلاح می‌تواند یک مشاجره لفظی و درگیری کوچک خانوادگی و محلی را با اقدامی ناخودآگاه و احساسی به جنایتی خونین تبدیل کند. در موارد متعدد به عینه شاهد بوده‌ام بسیاری از قتل‌ها و خودکشی‌ها در مناطق روستایی به وسیله همین سلاح‌های دارای مجوز انجام شده درحالی‌که در بیشتر موارد هیچ توجیهی برای ارائه مجوز به این افراد وجود ندارد.

در شرایطی که گفته می‌شود در ایران یک میلیون سلاح مجاز وجود دارد، سایه خطرات اجتماعی ناشی از افزایش تمایل به استفاده از سلاح‌های گرم با توجیه داشتن مجوز، بیش از هر زمان دیگری در جامعه احساس می‌شود. این امر ضرورت این امر را آشکارتر می‌سازد تا در خصوص نگهداری سلاح فرهنگسازی بیشتری صورت گیرد. افراد باید به این باور برسند که نگهداری سلاح نه‌تنها هیچ ضرورتی ندارد، بلکه آثار بسیار خطرناکی نیز برای آن متصور است.

در مناطق عشایری، شلیک هوایی در مراسم عروسی و عزا، فرهنگ غلطی است که هر از چندگاهی جان افراد بی‌گناهی را گرفته است؛ موضوعی که جز با فرهنگسازی رفع نخواهد شد. برای جلوگیری از تکرار چنین حوادث تلخی باید توجه ویژه‌ای از سوی متولیان فرهنگ جامعه صورت گیرد تا با یک برنامه مدون و فرهنگسازی، از تکرار چنین حوادث دلخراشی جلوگیری شود. افرادی که با سلاح مجاز یا غیرمجاز در جشن‌های عروسی و آیین‌های عزاداری امنیت مردم را به خطر می‌اندازند، باید بدانند علاوه‌بر مجازات کیفری، مجوز سلاح‌شان لغو و از صدور مجوز دوباره برایشان جلوگیری خواهد شد.

همچنین اگر از این طریق صدمه‌ای به کسی وارد شود برای فرد مجرم احکامی همچون قصاص، پرداخت دیه و زندان در نظر گرفته می‌شود. استفاده از سلاح شکاری نیاز به مهارت دارد و افراد باید دوره‌های آموزشی را پشت سر گذاشته باشند.

از سویی باید به کودکان آموزش داد که حتی سلاح خالی نیز خطرناک است و به هیچ عنوان نباید از آن برای بازی استفاده کنند؛ زیرا ممکن است گلوله در لوله سلاح ‎گیر کرده باشد یا شخص دیگری در سلاح گلوله گذاشته باشد. متاسفانه بسیاری از خانواده‌ها در این خصوص سهل‎انگاری و بازی کودکان با سلاح شکاری خالی را امری طبیعی و عاری از خطر تلقی می‎کنند.

در نهایت باز هم باید تاکید کرد که نهادهای متولی نیز باید دقت بیشتری را در اعطای مجوز سلاح شکاری اعمال کنند. البته در این میان برای گروه‌هایی همچون عشایر هنوز ضرورت حمل سلاح وجود دارد، اما آنچه در واقعیت می‌بینیم آن است که افراد سودجوی بسیاری تحت این عنوان مجوز دریافت کرده‌اند.

نگاه کارشناس 2

قاتلان هم قربانی هستند

عباس رئیسی/ روان‌شناس: قتل‌های ناخواسته همان‌طور که از اسمش مشخص است. هیچ عمدی در وقوعشان وجود ندارد و فرد بر اثر اشتباه دست به جنایت می‌زند.

در این قتل‌ها، با توجه به قانون مجازات شاهد هستیم اگر عمدی نبودن تیراندازی اثبات شود، فرد بعد از مدتی زندان یا پرداخت دیه آزاد می‌شود. این قاتلان خود هم قربانی هستند و همیشه بار سنگین عذاب وجدان را همراه دارند، بخصوص آن‌که مقتول از بستگانشان باشد. در خیلی از این موارد، این افراد مستعد خودکشی هستند. در خصوص بسیاری‌شان مشاهده شده که برای رهایی از عذاب وجدان، یا به تنهایی رو می‌آورند یا دست به خودکشی می‌زنند.

جامعه در برابر قربانیان قتل‌های ناخواسته باید نگاهی متفاوت داشته باشد و تلاش کند به جای سرزنش، آنها را به زندگی بازگرداند.

در این میان کودکان آسیب‌پذیرتر هستند. آنها با مشاهده کارتون یا بازی‌های خشن دچار هیجانات کاذب شده و تصور می‌کنند داشتن سلاح برای آنها قدرت‌آفرینی می‌کند. کودکان با مشاهده قهرمانان کارتون و بازی‌های خشن برای خود همسان‌سازی می‌کنند و در دسترس بودن سلاح برای آنها باعث می‌شود از آن به عنوان وسیله‌ای برای بازی استفاده کنند.

متاسفانه برخی خانواده‌ها بدون توجه به هیجانات کودکان خود، سلاح‌های شکاری را به صورت مسلح روی دیوار خانه آویزان می‌کنند و این کار تبعات تلخی را برای آنها رقم می‌زند. کودک از سلاح فقط چکاندن ماشه را یاد گرفته و بدون اطلاع از خطرات آن، اقدام به شلیک می‌کند و گاهی گلوله به اعضای خانواده اصابت کرده و باعث قتل می‌شود.

در پایان به موضوع قتل‌های اتفاقی هم باید اشاره شود. آستانه تحمل افراد در جامعه کاهش یافته و در برابر هر کنشی از خود واکنشی سخت نشان می‌دهند، حال در صورت وقوع یک درگیری لفظی در دسترس بودن سلاح باعث می‌شود فرد برای قدرت‌نمایی به آن پناه برده و دست به قتل بزند.

نگاه کارشناس 3

فرق میان قتل و خطا

سید‌حجت هاشمی‌/‌ قاضی دادگستری: قانون قاچاق سلاح و مهمات، به همه اسلحه‌های گرم و سرد توجه کرده و برای نگهداری آنها مجازات خاصی در نظر گرفته است

قتل، شرایط خاص خود را دارد؛ اول این‌که فرد قصد و نیت قتل را داشته باشد، دوم وسیله‌ای که در دست دارد نوعا کشنده باشد و سوم قصد و نیت را نداشته باشد وسیله هم نوعا کشنده نباشد، اما فعلی که مرتکب می‌شود نسبت به فرد کشنده باشد. برای مثال فردی می‌داند مشت‌هایش سنگین و کشنده است و با آن پیرمردی را که سکته کرده و بیمار است، کتک می‌زند و باعث مرگ او می‌شود. این فرد متهم به قتل محسوب می‌شود. در رابطه با اسلحه نیز باید گفت که اسلحه نوعا کشنده است. در چنین شرایطی اگر کسی از اسلحه استفاده کند اما قصدش قتل نباشد و فرد فوت کند باز قاتل محسوب می‌شود. برای مثال به قصد تیراندازی به پای فرد شلیک کند، اما تیر خطا رود و به سینه او برخورد کند و فرد کشته شود، در این صورت او قاتل محسوب می‌شود. در بعضی مواقع افرادی در مراسم عروسی و عزا به خاطر رسوماتشان از اسلحه استفاده می‌کنند و تیر کمانه کرده و به فردی برخورد می‌کند و فرد می‌میرد. این افراد نیز قاتل محسوب می‌شوند، با آنکه قصد قتل نداشته و می‌خواستند در مراسم عروسی شادی را بیشتر کنند.

اما در مواردی افراد با سلاح مجاز یا غیر مجاز برای شکار می‌روند و تیر را به سمت شکار شلیک می‌کنند، اما به هر دلیلی تیر به انسانی برخورد می‌کند، حال ممکن است تیر کمانه کند یا حیوان فرار کرده و تیرانداز بد نشانه بگیرید و... در این موارد قتل محسوب نمی‌شود و این اتفاق از نظر قانونی خطای محض است.

از سوی دیگر در صورتی که کودکان مرتکب جنایت شوند، خطای محض محسوب می‌شود. حال اگر بچه‌ای حین بازی با اسلحه، تیری شلیک کند و فردی به قتل برسد او مسئولیت کیفری ندارد، اما اگر بزرگسالی حتی به خاطر شوخی تیری را شلیک کند که موجب مرگ شود، قاتل محسوب می‌شود.

با این حال همان‌طور که گفتم از آنجا که سلاح نوعا کشنده است و برای کشتن خلق شده، حمل، نگهداری، خرید و فروش و قاچاق آن محکومیت دارد.

مژگان قنبری / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها