جام جم سرا: خیلی از بحث‌های ما درباره پول است. ما همیشه درباره اینکه چقدر پول داریم یا چقدر نداریم، چطور باید پول را خرج کنیم و چطور باید پول پس‌انداز کنیم، حرف می‌زنیم. ما درباره پول فکر هم می‌کنیم؛ درباره اینکه اگر پول بیشتری داشتیم، چه کار می‌کردیم. ما غصه «زیاد پول نداشتن» را می‌خوریم یا اینکه چطور با این مقداری که داریم، کنار بیاییم و زندگی کنیم.
کد خبر: ۷۵۷۳۹۵
آنچه با پول نمی‌توان خرید

خیلی ساده باید گفت که پول تقریباً به همه جای زندگی ما نفوذ کرده. به قدری که شاید فکر کنیم، مهم‌ترین چیز در زندگی است، البته که پول مهم است اما چیزهایی دیگر هم در زندگی وجود دارد که با پول نمی‌توان خرید؛ کاری از دست خرمن پول شما هم برنمی‌آید.


زمان
تنها لحظه‌ای از زمان که واقعاً به شما تعلق دارد، همین لحظه است. به محض اینکه این لحظه بگذرد، گذشته و شما دیگر نمی‌توانید آن را بازگردانید، بنابراین وقتی از این لحظه برای بخشیدن یا ابراز عشق به دیگران استفاده نکنید، شاید هرگز فرصت دوباره‌اش را به دست نیاورید. درباره فرصت‌ها هم همین حقیقت صدق می‌کند. اگر فرصت بزرگی در اختیارتان قرار بگیرد و شما آن را از دست بدهید، شاید هرگز دوباره سر راهتان قرار نگیرد. گذشته ما را اسیر خودش می‌کند و آینده بستر فرصت‌ها است، اما «حالا» وقت عمل کردن است.


شادی
شادی در درون شما اتفاق می‌افتد. چیزی نیست که بتوانید بیرون خودتان پیدایش کنید. شادی یک چیز یا یک اتفاق یا یک شخص نیست. حالتی درونی است که شما انتخابش می‌کنید. شادی یک ویژگی است که شما می‌توانید در درون خودتان پیدایش کنید. این شما هستید که می‌توانید باعث خوشحالی خودتان شوید. پول فقط می‌تواند شادی گذرا برایتان بیاورد. پول دوام ندارد و حتی اگر به خرمن آن هم برسید، بعد به دنبال چیز دیگری برای شاد بودن خواهید بود.


عشق
عشق ویژه است. آن احساس ویژه‌ای است که همه ما دنبالش هستیم. عشق احساس ویژه بودن و خوشبخت بودن است، حس اینکه یک دیگری به تو اهمیت می‌دهد. حقیقت تلخ این است که همیشه بسادگی به دست نمی‌آید. شاید بتوان گفت یکی از بهترین احساساتی است که یک فرد می‌تواند برای دیگری داشته باشد و با هیچ پولی نمی‌توان آن را خرید. شما بسادگی فقط باید خودتان باشید و به اطرافتان لبخند بزنید.


خرد
خرد در نتیجه تجربه به دست می‌آید. هر چه بیشتر در زندگی تجربه به دست بیاورید، بیشتر از کار این دنیا سر درمی‌آورید. تنها از طریق آزمون و خطا است که شما می‌توانید بفهمید چه چیز را دوست دارید و چه چیز را دوست ندارید، چه چیزی به شما کمک می‌کند و چه چیزی بهتان ضرر می‌زند. شما خرد از درس‌هایی که در زندگی‌تان آموخته‌اید، به دست می‌آورید. با پول هیچ وقت نمی‌توانید خرد بخرید.


استعداد
هر کسی با یک استعداد ویژه آفریده شده. استعداد عده‌ای از همان ابتدا آشکار است و برای عده‌ای دیگر کمی وقت لازم است تا استعداد یا استعدادهایشان شکوفا شود. حالا بدون در نظر گرفتن اینکه استعداد فردی در او آشکار است یا باید مدت زمانی شود تا آشکار شود، باید بدانیم که همه ما آن «یک چیز» را که در آن خیلی ماهریم، در درون خود داریم. کشف استعداد ذاتی در شما یک موهبت است و با خروارها پول هم نمی‌توانید آن را بخرید.


کنجکاوی
بچه‌ها خیلی کنجکاو هستند. بچه‌ها می‌خواهند دلیل همه چیز را بدانند؛ آن‌ها اسباب‌بازی‌هایشان را از هم باز می‌کنند تا ببینند تویش چه خبر است. آن‌ها همیشه می‌خواهند همه چیز را کشف کنند و با همان صداقت درونشان دائماً از بزرگ‌ترها سوال می‌پرسند. اما همین حس کنجکاوی در این بچه‌هایی که به هر حال روزی بزرگ می‌شوند، جای خودش را به ترس می‌دهد. آن‌هایی که همچنان با همان حس کنجکاوی خالصانه بزرگ می‌شوند، دنیا را تکان می‌دهند؛ اما پول دلیل موفقیت این‌ها نیست.


اعتماد
اعتماد، ارزشی است که قلب تمام رابطه‌ها است. ما زمانی به دیگران اطمینان می‌کنیم که آن‌ها بتوانند اعتمادمان را جلب کنند. شاید جلب اعتماد یا اعتماد کردن کار سختی باشد، به‌خصوص وقتی اعتمادمان خدشه‌دار شده باشد. وقتی اعتماد کسی از بین رفت یا بهتر است بگوییم وقتی اعتماد کسی را از بین بردید، دیگر نمی‌توانید آن را با پول بخرید. تنها شاید بتوانید با اعمال و رفتار خود دوباره آن را جلب کنید.


هدف
هرکسی هدفی در زندگی دارد. شاید یکی به‌سادگی بخواهد فقط آدم صادقی در زندگی باشد یا شاید کسی بخواهد رئیس‌جمهور یک کشور شود. هدف شما در زندگی از درون شما می‌آید. هدف شما همان چیزی است که بهتان احساس خوبی می‌دهد یا چیزی است که دوست دارید انجام دهید؛ مثلاً دوست دارید شغلتان باشد. شما زمانی می‌توانید به دنبال اهداف زندگی‌تان بروید که صبح زود، قبراق و سرحال برای گذراندن روزتان از خواب بیدار شوید. شما خوشحال، مثبت و پر از انرژی هستید. این احساس با پول در شما به وجود نمی‌آید؛ هیچ ربطی به پول ندارد، از انگیزه‌ای درونی در وجود شما می‌آید که می‌گوید: «من عاشق انجام این کارم.»


زندگی
زندگی، زنده بودن، معجزه‌ای است که به ما داده شده. معجزه‌ای است که باید به آن توجه بیشتری نشان دهیم. ما به وجود آمده‌ایم. ما خلق شده‌ایم اما تقریباً هر روزمان را بدون آگاهی از تمام چیزهای معجزه‌آسایی که در درون و اطرافمان وجود دارد، می‌گذرانیم. معمولاً فقط وقتی چیزی درست کار نمی‌کند، به آن توجه نشان می‌دهیم. زندگی به پول وابسته نیست. می‌تواند کیفیتش را ارتقا دهد اما جوهره زندگی به پول نیاز ندارد. زندگی یک موهبت است. (دنیای اقتصاد)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها