امام وسیله رحمت خداوند است

ولایت ائمه

اهل تشیع به پنج رکن اصلی یا اصول دین باور دارند که این اصول آنها را از اهل سنت متمایز می‌کند. اصول دین در تشیع توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت هستند.
کد خبر: ۷۵۴۲۳۱
ولایت ائمه

در میان این اصول امامت در روش شناخت و هدایت جامعه به بهترین وجه نقشی کلیدی بازی می‌کند. امامت امری است که در رهبری مذهبی، معنوی و سیاسی تشیع امری بنیادین محسوب می‌شود. در نظر شیعیان، امامان وارثان بحق پیامبرند و امام از دانش و عصمت الهی برخوردار است. آنها از اهل بیت پیامبر و کسانی هستند که تفسیر حقیقی قرآن به عهده آنهاست و شیعیان را به سوی طریقت اسلام رهنمون می‌سازند. امام وسیله رحمت خداوند است؛ زیرا شیعیان را به سوی اطاعت خداوند رهنمون می‌سازد. خداوند در ابتدا پیامبران و سپس امامان را پیشوای مردم قرار داد تا گفته خویش در قرآن را محقق سازد: «امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت‏ خود را بر شما تمام گردانیدم.» (3‌/‌5)

امامت یکی از اصول دین است، بنابراین امامت مقامی الهی است که خداوند آن را به هر آن کس که شایسته آن باشد، افاضه می‌کند. از این رو امامان کسانی‌ هستند که به امر خداوند ولی مردم محسوب می‌شوند: «و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت می‏کردند و به ایشان انجام‌دادن کارهای نیک و برپا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستنده ما بودند.» (73‌/‌21) در واقع خداوند در هر دوره‌ای رسولی را برای هدایت مردم فرستاده است: «و [به یادآور] روزی را که در هر امتی گواهی از خودشان برایشان برانگیزیم و تو را [هم] بر این [امت] گواه آوریم و این کتاب را که روشنگر هر چیزی است و برای مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگری است بر تو نازل کردیم.» (89‌/‌16) پس این آیه وجود امام و امامت را ملزم می‌دارد.

بنابراین «امام گاه یکی از انبیاست. در این صورت دارای دو منصب است؛ یکی نبوت که گرفتن وحی و رسانیدن به مردم است و دیگری امامت که پیشوایی و رهبری باطنی مردم در صراط سعادت حقیقی است. گاهی ایشان نبوت نداشته و تنها امامت و مقام ولایت را دارا هستند؛ مانند اوصیای بعضی از انبیا و اوصیای گرامی پیغمبر اسلام. در هر حال هرگز زمین از امام خالی نخواهد ماند، اگر چه ممکن است از نبی و رسول خالی بماند.» (طباطبایی، کربن، 1382، 62)

پس می‌توان گفت امامت با این گفته پیامبر در عید غدیر خم که فرمود: «هر کس من مولای او هستم، علی مولای اوست.» آغاز شد و با این حدیث « من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میته جاهلیه» (هر کس بمیرد در حالی که امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده ‌است) همچنان زنده است. پیامبر درباره امامت بعد از خود فرموده است: «خداوند پس از من علی و اوصیای پس از او را حفظ کند، زیرا پیشوایان پس از من هستند. خداوند علم و فهم مرا به آنان داده و آنان را در صف من و اهل برای ولایت و امامت قرار داده است.» (کربن، 1380، 73)

در اینجا به کار بردن واژه ولی اشاره به امام دارد، چراکه امام نزد شیعیان همان مولا یا سرور است و «کسی که حامل درجات قرب و امیر قافله اهل ولایت بوده و رابطه انسانیت را با این واقعیت حفظ می‌کند، در لسان قرآن «امام» نامیده می‌شود. پس امام یعنی کسی که از جانب حق سبحانه برای پیشروی صراط ولایت اختیار شده است و زمام هدایت معنوی را در دست گرفته و انوار ولایت که به قلوب بندگان حق می‌تابد، اشعه و خطوط نوری هستند که از کانون نوری که پیش اوست و موهبت‌های معنوی متفرقه جوی‌هایی است متصل به دریای بیکرانی که نزد وی است. معنی امامت در قرآن کریم همین است و البته امامت غیر از خلافت و وصایت و حکومت و ریاست دین و دنیاست.» (طباطبایی، کربن، 1382، 159)

باید دانست که ولایت امام اکتسابی نیست و امری موهوبی محسوب می‌شود و بواسطه لیاقت ذاتی و استعداد فطری به دست می‌آید. پس دایره ولایت به دنبال دایره نبوت می‌آید. (کربن، 1380، 70) از این رو این دایره تا امام غایب، حجت، ادامه دارد و با او پایان می‌یابد. «در قلب شیعیان امام غایب تا روز رستاخیز حضور دارد... حجت می‌تواند بر مردم شناخته شده یا بر آنان ناشناخته و مکتوم باشد. او هادی ناگزیری به سوی معنای مکتوم کتاب (قرآن) است که به نور الهی، شهودی، درونی و سمعی معنی نیاز دارد.» (کربن،1380، 71 و 72) نزد اهل تسنن مانند اهل تشیع درباره امام زمان روایات بی‌شماری وجود دارد. «حدیث «المهدی من ولدی» از کلمات جامعه نبی‌اکرم و یکی از روایات قطعی الصدور است که همه طوایف و طبقات مسلمین آن را نقل کرده و پذیرفته‌اند و در روایات زیادی از طرق فریقین تصریح به اسم و اسم پدر نیز شده و بیان شده که آن حضرت، پسر امام یازدهم شیعه اثنی عشری است .» (طباطبایی، کربن، 1382، 71)

در واقع امامان وارث علم یکدیگرند. آنها همچنین بر همه معارفی که بر پیامبران نازل شده است، آگاهی دارند و معرفت‌شان در همه اعصار شمول دارد. این امر نشان می‌دهد همان طور که گفته شد، پیامبر رشته امامت را در زمان حیات خود تصریح کرده است. از این رو بهره‌مندی از علم امامان که خود جزئی از مظاهر الهی‌اند، باعث روشنایی قلب مومن می‌شود. آنچنان که امام پنجم در این باره فرموده است: «نور امام در قلب مومن از تابش خورشید در روز درخشنده‌تر است.» (کربن، 74) امامان گشاینده حروف اسرارآمیز قرآن‌اند؛ از این رو آنان مفسر واقعی قرآن به شمار می‌روند. با یاری جستن از امامان است که آدمی می‌تواند به شفاعت آنان دست یابد.

منابع:

ـ تاریخ فلسفه اسلامی، هانری کربن، ترجمه محمدجواد طباطبایی، انتشارات کویر، 1380.

ـ شیعه، مذاکرات و مکاتبات پروفسور هانری کربن با علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، چاپ چهارم، انتشارات موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، 1382.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها