سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
ماجرا از این قرار بود که آیتالله مهدویکنی در زمان تسخیر سفارت، مسئول کمیتههای انقلاب بود و به نوعی مسئولیت برقراری نظم و حفاظت امنیت را برعهده داشت. زمانی که دانشجویان پیرو خط امام(ره) از دیوار سفارت آمریکا بالا میروند و ماجرای گروگانگیری کارکنان آمریکایی بهوجود میآید، مهدویکنی بلافاصله پس از اطلاع، در صدد حل موضوع بر میآید و با پیگیری با برخی دستگاهها تلاش میکند تا ماجرا را خاتمه دهد، اما در جریان این پیگیریها متوجه میشود که امام خمینی(ره) از این حرکت دانشجویان حمایت کردهاند. از این لحظه به بعد است که مهدویکنی با وجود اینکه همچنان معتقد است کار دانشجویان در تسخیر سفارت کار درستی نبوده است، اما از آنجا که رهبر انقلاب از این حرکت حمایت کرد، این موضع حکومتی را پذیرفت و دیگر موضعی در مخالفت با این ماجرا نگرفت و بعدها درباره این ماجرا چنین گفت:«من حالا آنچه که اعتقاد خودم است، میخواهم عرض بکنم. ابا ندارم از گفتن اعتقاد خودم، منهای دستور امام(ره) که معتبر برای ما بود، آنچه که اول من قبل از دستور امام، خودم اعتقاد داشتم، منهای جنبه کمیتهچی بودن و مسئولیت کمیته و مسئولیت امنیت و انتخابات کشور، خود من این حرکت را نمیپسندیدم که به سفارتخانهها، بخصوص سفارت آمریکا حمله کنیم. من این را مضر میدیدم. برای اینکه اول از نظر قوانین بینالمللی، خب، ریختن توی سفارت، حالا ما ولو میگوییم لانه جاسوسی است، درست است ولی در دنیا اینها را نمیخرند... بخصوص ادامه آن را به صلاح نمیدیدم چنانکه عملا ادامه این کار به نفع ما تمام نشد، زیرا آنها پس از 444 روز آزاد شدند. آخر کار به جایی رسید که التماس کردیم گروگانها را تحویل بدهیم.
مهدویکنی در جای دیگری در این باره گفته بود: وقتی شنیدیم که به سفارت حمله کردهاند برای ما خیلی غیرمترقبه بود وتعجب کردیم. اجمالا یادم هست که آقای بهشتی و مهندس بازرگان به من زنگ زدند که آقا شما چرا نشستهاید؟ کجا هستید؟ نیروی انتظامی کجاست؟ کمیتهها کجا هستند؟ دانشجویان به سفارت ریختهاند و آنجا را تصرف کردهاند و آمریکاییها را به گروگان گرفتهاند...
من از کمیتهها پرسیدم چرا این طور شده؟ گفتند آمدند و به سفارت حمله کردند و از دیوار سفارت بالا رفتند و ما هم مقابل بچهها ایستادگی نکردیم چون اجازه نداشتیم با بچههای خودمان بجنگیم. بعدا معلوم شد همین دانشجویان خط امام وارد لانه شدهاند. من همان موقع به مرحوم احمد آقا زنگ زدم. یادم میآید شب آن روزی بود که به سفارت ریخته بودند. زنگ زدم و پرسیدم جریان چیست؟ مرحوم احمد آقا اول خندیدند و پاسخ نمیدادند. من گفتم آخر چه شده؟ شما اطلاع دارید؟ ایشان میخندیدند.
خاطرات محمدرضا مهدویکنی
تدوین: غلامرضا خواجه سروی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد