زن و مردی که در جنایت‌های جداگانه همسران خود را کشته‌اند، به جرمشان اعتراف کردند

جنایت؛ ایستگاه آخر زندگی مشترک

نگاهی به دلایل و چگونگی وقوع انواع همسرکشی

جنایت زیر سقف مشترک

در 30 درصد از وقایع قتل، بین مقتول و متهم، نسبت فامیلی اعم از دور و نزدیک وجود دارد و در حدود 7 درصد از کل قتل‌ها، بین متهم و مقتول رابطه زوجیت برقرار است که همسرکشی تلقی می‌شود.در وقایع همسرکشی، 72 درصد مربوط به قتل زن از سوی شوهر و 28 درصد مربوط به قتل شوهر توسط زن بوده است.
کد خبر: ۷۱۲۹۵۰

این آماری است که سرهنگ مصطفایی، معاون مبارزه با قتل پلیس آگاهی ناجا دو، سه هفته قبل ارائه و البته تاکید کرد آمار همسرکشی در چهار ماه گذشته کاهش داشته است. با این حال هنوز این نوع جنایت‌های خانوادگی از دید کارشناسان معضلی جدی است.

همسرکشی با انگیزه‌ها و دلایل مختلف صورت می‌گیرد. گاه یک بهانه ساده جنایتی هولناک را رقم می‌زند. امیر مردی است که به اتهام قتل همسرش در زندان به سر می‌برد. او بعد از دستگیری توسط پلیس تهران در اعترافاتش گفت: روز حادثه با شنیدن بوی سوختگی غذا از خواب بیدار شدم و به همین دلیل با سیلی و کمربند چند ضربه به همسرم زدم. پس از پایان درگیری و مصرف مقداری مواد مخدر به آشپزخانه رفتم تا برای خودم غذا درست کنم. زمانی که خواستم از آشپزخانه خارج شوم، زنم جلوی در ایستاده بود. او را هل دادم که روی زمین افتاد و پنج دقیقه بعد حالش بد شد. همسرم را به بیمارستان رساندم اما جانش را از دست داد.

اعتیاد این مرد به مواد مخدر یکی از دلایلی بود که او را به سمت جنایت سوق داد. ردپای مواد مخدر در بسیاری از همسرکشی‌ها دیده می‌شود.

مرضیه زن پنجاه و هفت ساله تهرانی بود که بعد از اختلافات طولانی با شوهر معتادش، توسط وی به قتل رسید. متهم می‌گوید: زنم را کتک زده بودم و او علیه من شکایت کرده بود. ساعت 9 صبح روز حادثه از همسرم خواستم از شکایتش صرف‌نظر کند اما او به من ناسزا گفت. من هم عصبانی شدم و با یکدیگر درگیر شدیم. ابتدا همسرم با سشوار ضربه‌ای به سرم زد که باعث خونریزی و شکستگی سرم شد. من نیز در یک فرصت سیم سشوار را دور گردنش انداختم و او را خفه کردم.

اعتیاد مرد به مصرف ماده مخدر شیشه، دلیل اصلی اختلافاتشان بوده است.

محبوبه زنی است که قضات دیوان‌عالی کشور حکم قصاص او را تائید کرده‌اند. این زن که ساکن استان البرز است، شوهرش را به قتل رساند. در این جنایت نیز مواد مخدر نقش اساسی داشت. قاتل و مقتول هر دو به مواد اعتیاد داشتند. متهم می‌گوید: همسرم به علت اعتیاد و بیکاری، از من می‌خواست کارهای خلاف انجام بدهم. ما مدت‌ها با هم اختلاف داشتیم تا این‌که او را خفه کردم و بعد از قتل از خانه بیرون رفتم و سپس مدعی شدم زمانی که از خانه بیرون بودم، افرادی ناشناس شوهرم را کشته‌اند اما عاقبت دستم رو شد.

ازدواج نامناسب یکی دیگر از عواملی است که در همسرکشی نقش دارد. زنی سی و پنج ساله به نام سوسن از اهالی استان کهگیلویه و بویراحمد پس از آن‌که با مردی شصت و پنج ساله ازدواج کرد، به این نتیجه رسید که تصمیم درستی نگرفته است. او که از زندگی مشترک خود ناراضی بود، با مردی دیگر به صورت پنهانی رابطه برقرار کرد و در نهایت شوهرش را با خوراندن داروی بی‌هوشی به قتل رساند. او سپس به تهران گریخت اما ماموران پلیس پایتخت وی را دستگیر کردند.متهم می‌گوید: با شوهرم اختلاف سنی زیادی داشتیم. او بداخلاق بود و مرا اذیت‌ می‌کرد. شوهرم از ارتباط من با مردی دیگر باخبر شده بود، به همین دلیل تصمیم گرفتم او را بکشم.

سوءظن یکی دیگر از دلایل رایج در همسرکشی بویژه قتل زنان محسوب می‌شود: چند ماه بعد از ازدواج متوجه شدم همسرم قبل از ازدواج به پسری جوان علاقه داشته است. شنیدن این ماجرا زندگی مرا خراب کرد. زیرا تصور می‌کردم این ارتباط همچنان ادامه دارد. به همین دلیل حرکات و رفتار همسرم را زیر نظر گرفتم. تا این‌که شب حادثه با همسرم درگیر شدم و در حالی که بشدت عصبانی بودم، او را با ضربه‌های چاقو کشتم. اینها بخشی از اعترافات یک مرد متهم به همسرکشی است که چندی قبل در استان تهران دست به جنایت زد. گفته‌های او با اظهارات بسیاری از مردانی که به همین جرم دستگیر می‌شوند، مشابه است و در بیشتر موارد ثابت می‌شود مقتولان هیچ رابطه غیراخلاقی نداشته و تصورات قاتلان کاملا واهی بوده است.

پرونده‌های همسرکشی با حساسیت ویژه‌ای از سوی جامعه دنبال می‌شود و باید این معضل را جدی گرفت، ریشه‌ها و دلایل را پیدا و برای رفع و از میان بردن آنها اقدام کرد.

لیلا حسین‌زاده

برداشت اول

بی‌پروایی در رفتار

آرش حقیقت فرد‌/‌ دانشجوی دکترای حقوق

موارد گزارش شده همسرکشی در سال‌های اخیر، به مراتب بیشتر از قبل شده اما نمی‌توان به طور قطع و یقین گفت که همسرکشی شایع‌ترشده است، چون موارد سیاه بزهکاری در گذشته بیشتر بوده است. موارد سیاه بزهکاری یعنی جرمی رخ می‌دهد اما به اطلاع مقام قضایی نمی‌رسد.

می‌توان گفت همسرکشی در گذشته زیاد بوده ولی با بسیاری از موارد آن به عنوان پدیده درون فامیلی برخورد می‌شده و به مقامات رسمی گزارش نمی‌شده است. این اتفاق بخصوص در روستاها و شهرهای کوچک به وفور دیده می‌شد. هم‌اکنون قبح ضرب و جرح همسر نسبت به گذشته بیشتر شده و همین مساله باعث شده موارد همسرکشی کمتر شود. البته به نظر می‌رسد افزایشی درهمسرکشی در حال رخ دادن است و در آینده شاهد آن خواهیم بود. آن‌طور که متخصصان و روان‌شناسان می‌گویند یکی از علت‌های چنین امری این است که واکنش‌های زنان و مردان به واکنش جزیره‌ای تبدیل شده است و هرکدام یک هویت مستقل برای خود دارند. در حالی که در گذشته این‌طور نبود و هویت زن زیر سایه مرد بود. الان می‌بینیم اگر زنی با کلامی از سوی مرد مواجه شود، بلافاصله به او واکنش نشان می‌دهد و وقتی این واکنش با پرخاش همراه باشد، ممکن است یکی، دیگری را بکشد. همچنین سطح تحمل‌پذیری افراد در حال پایین آمدن است. غیر از این عوامل، برخی متخصصان می‌گویند دلایل اقتصادی، استرس‌های زندگی مدرن و... عامل مهمی در همسرکشی است. بحران‌های اقتصادی یا استرس‌ها در هر دوره‌ای ممکن است بروز کند. در جامعه آمریکا از سال‌ها پیش در ارتباط با مساله همسرکشی تحقیق شده است. در دهه 30 که بحران اقتصادی شدید بود، همسرکشی نسبت به سال‌های 1920ـ1900 که دوران شکوفایی اقتصادی بود، افزایش یافت.

وقتی تحقیق سال 92 (زیر نظر دانشگاه شهید بهشتی) را با تحقیقی که سال 87 (زیر نظر دانشگاه تهران) انجام شده است، مقایسه می‌کنیم، می‌بینیم در تهران نسبت شوهرکشی به زن‌کشی با هم برابر است. در حالی که در شهرستان‌ها و روستاها، زن‌کشی شایع‌تر است. علت این امر به نظارت دیگران برمی‌گردد. اگر در آپارتمانی در تهران صدای مشاجره زن و شوهری شنیده شود، مردم با پلیس تماس می‌گیرند و خبر می‌دهند اما در روستاها از شنیدن صدای فریاد زنان براحتی می‌گذرند. در شوهرکشی، زنان شوهرانشان را با توطئه و نقشه قبلی به قتل می‌رسانند و در 80 درصد موارد این قتل به دست مرد دیگری انجام می‌شود. در پاسخ به این‌که چرا قتل توسط زنان با نقشه انجام می‌شود، باید گفت به این دلیل که ساختار روانی زن و مرد در شیوه به قتل رساندن با هم فرق می‌کند. بیش از 90 درصد زنان همسرکشی که در زندان قزل‌حصار و زندان کمال‌آباد شیراز، پرسش‌نامه‌های تحقیقاتی پر کرده‌اند، گفته‌اند اگر می‌توانستند به زندگی مشترک‌شان خاتمه بدهند، هرگز دست به قتل نمی‌زدند.

بیشتر قتل‌هایی که به دست زنان اتفاق می‌افتد، در حالی است که زن علاقه‌ای به ادامه زندگی مشترک ندارد و از طرف دیگر از نظر قانونی راه به جایی نمی‌برد و انگیزه همسرکشی در او ایجاد می‌شود اما در بیشتر موارد قتل زنان که توسط شوهرانشان صورت می‌گیرد، مرد در پی مشاجره و ناتوانی در کنترل عصبانیت مرتکب قتل می‌شود. به دلیل خلأهای نظارتی موجود، مرد کمتر احتمال می‌دهد به دلیل ضرب و جرح همسرش زندان برود. در این‌گونه موارد وقتی مردان در ضرب و جرح زیاده‌روی می‌کنند، قتل رخ می‌دهد. گاهی وقت‌ها مرد اصلا متوجه ضربه‌ای که به زنش می‌زند، نیست. در پرونده‌های قضایی بارها به این مورد برخورده‌ام که مرد در اعترافاتش گفته است، من فقط یک مشت زدم و نمی‌دانستم باعث مرگ همسرم می‌شوم.

به طور کلی اگر بخواهیم به انگیزه‌های شوهرکشی در زنان اشاره کنیم، دو انگیزه رهاجویانه و ارتقاطلبانه وجود دارد.مثال انگیزه رهاجویانه این است که زن زندگی مشقت‌بار دارد و می‌کوشد خودش را از آن زندگی خلاص کند. مثال انگیزه‌های ارتقاطلبانه نیز این است که زنی علاوه بر این‌که همسر دارد، با مرد دیگری آشنا شده که وضع مالی بهتری دارد و می‌خواهد از تمکن بیشتری برخوردار شود. اگر تحقیق سال 87 با 92 را مقایسه کنیم، می‌بینیم انگیزه‌های ارتقاطلبانه، بیشتر شده است. همچنین به نظر می‌آید زنان جسارت بیشتری در شوهرکشی پیدا کرده‌اند. در این خصوص باید گفت شاخصی به نام بی‌پروایی رفتاری داریم که نشان می‌دهد فرد تا چه حد نرم‌های تحمیلی اجتماع را به خواست خود ترجیح دهد. این مساله در زنان با شدت کمتری دیده می‌شود. نتایج تحقیقی که در این زمینه انجام شد، نشان می‌دهد زنان شهر تهران در جامعه امروز اگر با خیانت همسرشان مواجه شوند، خیلی بیشتر از 30 یا 40 سال پیش دست به مقابله به مثل می‌زنند و بسیاری از آنها این مساله را به زبان آورده‌اند. همین حس برابری‌جویی باعث شده تا پدیده شوهرکشی بیشتر شود. این بی‌پروایی را در شش، هفت سال اخیر بخوبی می‌توان دید.

برداشت دوم

ریشه‌یابی قتل شریک زندگی

دکتر پرویز رزاقی‌

روان‌شناس و مدرس دانشگاه

دلایل مختلفی برای این‌که فردی دست به قتل شریک زندگی‌اش بزند، وجود دارد:

ـ یک دلیل همسرکشی به وجود اختلالات شخصیتی در فرد برمی‌گردد. فردی که با این اختلالات درگیر است، احساس می‌کند اتفاقاتی در ذهنش می‌افتد و به همین دلیل همسرش را به قتل می‌رساند. به تعبیر واضح‌تر فرد تصور می‌کند همسرش درحال توطئه علیه اوست. اتفاقات ذهنی یک بیمار روان گسیخته که اصطلاحا به آن جنون گفته می‌شود، از اختلالات شخصیتی نشات می‌گیرد. زمانی که فرد دچار بیماری‌های روان گسیخته یا اختلال شخصیت می‌شود، دست به همسرکشی می‌زند.

ـ علت دوم همسرکشی این است که فرد احساس می‌کند طرف مقابلش به او خیانت کرده است و باید او را به هر قیمتی از بین ببرد. چنین شخصی این طور فکر می‌کند که من این همه ایثار و گذشت کردم و همسرم به من خیانت کرد، پس باید او را بکشم.

ـ دلیل سوم این که فرد هیچ علاقه‌ای به همسرش ندارد و احساس می‌کند او به زور وارد زندگی‌اش شده است و به این فکر می‌کند که اگر به کسی که دوست دارد برسد، از نظر عاطفی، اقتصادی و... شرایطش بهتر و خوشبخت می‌شود، به همین علت سعی می‌کند همسرش را از سر راه بردارد. این نوع همسرکشی‌ها معمولا با استفاده از چاقو نیست و بیشتر با سم یا دارو انجام و اغلب در زنان دیده می‌شود. به این علت که زنان نمی‌توانند از شوهرشان طلاق بگیرند چون جامعه و قانون به نفع آنها قدم برنمی‌دارد اما مردان معمولا در این شرایط دست به قتل نمی‌زنند، چون حق طلاق در قانون در اختیار آنهاست.

ـ گاهی رفتارهایی که از فرد سر می‌زند، برای شریک زندگی‌اش خسته‌کننده می‌شود. در زندگی چنین زوج‌هایی رنگ و بویی از عشق وجود ندارد و سرمایه‌گذاری عاطفی و روانی دیده نمی‌شود. از سوی دیگر مرد همسرش را طلاق نمی‌دهد یا زن حاضر به جدایی نیست. در چنین شرایطی گاهی فرد علاوه بر همسرکشی، دست به خودکشی نیز می‌زند.

دلایل ذکر شده میان زن و مرد مشترک است اما در مردان معمولا عصبانیت و پرخاشگری، شایع‌ترین دلیل همسرکشی است و پس از آن خیانت همسر، دلیل دیگری است که در مردان به عنوان انگیزه قتل بیشتر دیده می‌شود.

ذکر این نکته ضروری است که آمار همسرکشی در ایران نسبت به کشورهای دیگر بیشتر نیست. در برخی جوامع، افراد به دلیل رشد اجتماعی، به ازدواج به منزله یک تبادل و تعامل اجتماعی نگاه می‌کنند، نه به شکل یک قرارداد اجتماعی. همسرکشی در جوامعی کمتر اتفاق می‌افتد که اصل پذیرش در آنها بیشتر است اما در جوامع شرقی به ازدواج به عنوان یک تعامل و تبادل اجتماعی کمتر بها داده می‌شود و ازدواج بیشتر جنبه احساسی و عاطفی دارد به همین دلیل درجوامع شرقی، انتظارات از همسر بیشتر است و در نتیجه احتمال اختلاف و قتل هم افزایش می‌یابد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها