کنسرت جنجالی یزد به روایت خواننده اش

جام جم نوا:‌ بر هم خوردن کنسرت‌ها در شهرستان‌ها در این چند ساله به امری نسبتاً عادی تبدیل شده است. اما یکی از کنسرت‌هایی که اخیراً به این بلا دچار شد، با نمونه‌های مشابه تفاوت چشم‌گیری داشت. 18 و 19 اردیبهشت‌ماه 93 کنسرت موسیقی ایرانی با صدای «وحید تاج» در یزد با اقدام نیروهای خودسر مواجه شد و در حالی که نوازندگان روی صحنه می‌نواختند، این خواننده اجازه رفتن روی صحنه را پیدا نکرد.
کد خبر: ۶۸۰۲۰۷
کنسرت جنجالی یزد به روایت خواننده اش
  • * آقای تاج در ابتدای این گفت‌وگو لطفاً نظر خود را در مورد حواشی کنسرت یزد بگویید.

به گمان من مشکل این آدم‌ها با فرهنگ ریشه‌دار این مملکت است. این کشور فرهنگ والا و چندین هزار ساله‌ای دارد که از نیاکان ما به ارث رسیده است. ما هم به عنوان حاملان این فرهنگ و کسانی که در حال انتقال این فرهنگ به نسل‌های دیگر هستیم، وظایفی داریم.

  • * آنچه که بیش از اتفاقاتی نظیر لغو کنسرت در تجربه کنسرت یزد باعث تأثر شد، اشک‌های شما و نحوه برخوردی بود که با شما و هنر آواز، در این اجرا صورت گرفت.

من، وحید تاج خواننده‌ای نیستم که صرفاً با داشتن یک صدای خوش آواز بخوانم. من درس این رشته را خوانده‌ام. لیسانس موسیقی و فوق‌لیسانس آهنگسازی دارم، بنابراین می‌خواهم به شما بگویم که من در دانشگاه تحصیل کرده و فارغ‌التحصیل شده‌ام. بنابراین در حال انجام این رشته هنری به صورت کاملاً قانونی هستم. اگر در مورد موسیقی مشکلی وجود دارد، اصلاً این رشته تحصیلی را از دانشگاه حذف کنند. به چه دلیل من جوان در طول این سال‌ها و با سختی فراوان موسیقی و فرهنگ و هنر این کشور را یاد گرفته‌ام وحالا باید شاهد این اتفاقات باشم؟ حقیقتش را بخواهید، من هم نمی‌دانم چه باید کرد. منی که با سختی‌های فراوان، 6 سال از بهترین سال‌های عمرم را وقف تحصیل این رشته کرده‌ام، با چنین شرایطی مواجه شوم. البته بقیه دوستانی هم که در این رشته تحصیل نکرده‌اند باید بتوانند در کمال آرامش کنسرت‌های خود را برگزار کنند و از حمله افراد ناشناس به اجراهایشان مصون باشند.

  • * نکته جالب توجه در مورد پدید‌ه‌ای به نام لغو کنسرت‌ها این است که معمولاً شاهد بروز این اتفاقات در شهرستان‌ها هستیم. نظر شما در این باره چیست؟

به‌هرحال این کشور وزارت ارشادی دارد که از آن مرجع، مجوز کنسرت‌ها صادر می‌شود و از مراکز مختلف دیگر هم تعداد زیادی مجوز گرفته می‌شود تا یک کنسرت بتواند برگزار شود. برگزاری کنسرت در شهرستان به مراتب مشکل‌تر از برگزاری کنسرت در تهران است. تمام هزینه‌های جنبی در شهرستان‌ها به یک طرف، اما هزاران سختی و گرفتاری دیگر هم وجود دارد که امیدوارم مسئولین برای آنها به فکر راه چاره باشند. مردم شهرستان‌ها چه گناهی دارند که باید شاهد چنین برخوردهایی در شهرشان باشند؟ ما هم به خاطر عشقی که به هم‌وطنان‌مان داریم، به دورترین و نزدیک‌ترین نقاط ایران سفر می‌کنیم اما متأسفانه همواره شاهد وجود موانعی بر سر راه‌مان هستیم. با وجود تمام این مسائل، ما عاشق مردم هستیم و خودمان را مدیون این مردم می‌دانیم. چرا که ما هم جزئی از همین مردم‌ایم و به عشق این مردم به هر جای دنیا که لازم باشد می‌رویم و به عشق مردم آواز می‌خوانیم.

  • * در مورد نکته‌ای که در صفحه شخصی خود در فیسبوک گذاشتید و طرح سوال‌تان مبنی بر اینکه اگر پلیس می‌داند چنین افراد معترضی وجود دارند و ممکن است باعث بر هم زدن این گونه اجراها شوند، چرا جلوی آنها را نمی‌گیرد، آیا به پاسخی رسیده‌اید؟

البته من متن این نوشته را از یکی از سایت‌های شهر یزد برداشتم و مربوط به پاسخ سوالی بود که در همان سایت مطرح شده بود. این سوال شاید پرسش خود من و خیلی از افراد دیگر هم باشد. اما به صورت کلی پلیس اگر بخواهد ضامن امنیت و سلامت جامعه باشد، نباید اجازه چنین رفتارهایی را بدهد. چه بسا در آن سالن بیماران یا افرادی بوده‌اند که آمده‌اند تا با شنیدن و دیدن آن فعالیت هنری، فارغ از تمام استرس‌های دنیا آرام شوند. بروز چنین رویدادهایی در کشوری با سابقه تمدنی بالا اصلاً زیبنده نیست. وقتی فردی با هر سن و سالی به سالن می‌آید تا برای آرامش روح از دغدغه‌های روزگار فارغ شود و این صحنه را می‌بیند، چه وضعی پیدا می‌کند؟ باید به خواست مردمی که بلیت خریده‌اند و با اشتیاق وارد سالن کنسرت شده‌اند، احترام گذاشت. نباید به خودمان اجازه دهیم خواسته‌های هم‌وطنان‌مان را لگدمال کنیم. کنسرتی که دارای مجوز رسمی بوده و همه مراحل برگزاری‌اش به صورت قانونی طس شده، نباید به این صورت تحت‌الشعاع عمل برخی افراد قرار بگیرد. باز هم تأکید می‌کنم که مسئولین باید به این موضوع رسیدگی کنند.

  • * نکته دیگری که در این بین قابل طرح و بررسی است، تأثیر منفی‌ای است که اینگونه اتفاقات بر هنری همچون موسیقی می‌گذارد.

هنر و بالاخص موسیقی مثل آبی می‌ماند که در زیرزمین است. اگر از جایی مسیر این آب را مسدود کنید، از مسیر دیگری به راه خود ادامه می‌دهد و مثل یک چشمه می‌شود. موسیقی دقیقاً اینگونه است و طبیعت خود را دارد و بنابراین کار خود را انجام می‌دهد. حضرت مولانا درباره موسیقی می‌فرماید: «خشک سیمی، خشک چوبی، خشک پوست/ از کجا می‌آید این آوای دوست/ ما همه اجزای آدم بوده‌ایم، از بهشت این نغمه‌ها بشنوده‌ایم» موسیقی هم مثل هر هنر دیگر نشان‌دهنده ذات خدواند است و یکی از موضوعات مورد علاقه تمام آدمیان است.

  • * تا آنجا که من اطلاع دارم، آقای ارجمند به عنوان مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد جزو اولین کسانی بود که بروز چنین اتفاقاتی در عرصه هنر را مورد انتقاد قرار داد. شما از اظهار نظر آقای ارجمند مطلع شدید؟

بله. آقای ارجمند هم از هنرمندان کشور ما هستند و بنابراین با این اتفاقات و جریانات موجود در هنر بیگانه نیستند. از همین تریبون از ایشان بابت نظرات‌شان در این باره تشکر می‌کنم. از سوی دیگر خواهان پیگیری موضوع هستم تا افرادی که خلاف عرف جامعه و خلاف قوانین ایران این کار را انجام داده‌اند، بازخواست شوند. سوال اینجاست که کنسرتی که مجوزش توسط اداره ارشاد صادر شده بود، به چه حقی و با چه مجوزی به هم ریختند. من خواهان این هستم که مسئولان محترم در وزارت ارشاد راه چاره‌ای بیندیشند، چرا که وقتی وزارت ارشاد مجوز کنسرتی را صادر می‌کند، احدی نباید به خود اجازه بی‌قانونی دهد. افراد خودسر نباید حق به هم ریختن سالن را داشته باشند، چون ما با قانون جلو رفته‌ایم و مجوز قانونی برای کارمان داریم. بروز چنین رفتارهایی از سوی افراد خودسر به معنای بر هم زدن امنیت جامعه است. اگر قرار باشد فردا هر کسی در این مملکت چوب دست بگیرد و به جان این و آن بیفتد، تکلیف امنیت چه می‌شود؟

  • * اگر موافق باشید، از اتفاقات کنسرت یزد فاصله بگیریم و به تجربیات بعدی شما بپردازیم. شما به فاصله یک هفته به شهر کرمانشاه رفتید و با استاد کامکار کنسرت برگزار کردید. لطفاً درباره رپرتوار اجرا شده در این کنسرت و همینطور استقبال مردم کرمانشاه صحبت کنید.

من بعد از کنسرت یزد، با استاد اردشیر کامکار و گروه‌شان به کرمانشاه رفتم و جمعه 26 اردیبهشت 93 در دو سانس و در تالار انتظار به اجرای برنامه پرداختیم. این اتفاق هم با حمایت آقای ارجمند و دفتر موسیقی و همچنین کمک‌های خانه موسیقی به انجام رسید. کنسرت کرمانشاه یکی از اجراهای بی‌نظیری بود که در این سال‌ها داشتم. به علاوه در کنار استاد کامکار که توانایی‌های ایشان بر هیچ‌کس پوشیده نیست، همان تجربه‌ای را داشتم که از منش خاندان بزرگ کامکارها انتظار می‌رفت. تکنیک نوازندگی ایشان از یک سو و نکات اخلاقی که در طول این سفر، در طول تمرینات و در زمان اجرا از ایشان آموختم از سوی دیگر، برایم تجربه‌ای بی‌نظیر بود. نحوه برخورد و همکاری ایشان با جوانانی مثل ما جای تقدیر و تشکر دارد و همین‌جا می‌خواهم از ایشان تشکر کنم.

  • * رپرتوار برنامه چه بود؟

کنسرت در دو پارت اجرا شد. پارت اول سنتی بود و خواننده آن بنده بودم و قطعات آهنگسازی شده توسط استاد کامکار در مایه شور و بر روی اشعار مولانا را خواندم. این کارها شامل 4 تصنیف و دو ساز و آواز بود. یکی از آوازها بر روی یک قطعه ضربی خوانده شد و یکی از آوازها هم به شیوه معمول به اجرا درآمد. پارت دوم هم از موسیقی محلی تشکیل می‌شد و شامل موسیقی لری، بختیاری و کردی بود. خوانندگی این بخش به عهده دوست خیلی خوبم حشمت رجب‌زاده بود که به خوبی از پس اجرای موسیقی لری و کردی و بختیاری برآمد. استقبال و مهمان‌نوازی مردم خوب کرمانشاه هم در این اجرا مثال‌زدنی بود. این کنسرت در بهترین شرایط اجرا شد و خدا را شکر هیچ مشکلی به وجود نیامد.

  • * بعد از آن هم به اهواز رفتید.

بعد از آن هم کنسرتی همراه با دوستان اهوازی‌ام داشتم. این اجرا در دو بخش چهارگاه و ابوعطا اجرا شد. بخشی از قطعات به آهنگسازی داوود عزیززاده و بخش دیگر قطعات و تصانیف قدیمی بود.

  • * درباره برنامه‌های آینده خود صحبت کنید. برنامه‌ای برای اجراهای خارج از کشور دارید؟ در مورد آلبوم چطور؟ آیا آلبومی در دست انتشار دارید؟

بله. اتفاقاً کنسرتی در پاریس دارم که هنوز قطعی نشده و منتظر ویزا هستم که در صورت صدور ویزا در تاریخ 16 خرداد به همراهی هنرمندانی که مقیم آنجا هستند، به اجرای برنامه خواهیم پرداخت. بعد از آن هم در تاریخ 18 خردادماه با گروه آوازی تهران به رهبری آقای میلاد عمرانلو در تالار وحدت کنسرت دارم و بعد از آن هم با آقای کیوان ساکت در تالار وحدت کنسرت خواهم داشت که دو کنسرت اخیر در قالب جشنواره «رنگ موسیقی» برگزار می‌شود.در زمینه آلبوم هم کارهایی انجام داده‌ایم که منتظر انتشار آنها هستم. آلبومی با نام «در آتش مشتاقی» دارم که با آقای عیسی غفاری ضبط شده و در مایه بیات ترک است. این کار کاملاً به فرم سنتی و موسیقی کلاسیک ایرانی ضبط و اجرا شده است. کار دیگری هم با آقای سلمان سالک دارم که در آن استاد اردشیر کامکار، آقای سیامک جهانگیری و خود آقای سالک جواب آواز داده‌اند. این دو کار را در دست انتشار دارم و البته آلبوم‌های دیگری هم هست که ضبط آنها هنوز آغاز نشده است.

(موسیقی ما)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها