همسر مقتول 2 مردرا برای کشتن شوهرش به تهران کشاند

سفر برای ارتکاب جنایت

تصاویر دوربین مداربسته و اظهارات شهود راز ​ جنایت را فاش کرد

همدستی پدر و پسر برای کشتن مرد بدهکار

«کمک، کمک»؛ صدای فریاد مرد جوان لحظاتی بعد قطع و سپس در پارکینگ باز شد و خودروی سمندی از داخل آن بیرون آمد. با این که هوا تاریک بود، اما داخل خودرو پسر جوانی دیده می‌شد که روی صندلی عقب نشسته بود و با زور سعی داشت چیزی را زیر صندلی نگه دارد. مرد میانسال سوار خودرو شد و دقایقی بعد حرکت کرد. افرادی که شاهد این صحنه بودند، هرگز تصور نمی‌کردند مرد جوانی داخل خودرو به گروگان گرفته شده و فریادهای کمک‌خواهی او به دلیل مرگش قطع شده است.
کد خبر: ۶۵۲۶۰۵

کشف جسد

عقربه‌های ساعت، 7 و 30 دقیقه بیست و یکم بهمن را نشان می‌داد که ماموران گشت پلیس آگاهی متوجه جسد مرد جوانی کنار جاده یکی از روستاهای اردبیل شدند. با کشف جسد بلافاصله اکیپی ویژه از متخصصان پزشکی قانونی، بررسی صحنه جرم و کارآگاهان جنایی، همراه بازپرس ویژه قتل راهی محل شدند. آنها با حضور در محل با جنازه مردی حدود سی‌وپنج ساله مواجه شدند که آثار ضرب و جرح روی بدن او بخوبی دیده می‌شد. از نحوه قتل و محل کشف جسد مشخص بود مرد جوان، قربانی جنایت هولناکی شده است.در بررسی جیب‌های قربانی هیچ مدرک هویتی به دست نیامد، فقط یک قبض آب پیدا شد که آدرس روی آن، خانه‌ای در یکی از شهرک‌های اطراف و متعلق به مردی به نام کیومرث بود. کارآگاهان بسرعت راهی آدرس مورد نظر شدند. کیومرث در تحقیقات مدعی شد خانه را به مردی به نام کامران و همسرش اجاره داده است.

بدهی میلیاردی

همسر کامران برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی رفت و با دیدن جنازه تائید کرد مقتول شوهرش است. همسر کامران به پلیس گفت: «همسرم ساعت 4 و 30 دقیقه بیستم بهمن برای خرید از خانه خارج شد، اما پس از آن دیگر خبری از او نشد. تا ساعت 8 شب چند بار با همسرم تماس گرفتم جواب نداد، اما چون شوهرم بیشتر وقتش را بیرون از خانه و همراه دوستانش می‌گذراند، به این موضوع اهمیت ندادم و حتی شب که به خانه نیامد، نگران او نشدم.» در ادامه بررسی‌ها مشخص شد کامران به چند نفر بدهی داشت و حتی طلبکاران چند بار سراغ او رفته و پول‌شان را خواسته بودند. باتوجه به این که احتمال قتل با انگیزه مالی مطرح بود، طلبکاران مرد جوان شناسایی شدند و در میان آنها معلوم شد کامران 15 میلیون تومان به مردی بدهکار بود. به این ترتیب با صدور حکم جلب مرد جوان، طلبکار کامران به نام هومن در سریع‌ترین زمان ممکن شناسایی و به اداره آگاهی منتقل شد.

هومن در بازجویی‌ها به پلیس گفت: «روز حادثه با کامران قرار داشتم. او را سوار خودرویم کردم و درباره مساله مالی با هم صحبت کردیم. همین که از خودروی من پیاده شد، چند نفر او را به زور سوار خودرویی کردند و رفتند و من نمی‌دانم آنها چه کسانی بودند و با کامران چه​کار داشتند.»

تحقیقات ادامه داشت و کارآگاهان برای اطمینان از صحت ادعای هومن سراغ همسر او رفتند و درباره زمان حضور این مرد در خانه​ سوال کردند، اما همسر هومن اظهارات شوهرش را تائید نکرد.

مدارکی برای اثبات جنایت

کارآگاهان که به هومن مشکوک شده بودند، با مجوز قضایی به بازرسی از خانه تنها مظنون پرونده پرداختند و در خانه آنها یک شلوار و پیراهن مردانه که آثار لکه خون روی آن دیده می‌شد، پیدا کردند. از طرفی با بررسی‌های تیم کارشناسی تشخیص هویت، آثار خون داخل خودروی پژو پرشیای هومن نیز به‌دست آمد. هر چند هومن داخل خودرو را شسته بود، اما تجهیزات پلیسی این آثار را نمایان کرد.

با توجه به مدارک به دست آمده و اظهارات ضد و نقیض هومن، مرحله تازه‌ای از بازجویی‌ها از او آغاز شد. هومن که راهی برای کتمان حقیقت نمی‌دید، این بار ادعای جدیدی را مطرح کرد و از حضور شخص سومی در این جنایت خبر داد. او به پلیس گفت: «ساعت 5 بعد از ظهر یک روز قبل از کشف جسد، برای تزریق آمپول از خانه خارج شدم که یکی از طلبکاران کامران را دیدم. او سوار خودرویم شد و در طول مسیر از بدهی میلیونی کامران و فرار از پرداخت او​ صحبت کرد. ما که هر دو همدرد بودیم، تصمیم گرفتیم سراغ کامران برویم و طلب‌مان را از او بگیریم. به همین دلیل سراغ کامران رفتیم و او را سوار خودرو کردیم. مرد جوان که از کامران طلب داشت، با او درگیر شد و او را به قتل رساند. بعد از جنایت با همکاری هم جنازه را به بیرون از شهر منتقل و در کنار جاده رها کردیم».

با اعتراف هومن به حضور شخص سومی در این جنایت، ماموران وارد عمل شدند و مرد جوان را که خسرو نام دارد، دستگیر کردند. خسرو درباره قتل کامران گفت: «من در این جنایت بی‌تقصیر هستم و اصلا از مرگ کامران خبر ندارم. من هیچ انگیزه‌ای برای قتل او ندارم؛ زیرا پولی را که از کامران می‌خواستم، مدتی قبل گرفته بودم و غیر از این طلب ما هیچ درگیری و اختلافی باهم نداشتیم. از طرفی حدود یک سال است که هومن را ندیده‌ام حالا او چطور می‌گوید روز حادثه ما باهم بودیم؟»​

مدرکی جدید

کارآگاهان با توجه به اظهارات دومین مظنون پرونده، برای پی بردن به حقیقت به بررسی دوربین‌های مداربسته محلی پرداختند که قربانی سوار خودروی هومن شده بود.در این مرحله مشخص شد کامران سوار خودروی پرشیای سفید هومن شده، اما از سومین نفر در خودرو خبری نیست. بنابراین اظهارات هومن درباره نقش خسرو در جنایت صحت ندارد.

کارآگاهان برای اطمینان بیشتر به تحقیقات محلی پرداختند و موفق به شناسایی دو شاهد در این رابطه شدند. آنها روز حادثه مقتول را داخل خودروی هومن دیده بودند. یکی از شاهدان به پلیس گفت: «من متوجه سر و صدا از داخل خانه هومن شدم. فردی فریاد می‌زد و کمک می‌خواست. بعد از دقایقی دیدم خودروی هومن از پارکینگ خارج شد، چون هوا تاریک بود بخوبی نمی‌توانستم ببینم، اما داخل خودرو پسر هومن را دیدم که ​ چیزی را به زور نگه داشته است که بعد​ فهمیدم احتمالا سر قربانی بوده که با زور آن را زیر صندلی نگه داشته است».

پسر هومن نیز به دنبال اظهارات دو شاهد پرونده، بازداشت و به اداره آگاهی منتقل شد. هومن و پسرش که چاره‌ای جز اعتراف نمی‌دیدند، به جنایت اعتراف کردند. هومن به پلیس گفت: «روز حادثه با کامران قرار گذاشتم تا با هم درباره بدهی‌اش صحبت کنیم، اما کامران به جای این که از من مهلت بخواهد و عذرخواهی کند، شروع به فحاشی کرد. من و پسرم هم عصبانی شدیم و او را کتک زدیم و برای آن که فرار نکند​ او را با طناب بستیم، سپس به بیرون شهر رفتیم، در راه متوجه شدم کامران جان باخته است به همین دلیل جنازه او را کنار جاده رها کردیم و همراه پسرم به خانه برگشتیم».

سرهنگ عالیزاده، رئیس پلیس اردبیل درباره این پرونده می‌گوید: «متهمان که سعی داشتند با سناریوهای دروغین مسیر تحقیقات را تغییر دهند، در نهایت به قتل مرد جوان با انگیزه مالی اعتراف کردند. پدر و پسر پس از بازسازی صحنه قتل​ با قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند و تحقیقات در این باره ادامه دارد.»

مرجان رضایی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها