مصطفی رحیمی از «سهم من از چشمان او» می‌گوید

روایت چشم‌های بیدار جنگ

«سهم من از چشمان او» از آثار خوبی است که در حوزه ادبیات دفاع مقدس منتشر شده و دربردارنده خاطرات سردار حمید حسام است که از سوی مصطفی رحیمی تهیه و تدوین شده است، نویسنده و پژوهشگری که پیش از این کتاب «بابا نظر» هم به همت او منتشر شده بود. حمید حسام که سال‌ها به‌عنوان معاون ادبیات بنیاد حفظ و نشر ارزش‌های دفاع مقدس فعالیت می‌کرد و خود مسئول برپایی رویدادها و کنگره‌های مختلف ادبی در حوزه دفاع مقدس بوده است، در این کتاب خاطرات متفاوت و گاه شگفت‌انگیزی را روایت می‌کند. شاید تا به امروز درباره فرماندهان و چهره‌هایی که نقشی تاثیرگذار در یک عملیات یا یک بازه زمانی جنگ تحمیلی داشته‌اند کتاب‌هایی منتشر شده باشد، اما سهم من از چشمان او با عنوان تغزلی و غیرکلیشه‌ای روایت یک دیده‌بان از جنگ است. مصطفی رحیمی پژوهشگر و تدوینگر این کتاب درباره چگونگی شکل‌گیری و انتشار این اثر ارزشمند سخن گفته است.
کد خبر: ۶۴۸۲۹۲

شما پیش از این کتاب بابانظر را روایت کرده بودید، به نظر خودتان سهم من از چشمان او چه تفاوت جدی چه در نحوه اجرا و انتشار و چه محتوا با کتاب قبلی دارد؟

ببینید در کتاب بابانظر مصاحبه را فرد دیگری آن هم حدود 20 سال قبل انجام داده بود و پس از شهادت شهید نظرنژاد، با سپری شدن سال‌ها، برای تدوین و تنظیم به من تحویل دادند، به طور طبیعی در چنین شرایطی دست پژوهشگر و تدوینگر کمی بسته‌تر است، به‌عنوان مثال برخی پرسش‌ها هنگام انجام کار پیش می‌آید که امکان پیگیری و پاسخ دادن دیگر وجود ندارد، یا نکاتی مبهم و مغفول مانده است که نمی‌توان بدون داشتن منبع اصلی، پاسخ‌شان را پیدا کرد.

ولی در سهم من از چشمان او شرایط از این منظر متفاوت بود. در اینجا من هم مصاحبه‌کننده بودم و هم تدوینگر. بنابراین، نوع فصل‌بندی و اعمال تدوین، به مرور طی جلسات مصاحبه شکل می‌گرفت و گام به گام جلو می‌رفت.

خاطرم هست برای کتاب بابانظر مراسم رونمایی مفصلی گرفته شد و چند بار هم بازنشر داشت، ولی درباره کتاب اخیر این اتفاق رخ نداد. نمی‌گویم استقبال خوب نبود، ولی به اندازه بابانظر هم نبود، دوست دارم نظر خودتان را هم بدانم که چرا برای دو کتاب با موضوع و اهمیتی مشابه چنین اتفاقی رخ می‌دهد؟

یک اصلی درباره همه کالاها وجود دارد که درباره کالاهای فرهنگی چند برابر هم صادق است، هر اثر و پدیده‌ای تا درست و به شکل مفید و کامل معرفی و تبلیغ نشود، نمی‌تواند استقبال خوب و قابل قبولی به همراه داشته باشد. به عبارتی فقط بحث محتوای خوب دیگر نیست، بلکه متغیرهای دیگری هم در این زمینه تاثیرگذارند...

مثلا چه متغیرهایی؟

سیاست‌های نشر، تبلیغات و حتی بازه زمانی که یک اثر منتشر می‌شود و برخی مباحث حاشیه‌ای دیگر، من معتقدم اگر منصف باشیم کتاب سهم من از چشمان او آن‌گونه که باید مورد لطف و مرحمت قرار نگرفت و کمی بی‌مهری شامل حال کتاب شد.

اگر به قول شما منصف باشیم، فکر می‌کنید جذابیت روایت زندگی شخصیتی مانند محمدحسن نظرنژاد در کتاب بابانظر با این کتاب برابر است؟

قبول دارم،‌ به هر حال، شخصیت کم‌بدیل محمدحسن نظرنژاد، حضور پررنگش در صحنه‌های نبرد، مجروحیت‌های متعدد و سمت‌های بالای نظامی وی بابانظر را خواندنی‌تر کرده است. گرچه در سهم من از چشمان او نیز با جذابیت‌های دیگری روبه‌رو هستیم، به هر حال از این تفاوت نیز نمی‌توان چشم‌پوشی کرد.

حالا چه شد تصمیم گرفتید سراغ خاطرات سردار حسام بروید؟

همان‌طور که می‌دانید، ایشان در سال‌های پایانی دهه 80، مسئولیتی در حوزه ادبیات و نشر در بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس به عهده داشتند و آنچه از ایشان بیشتر منتشر می‌شد، گفت‌و‌گوها و گزارش‌ها و اخباری بود که وجه مدیریتی و فرهنگی و ادبی او را ارائه می‌کرد و عده قلیلی می‌دانستند این مرد در سال‌های دفاع مقدس هم یک رزمنده فعال و ششدانگ بوده است.

سردار حسام در سال‌های گذشته به پیشنهادهای متعدد برای بیان و ثبت و ضبط خاطراتش پاسخ منفی می‌داد. وقتی نتوانست در برابر اصرارهای مکرر تاب بیاورد و تسلیم شد، همه انتظار داشتیم خاطرات جنگش را با قلم خودش بخوانیم، اما ایشان با این توجیه که من داستان‌نویسم و خوف آن دارم که هنگام ثبت خاطرات، به‌کارگیری زیاده از حد عنصر تخیل به ضریب استناد متن آسیب وارد کند، از نوشتن خاطرات سر باز زد و این قرعه به نام من افتاد که با افتخار از آن استقبال کردم.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها