تبهکاری با نقاب عشق

صدای شلیک گلوله سکوت بیابان را برای لحظه‌ای شکست. مرد جوان چند قدمی به عقب برداشت و روی زمین افتاد. «باید او را آتش بزنیم!»
کد خبر: ۶۳۶۲۷۴
تبهکاری با نقاب عشق

خسرو به طرف صندوق عقب خودرویش رفت و ظرفی را که در آن بنزین بود، برداشت و به طرف جنازه رفت. لحظاتی بعد صدای استارت خودروی پراید به گوش رسید. شعله‌های آتش هر لحظه بیشتر می‌شد. خسرو از آینه خودرو نگاهی به عقب انداخت و آرام گفت: فکر نمی‌کنم هیچ‌وقت هویت اصلی جنازه مشخص شود. سپس نگاهی به همدستش انداخت و ادامه داد: هرگز مشخص نخواهد شد ما در این جنایت نقش داریم. خیالت راحت باشد، هیچ ردی از خود به جا نگذاشته‌ایم. این اتفاقات را مرد متهم به قتل روایت می‌کند.

ماموران پلیس آگاهی اواسط آذر امسال هنگام گشتزنی در اطراف شهر کرمانشاه، متوجه جسدی نیمه‌سوخته در بیابان شدند. با کشف جسد، ماجرا به مرکز فوریت‌های پلیسی 110 اعلام شد و بلافاصله اکیپی ویژه از کارآگاهان اداره آگاهی، متخصصان بررسی صحنه جرم و پزشکی قانونی وارد عمل شدند. تحقیقات اولیه متخصصان پزشکی قانونی نشان می‌داد جسد متعلق به مرد جوانی است که گرچه توسط عامل یا عاملان جنایت سوزانده شده، علت مرگ سوختگی نیست و باتوجه به شیاری که روی پیشانی او وجود دارد، وی بر اثر شلیک گلوله از پا درآمده است. در بررسی‌های میدانی یک کارت شناسایی کشف شد که هویت قربانی را نشان می‌داد.به این ترتیب معلوم شد مقتول پسری حدود سی ساله به نام کیارش است. باتوجه به شناسایی هویت قربانی، بررسی‌ها در این رابطه ادامه داشت تا این‌که کارآگاهان جنایی دریافتند مقتول روز حادثه با دختر جوانی به نام مینا قرار ملاقات داشت.

مینا به‌عنوان تنها مظنون پرونده بازداشت و بازجویی شد. دختر جوان ابتدا منکر جنایت بود و مدعی شد تا به حال کسی را به نام کیارش ندیده است اما زمانی که با مدارک پلیسی مواجه شد، به جنایت اعتراف کرد و گفت: مدتی قبل با کیارش آشنا شدم. او از همان ابتدا با ابراز علاقه از من خواستگاری کرد. او پسر خوبی بود و در تمام این مدت سعی می‌کرد به من کمک کند اما من علاقه‌ای به او نداشتم و هدفم از این رابطه فقط سوءاستفاده مالی بود. به همین دلیل به دروغ خودم را عاشق نشان دادم و پیشنهاد او را برای ازدواج قبول کردم تا بتوانم به این بهانه به مقاصدم برسم. بعد از مدتی هم با یک داستان ساختگی به او گفتم به پول نیاز دارم. او خیلی زود 12 میلیون تومان پولی را که از او خواسته بودم، فراهم کرد. مدتی از آن زمان گذشت و کیارش چند بار با من تماس گرفت و پولی را که به من قرض داده بود، خواست.

متهم ادامه داد: از اول نمی‌خواستم پول را به او پرداخت کنم به همین دلیل هر بار بهانه‌ای می‌آوردم اما کیارش پیگیر ماجرا بود. برای رهایی از دست وی تصمیم گرفتم با همدستی یکی از آشنایان‌مان به نام خسرو، او را به قتل برسانیم. روز حادثه طبق نقشه قبلی که با خسرو کشیده بودم، با کیارش قرار گذاشتم و دنبالش رفتم. خسرو پشت صندلی عقب خودرو مخفی شده بود اما کیارش روحش از این ماجرا خبر نداشت. کیارش را سوار خودرو کردم و با هم به خارج از شهر رفتیم. در محل خلوتی خودرو را متوقف کردم و خسرو از صندلی عقب بیرون آمد و کیارش را با شلیک گلوله به قتل رساندیم. بعد برای آن‌که ردی از خود به جا نگذاریم، جسد را آتش زدیم و فرار کردیم.

سرهنگ مرزبانی، رئیس پلیس آگاهی استان کرمانشاه در این باره می‌گوید: با اعتراف مینا به جنایت، همدست او نیز بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد. متهمان پس از بازسازی صحنه جنایت با قرار بازداشت موقت روانه زندان شدند.

این پرونده فقط یک نمونه از جرایم و جنایت‌هایی است که در پوشش عشق انجام شده است. عده‌ای از تبهکاران برای این‌که به اهداف خود برسند، سعی می‌کنند خود را علاقه‌مند به طرف مقابل نشان دهند و با ظاهر شدن در نقش عاشق و فردی که قصد تشکیل خانواده دارد، طعمه‌شان را فریب دهند.

حسن، جوانی متهم به قتل است که در انتظار مجازات در زندان به سر می‌برد. او که در جنوب تهران دست به جنایت زده است،درباره قتل این‌طور توضیح می‌دهد:معصومه را یک ماه قبل از قتل اتفاقی در خیابان دیدم و تصمیم گرفتم با او رابطه برقرار کنم. معصومه با پیشنهاد من بشدت مخالفت کرد. به همین دلیل دیدم چاره‌ای ندارم جز این‌که بگویم عاشق او شده‌ام و هدف اصلی‌ام خواستگاری و ازدواج است. به این ترتیب اعتماد آن دختر را جلب کردم. بعد از آن نقشه‌ای کشیدم و روز حادثه به معصومه گفتم مادرم می‌خواهد او را ببیند تا بعد از آن به خواستگاری بیاید. به این ترتیب معصومه را به خانه یکی از دوستانم بردم.آن دختر وقتی به خانه رسید، متوجه اصل ماجرا شد و قصد داشت فرار کند اما من و دوستم مانعش شدیم. او که خودش را در خطر تعرض می‌دید، شروع به داد و فریاد کرد. دوستم دستش را روی دهان او گذاشت که ناگهان از هوش رفت و فهمیدم خفه شده و جانش را از دست داده است. به همین دلیل جسد را از خانه خارج کردیم تا هیچ ردپایی از خودمان به جا نگذاریم.

حمید یکی دیگر از متهمان به قتل است که حکم قصاص او بتازگی توسط دیوان‌عالی کشور تائید شده است. او با هدف سوء‌استفاده از زنی مطلقه با وی طرح دوستی ریخت اما برنامه‌ها آن‌طور که پیش‌بینی کرده بود، جلو نرفت. او می‌گوید: از اول هم عشقی در کار نبود و فقط می‌خواستم با او در ارتباط باشم اما بعد از شش ماه واقعا عاشق دختر دیگری شدم. به همین دلیل از مقتول خواستم از زندگی من بیرون برود. او که بشدت عاشق من شده بود، مقاومت کرد همین موضوع باعث اختلاف میان ما شد و نهایت او را با چند ضربه چاقو کشتم.

این‌گونه عشق‌ها همیشه فرجامی مانند قتل ندارد و گاه به جرم‌های سبک‌تری مانند سرقت و کلاهبرداری می‌انجامد. رضا، مردی تهرانی یکی از 15 طعمه دختری سارق است که در نقش عاشق ظاهر می‌شد و مردان را فریب می‌داد. او می‌گوید: به‌طور اتفاقی با سمیرا آشنا شدم. او را که کنار خیابان منتظر تاکسی بود، دیدم و سوار کردم و طرح دوستی ریختم. بعد از آن چند بار هم یکدیگر را ملاقات کردیم و او وانمود می‌کرد به من علاقه‌مند شده است. یک روز او را به خانه‌ام بردم اما سمیرا در چای من ماده بی‌هوشی ریخت و بعد از این‌که از حال رفتم، تمام پول‌ها و طلا و جواهرات موجود در خانه را سرقت و فرار کرد. او از اول هم هیچ علاقه‌ای به من نداشت و فقط به قصد دزدی به رابطه‌اش با من ادامه می​داد.

مروری بر پرونده‌ها نشان می‌دهد گرچه برخی از قربانیان عشق‌های صوری مردان هستند،دختران جوان سهم بیشتری را در میان طعمه‌ها به‌خود اختصاص داده‌اند و بیش از دیگران در معرض خطر قرار دارند. کریم پسر جوانی است که بتازگی توسط پلیس فتای استان فارس دستگیر شده است. او می‌گوید: در شبکه‌های اجتماعی با دختران جوان دوست می‌شدم و بعد از مدتی وانمود می‌کردم عاشق آنها شده‌ام و قصد دارم بزودی برای خواستگاری اقدام کنم. به این ترتیب اعتماد طعمه‌هایم را جلب می‌کردم و بعد به این بهانه که مادرم بشدت بیمار شده و به پول نیاز دارم، شماره کارت و رمز اینترنتی آنها را می‌گرفتم و حساب‌هایشان را خالی می‌کردم.

یکی از طعمه‌های کریم که نمی‌خواهد نامی از وی برده شود،می‌گوید: من واقعا عاشق کریم شده بودم و خیال می‌کردم او هم همین احساس را دارد. حتی موضوع را با خانواده‌ام در میان گذاشته و گفته بودم او بزودی به خواستگاری‌ام می‌آید. وقتی کریم به من گفت به دلیل بیماری مادرش به پول نیاز دارد، بدون این‌که تردیدی به خودم راه دهم، اطلاعات بانکی‌ام را به او دادم. اصلا فکرش را هم نمی‌کردم آن همه ابراز عشق و علاقه فقط برای کلاهبرداری و سرقت باشد.

قتل، سوء‌استفاده جنسی، سرقت و کلاهبرداری از جمله جرایمی است که گاه در پوشش عشق انجام می‌شود، به همین دلیل دختران و پسران جوان باید در روابط خود کاملا هوشیار و آگاه باشند و طرف مقابل را بخوبی بشناسند تا بتوانند از وقوع چنین حوادثی جلوگیری کنند.

زهرا الیاسی

برداشت اول

عشق و هوس

 

سعید هرمزی / روان‌شناس

قبل از هر چیز باید به بررسی مفهوم عشق پرداخت. طبق بررسی‌های روان‌شناسی غربی به نام «فیشر» عشق یکی از پنج هیجان پایه در هر فردی است. چهار هیجان دیگر شامل لذت،خشم،ترس و اندوه است. مزلو روان‌شناس دیگری است که تاکید می‌کند میل به دوست داشتن و دوست داشته شدن از نیازهای اساسی هر انسانی است، بنابراین نمی‌توانیم عشق را در وجودمان سرکوب کنیم. از طرفی نمی‌توانیم خود را در برابر آن کاملا رها و بی‌قید بگذاریم و هر هوس و هیجان آنی را به جای عشق بگیریم، چون در این صورت در معرض انواع خطرات و آسیب‌ها قرار خواهیم گرفت.

حال باید دید راه درست و منطقی چیست. نخست آن‌که در عشق به جنس مخالف گرچه معیارهایی مانند جذابیت ظاهری نیز اهمیت دارد اما معیار اصلی، خلقیات دو طرف است.

دو طرف باید یکدیگر را خوب بشناسند، از خلقیات، افکار و علایق یکدیگر آگاه شوند و به درک متقابل برسند. در این صورت عشق می‌تواند دوام و بقا داشته باشد وگرنه نتیجه‌ای جز خسارت به بار نخواهد آورد.

دختران یا پسرانی که فریب عاشق‌های قلابی را می‌خورند و در دام مجرمان گرفتار می‌شوند، در واقع بدون شناخت طرف مقابل وارد رابطه‌ شده‌اند و هوس و هیجانات آنی، آنها را به هر سمت و سویی می‌کشاند. جوانان قبل از آن‌که روابط احساسی جدی با فردی برقرار کنند، باید حتما او را بخوبی بشناسند و از قصد و نیت طرف مقابل باخبر شوند.

برداشت دوم

فشارهای تبلیغاتی

کاظم بیرجندی / آسیب‌شناس اجتماعی

متاسفانه مرتب در اخبار می‌خوانیم دختر یا پسری جوان توسط فردی که خود را عاشق‌پیشه نشان می‌داد، قربانی جرم و جنایت شد. البته دختران در این میان آسیب‌پذیرتر از پسران هستند. با توجه به تعدد این وقایع، باید آن را ریشه‌یابی و بررسی کرد مشکل اصلی کجاست. دختران و پسران ما وقتی سن بلوغ را سپری می‌کنند، در شرایطی وارد جامعه می‌شوند که هیچ شناختی از جنس مخالف ندارند و هیچ آموزشی را در این رابطه دریافت نکرده‌اند، بنابراین احتمال دارد بسادگی فریب بخورند و در نهایت مورد انواع سوء‌استفاده‌ها قرار گیرند.

به بیان دیگر شاهد آن هستیم که درصد زیادی از جوانان ما نسبت به جنس مخالف از خود ضعف نشان می‌دهند که این امر علاوه بر دلایل فردی، دلایل اجتماعی و فرهنگی هم دارد. ما امروزه شاهد هستیم شبکه‌های ماهواره‌ای با پخش سریال‌هایی که هیچ سنخیتی با فرهنگ‌، آداب و باورهای ما ندارند، جوانان را به نوعی هدف قرار داده و در آنان هیجانات و احساسات کاذب ایجاد می‌کنند.

این اتفاق در شرایطی می‌افتد که ما در طرف دیگر ماجرا پادزهر مناسبی را آماده نداریم. در نظام آموزشی ما به هیچ وجه در این زمینه به افراد آموزش داده نمی‌شود و همه به این موضوع به چشم تابو نگاه می‌کنند. رسانه‌های ما نیز آموزش‌های خود را در قالب‌های جذاب و قابل درک ارائه نمی‌‌کنند. در نتیجه جوانان زیر فشارهای تبلیغاتی در گردابی می‌افتند که عواقب تلخی در پی دارد.

از سوی دیگر برخی تبهکاران با اطلاع از وجود این ضعف در برخی جوانان، نقشه خود را بر همین پایه استوار و از طرف مقابل براحتی سوء‌استفاده می‌کنند. بنابراین چاره‌ای نیست جز این‌که بحث آموزشی و فرهنگی جدی گرفته شود.

برداشت سوم

ارتباط سالم والدین و فرزندان

شبنم خدابخشی / روان‌شناس

 

جوانان به دلیل تجربیات کمی که دارند و به سبب شرایط سنی‌شان، ممکن است گرفتار روابطی شوند که از همان ابتدا از سوی طرف مقابل با اهداف مجرمانه بنیان گذاشته شده است.ما هر وقت چنین وقایعی رخ می‌دهد، دختر یا پسر جوان را مواخذه می‌کنیم که چرا وارد چنین رابطه‌ای شدی، حال آن‌که غیر از خود آن فرد،اشخاص دیگری نیز در این وقایع مقصر هستند.

جوانان برای رسیدن به تعالی باید از راهنمایی و مشورت افراد بزرگ‌تر بهره ببرند و مفیدترین اشخاص برای کمک کردن به آنها، والدین هستند اما متاسفانه ما شاهد هستیم در بسیاری از خانواده‌ها ارتباط سالمی میان فرزندان و والدین وجود ندارد. این حرف به معنی وجود تنش و درگیری در خانواده‌ها نیست بلکه مقصود آن است که دو طرف از نشستن کنار یکدیگر و بحث درباره دغدغه‌های خود عاجز هستند و نمی‌توانند به زبانی مشترک برسند.پدران و مادران باید با نوجوانان و جوانان ارتباط سالم، سازنده و دوستانه برقرار کنند البته بسیاری از آنان مایل هستند به چنین شرایطی دست یابند، اما طریقه آن را نمی‌دانند به همین دلیل باید از طریق رسانه‌ها به آنها آموزش و فرهنگ کمک گرفتن از مشاور خانواده را رواج داد تا این مشکل برطرف شود.

برداشت چهارم

شکست‌های عاطفی

مهدی گودرزی / آسیب‌شناس اجتماعی

تجربه نشان داده است درصد زیادی از مجرمانی که وانمود می‌کنند عاشق طعمه خود شده‌اند، افرادی هستند که خودشان در گذشته از نظر عاطفی ضربه خورده‌اند. این اشخاص یا خود در رابطه‌ای لطمه روحی و روانی دیده و به اصطلاح شکست و ناکامی را تجربه کرده‌اند یا این اتفاق برای نزدیکان آنها افتاده است. بنابراین ضرورت دارد افرادی که چنین شکست‌هایی را تجربه می‌کنند، حتما تحت روان‌درمانی قرار گیرند تا کینه آنها سبب نشود خودشان در آینده به مجرم تبدیل شوند. با این حال افرادی هم که قربانی این جرایم می‌شوند، بیشتر از نظر عاطفی دچار مشکلاتی هستند و برای جبران کمبودهای خود به سمت چنین روابطی گرایش پیدا می‌کنند. خلأ‌های عاطفی بویژه در محیط خانواده به وجود می‌آید و به همین دلیل است که خانواده‌ها در محافظت فرزندانشان از آسیب، نقش اساسی به عهده دارند.

تبصره

شکایت در اسرع  وقت

سعید منصوری/ حقوقدان

 

نکته اول این است که سوء‌استفاده جنسی یکی از جرایمی است که ممکن است در پوشش و ظاهر روابط عاشقانه اتفاق بیفتد. طبق آمار، بیش از 70 درصد پرونده‌هایی که تحت عنوان تجاوز به عنف تشکیل می‌شود، به لحاظ قانونی شرایط این جرم را ندارد و در واقع به این صورت است که شاکی فریب می‌خورد و اغفال می‌شود بنابراین دختران جوان باید کاملا در روابط خود هوشیار باشند و البته اگر مورد سوء‌استفاده قرار گرفتند، بدون ترس و واهمه شکایت خود را مطرح و موضوع را از طریق قانونی پیگیری کنند.

نکته قابل اشاره دیگر این است که در این نوع جرایم چون بزه‌دیده خودش را مقصر می‌داند، گاه از طرح شکایت خودداری می‌کند. به عنوان مثال پسری که در پی ارتباط با دختری جوان از نظر مالی متضرر و از وی کلاهبرداری شده است ترجیح می‌دهد موضوع را بروز ندهد تا به نوعی از آبروی خودش نیز محافظت کند. در حالی که چنین طرز تفکری سبب می‌شود فرصت برای بزهکار فراهم شود تا فردی دیگر را نیز قربانی کند. بنابراین طرح شکایت در اسرع وقت، اهمیت زیادی دارد.

سومین نکته، بحث ضرر و زیان معنوی است. ما شاهد هستیم در این نوع پرونده‌ها گاه زیان و لطمه معنوی وارد شده به بزه‌دیده، بیشتر از خسارت مالی است اما در این خصوص قانونی برای پیگیری و جبران زیان معنوی وجود ندارد به همین سبب خود شهروندان باید مراقب روابط‌‌شان باشند./ ضمیمه تپش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها