همدستی زن و شوهر برای سرقت محموله 200 میلیون تومانی از کارخانه

متهم، همسرش را جا گذاشت و فرار کرد

داستان پلیسی؛ جنایت در خانه مرد تنها - قسمت سوم

اعتراف زن و شوهر قاتل

در شماره‌های پیش خواندید مرد مجردی به نام فرزاد در خانه‌اش کشته شده و آرشیو برگه‌های تقویم دیواری نشان می‌دهد قتل چهاردهم مهر به وقوع پیوسته است.
کد خبر: ۶۱۷۷۲۵
اعتراف زن و شوهر قاتل
 کارآگاه شهاب و دستیارش ستوان ظهوری به زنی به نام مینا که خدمتکار مقتول بود و مدعی است چهاردهم فروردین تهران را به مقصد خرم‌آباد ترک کرده است، مشکوک می‌شوند و دستور بازداشت این زن و شوهرش را می‌دهند. در همین حال فاش شده در سه روز پایانی عمر مقتول روزانه مبلغ دو میلیون تومان از حساب مقتول به حساب مردی به نام اسماعیل واریز شده است. اکنون ادامه ماجرا را بخوانید:
 

دستگیری مینا و شوهرش کار ساده‌ای نبود چون وقتی ماموران پلیس خرم‌آباد آنها را ردیابی کردند فهمیدند این زوج از آن شهر خارج شده‌اند. البته فاش شد نام همسر مینا، اسماعیل و او همان کسی است که از حساب مقتول به حسابش پول واریز شده است. دیگر تردیدی وجود نداشت جنایت توسط این زن و شوهر انجام شده است، اما آنها مدام محل سکونتشان را تغییر می‌دادند. در این مدت کارآگاه شهاب و ستوان ظهوری مسئولیت تحقیق درباره دو جنایت دیگر را نیز به عهده گرفتند و قاتلان را به دادسرا معرفی کردند تا این‌ که بالاخره مینا و اسماعیل بعد از گذشت یک ماه از جنایت در گرگان دستگیر و به تهران منتقل شدند.

آن دو با توجه به نحوه فرارشان و همچنین دیگر اسناد و مدارکی که وجود داشت نمی‌توانستند قتل را انکار کنند. مینا زودتر از شوهرش لب به اعتراف باز کرد و گفت: «بیشتر از یک سال در خانه فرزاد کار کردم. این اواخر فهمیدم او به من نظر دارد. از طرفی اسماعیل از من خواستگاری کرده بود. وقتی به فرزاد گفتم می‌خواهم ازدواج کنم عصبانی شد و گفت نباید این کار را بکنم. آن روز ما با هم بگومگو کردیم، اما اتفاق خاصی نیفتاد. آن شب چون خیلی ناراحت بودم اسماعیل سوال‌پیچم کرد و وقتی ماجرا را فهمید گفت باید به فرزاد درس ادبی بدهیم. من پیشنهاد دزدی دادم. چون کارت عابربانک او همیشه روی اپن آشپزخانه بود و رمزش را هم پشتش نوشته بود. اسماعیل قبول کرد. من سه روز آخر هر روز به خانه فرزاد می‌رفتم یعنی او هر دفعه مرا به بهانه‌ای به آنجا می‌کشاند من هم هر دفعه کارت را از پنجره برای شوهرم پرت می‌کردم و او دزدی را انجام می‌داد. بعد هم کارت را سر جایش می‌گذاشتم. روز سوم وقتی کارت را از اسماعیل گرفتم و می‌خواستم آن را سر جایش بگذارم فرزاد مچم را گرفت و با هم درگیر شدیم. از پنجره برای اسماعیل دست تکان دادم و کمک خواستم. او بالا آمد و با هم درگیر شدیم و من و اسماعیل او را با چاقو زدیم بعد هم اسماعیل خفه‌اش کرد. ما برگه تقویم را کندیم و فرار کردیم.»

این زوج همان روز عقد کردند و راهی خرم‌آباد شدند تا کسی به آنها شک نکند. اسماعیل وقتی فهمید زنش همه اسرار را برملا کرده است، به قتل اعتراف کرد و گفت: ‌«قاتل اصلی من هستم. وقتی فهمیدم فرزاد به مینا نظر دارد خیلی عصبانی شدم و از او کینه به دل گرفتم برای همین هم با دست‌های خودم خفه‌اش کردم، اما بعد از این کار پشیمان شدم. مینا خیلی راحت می‌توانست دیگر به آن خانه نرود و همه چیز بدون درگیری و کشمکش تمام شود. ما اشتباه بزرگی انجام دادیم.»

کارآگاه بعد از این‌ که به جزئیات قتل پی برد به خواهر فرزاد تلفن کرد و از او خواست به تهران بیاید. زن جوان در اداره آگاهی از زبان شهاب همه ماجرا را شنید، اما متهمان را دروغگو خواند.

ـ آنها فقط برای دزدی برادرم را کشتند. فرزاد مرد پاکی بود و این تهمت‌ها به او نمی‌چسبد. برادرم جوان که بود عاشق دختری شد، اما آن دختر با مرد دیگری ازدواج کرد و فرزاد بعد از آن به تهران آمد و دیگر با هیچ دختری ارتباط نداشت و فکر ازدواج را هم برای همیشه از سرش بیرون کرد. مینا فقط می‌خواهد به برادرم تهمت بزند تا کارش را توجیه کند.

ستوان ظهوری به خواهر مقتول توضیح داد این جزئیات باید در دادگاه مشخص شود و کار آنها دستگیری قاتلان بود که انجام داده‌اند. / ضمیمه تپش

علی رحیمی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
سپیده كوهپایه
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
۰
۰
ضمن عرض سلام و خسته نباشید . اینكه بخوایم درباره هریك از طرفین قضاوتی كنیم كار بسیار دشواریست چون یك طرف این حادثه دیگر نیست كه از خودش دفاع كنه و صحت حرف قاتل و معاونش معلوم نیست . ولی به نظر من وقتی كسی انقدر وقیحانه به خودش اجازه میده اون هم وقتی در سلامت كامل عقلانی به سر میبره دست به همچنین جنایتی بزنه و انقدر جسارت انجام این كار و داره نباید در جامعه تحت هیچ شرایطی دیگر حضور داشته باشه . چون هر كاری اولش سخته و تكرارش فقط اراده میخواد چون دیگه ترس از بین رفته . جان كسی رو گرفتن در خلق و خوی یك انسان نیست البته حادثه و قتلهایه غیر عمد و شبهه عمد فرق میكنه اما این كاملا عمد بوده و امیدوارم دستگاه قضایی عادلانه ترین حكم رو در قبالشون اجرا كنه . با تشكر.

نیازمندی ها