
«بازجویی یک جنایت»، «بازی تمام شد»، «بدل» و «روز دیدنی» هم برخی از آثاری است که اسماعیلی در آنها ایفای نقش کرده است.
درست است که اسماعیلی در این سالها بیشتر وقتش را صرف تهیهکنندگی و پخش فیلم کرده و بتازگی خودش را آماده تهیه کنندگی فیلم «آبنبات قرمز» به کارگردانی محسن دامادی میکند، اما هر از گاهی مثل فیلم «آزادراه» که این روزها با بازی او در نقش متفاوت روی پرده سینماهاست، از بازیگری هم سراغی میگیرد.
شما پیشتر هم با عباس رافعی در سریال «جادههای سبز شمالی» کار کرده بودید. این همکاری دوباره چگونه شکل گرفت؟
همانطور که میدانید بخش زیادی از کار سینما حسی و دلی است. اگر دو سینماگر به هر دلیلی سرپروژهای با هم به مشکل بربخورند معمولا کمتر پیش میآید که باز هم سراغ همدیگر بروند. آقای رافعی از دوستان خیلی خوب من است و حتما از همکاری در آن سریال راضی بود که دوباره سراغم آمد. نقشی هم که برای فیلم «آزادراه» به من پیشنهاد شد در کارنامهام کاری متفاوت بود و تا به حال چنین نقشی بازی نکرده بودم. فیلم هم در این وانفسای موضوعات خوب و جذاب، قصه خوبی داشت. همه اینها باعث شد که من دوباره با آقای رافعی همکاری کنم.
نقشتان در «آزادراه» دو وجهی است و ما از این مرد، پدر شخصیت پریسا دو چهره میبینیم. ابتدا آدمی به ظاهر متدین است، اما بعد جنبه دیگری از خودش را بروز میدهد. چه کدها و نشانههایی را برای نمایش دورویی این شخصیت درنظر گرفتید؟
نه برای این نقش بلکه برای همه نقشها ابتدا به تیپ ظاهری نقش فکر میکنم و اول روی صدای کاراکتر کار میکنم. تیپی هم که در «آزادراه» دارم، ظاهری مقدسمآب دارد. من هم سعی کردم این تیپ و ظاهر طوری باشد که وقتی بیننده در وهله اول او را میبیند به چنین چیزی برسد. نوع لباس و تسبیح تا شیوه زندگی سنتی و موارد دیگر، نشانههایی بود که با مشورت کارگردان و گریمور کار به آن رسیدیم تا این شخصیت نمود بیشتری داشته باشد. این مرد خودش را محق میداند و درظاهر حفظ آبرو میکند، اما در تنگناها و تنهاییهای خودش و دور از چشم خانواده روی این مساله تاکید داشت که با وصلت دخترش با جوانی قاضی و روحانی، از آن به عنوان یک پل ارتباطی و نردبان ترقی استفاده کند. یعنی با یک دید منفعت طلبانه به این قضیه نگاه میکند. البته این طرز تفکر در جامعه منفور است، اما این نقش ایجاب میکرد که چنین خصوصیاتی را برای آن طراحی کنیم. در صحنهای از فیلم او در کارخانه شخصیت حقیقی خودش را نشان میدهد که برای رسیدن به هدف و زیادهطلبی خودش حتی دست به تهدید میزند. حالا نمیدانم که تا چه اندازه در نشان دادن این دوگانگی موفق بودهام.
شما زمانی در دهه 60 و 70 بازیگر نقشهای اصلی بودید، اما در سالهای اخیر هرازگاهی در نقشهای مکمل و کوتاه ظاهر میشوید. این جابهجایی چه حسی دارد؟
همان زمانی که فیلم زیاد بازی میکردم و جزو پرکارهای دهه 60 و 70 بودم چندان به این مساله اهمیت نمیدادم و عرض و طول نقش خیلی برایم مهم نبود. یادم میآید آن زمان فیلمنامهای را برای بازی در نقش اولش خواندم، اما از یک نقش فرعی تر آن بیشتر خوشم آمد. به کارگردان گفتم من مشابه نقش اصلی این فیلمنامه را بازی کردهام و دوست ندارم دوباره آن را تکرار کنم، اگر امکان دارد این نقش فرعی را بازی کنم. کوتاهی و بلندی نقش مهم نیست، آدم باید نقشی را بازی کند که بتواند به اصطلاح آن را دربیاورد. نقشی اهمیت دارد که اگر حذف شود، نبودش به فیلمنامه و فیلم لطمه بزند. جدا از این در این چند سال اخیر کمتر در فیلمها بازی میکنم. در صورتی که پیشنهادهای زیادی بخصوص برای بازی در تلهفیلمها دارم، اما فقط دو سه مورد از آنها را بازی کردهام که انصافا هم کارهای خوبی بود. بازی در فیلم «خاطره» نادر طریقت هم جزو کارهای خوبم در این چند سال است که در آن ایفاگر یک نقش منفی بودم. در هر کار طوری حضور پیدا میکنم که فکر میکنم سال 58 و موقع بازی در اولین فیلمم «پرواز بهسوی مینو» است. چون کارها را با دل و عشق انتخاب میکنم. بازیگری هنوز برای من کار و عادت نشده است. برای همین حاصل این فیلمها هم تا به حال بد نبوده است و بازخوردها طوری بوده که شرمنده مردم نیستم.
بازیگری دو دهه اول بعد از انقلاب نسبت به سالهای دهه 80 و 90 تغییر کرده است؟
بازیگری ما حتی از آغاز شکلگیری سینما در ایران حرف اول را در فیلمها میزد، ولی در دهه 60 و 70 بازیگران خیلی امکان و اجازه رشد و بروز و چهره شدن نداشتند که تبدیل به سوپراستار شوند. دشواری بازیگران در دهه 60 این بود که هیچگونه زمینه معرفی نداشتند. یعنی تمام معرفی ما در حد همان پلاکارد و پوستر و آنونسی بود که در سینما پخش میشد. حتی تلویزیون هم تیزری برای تبلیغ و معرفی فیلمها پخش نمیکرد یا بعدها که تبلیغات فیلمها در تلویزیون شروع شد، اسمی از بازیگر نمیآوردند. بنابراین اگر بازیگری در آن زمان میخواست دیده و مطرح شود، فقط باید به هنر بازیگریاش تکیه میکرد. ولی الان تعداد شبکههای تلویزیونی، نشریات و خبرگزاریها، جشنوارهها و مهمانیهای مختلف رشد چشمگیری پیدا کرده و بازیگران جوان به راحتی امکان حضور و معرفی دارند. در واقع زمینه معرفی بازیگران جدید از بازیگران دهههای گذشته و آن زمانی که ما کار میکردیم، بیشتر است. البته اعتقاد دارم که نسل جوان باید وارد سینما و تلویزیون شوند که این مساله در دنیا هم امری مرسوم و طبیعی است. اما در همه جا در کنار توجه به نسل جوان به بازیگران سنین بالاتر هم توجه میشود و برای بازی در نقشهایی متناسب از آنها دعوت میکنند. در هر صورت آن کسی در عرصه هنر ماندگار میشود که سینما را برای سینما و خدمت به مردم و جامعه بخواهد، در غیر اینصورت اگر اسیر زرق و برق بازیگری شود و فقط برای دیده شدن تلاش کند دوام نخواهد آورد.
علی رستگار - گروه فرهنگ و هنر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
گفت وگوی اختصاصی تپش با سرپرست دادسرای اطفال و نوجوانان تهران:
بهروز عطایی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با حجتالاسلام محمدزمان بزاز از پیشکسوتان دفاع مقدس در استان خوزستان