گفت‌وگو با مردی که به قتل یک جاعل متهم است

سابقه‌ دار هستم نه قاتل

سابقه‌دار است و متهم به قتل، اما ادعا می‌کند اتهامی که به او وارد کرده‌اند درست نیست و اعترافاتش در دادسرا حقیقت ندارد.
کد خبر: ۶۱۳۵۶۹
سابقه‌ دار هستم نه قاتل
یاور متهم است یک سال قبل در جریان درگیری مردی جاعل را به قتل رسانده و از محل متواری شده ‌است. اتهامی که یاور دو هفته پیش، بعد از قرار گرفتن در جایگاه متهم در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران آن را رد کرد. گفت‌وگوی خبرنگار ما را با این متهم بخوانید.

چه مدتی است در زندان هستی؟

برای قتل حدود یک سال و چند ماه البته قبل از آن هم زندان بودم.

به چه اتهامی در زندان بودی؟

برای یک سرقت بازداشت شده‌ بودم. در زندان به من گفتند تو مرتکب قتل شده‌ای و بعد هم مرا به اداره آگاهی بردند و اعتراف کردم آدم کشته‌ام.

اگر تو مرتکب قتل نشده‌ بودی، چرا اعتراف کردی؟

تحت فشار روحی بودم. اعصابم به‌هم ریخته ‌بود و حالم خوب نبود به همین خاطر اعتراف کردم.

چرا پلیس به تو مشکوک شد؟

چون من با مقتول آشنا بودم.

صرف این‌که کسی با یک مقتول آشنا باشد دلیلی برای اتهام زدن به او نمی‌شود. حتما مدارک دیگری علیه تو وجود داشت.

تلفن‌های مقتول را بررسی کرده‌ و متوجه شده ‌بودند من بیشترین تماس را با او گرفته‌ام به همین خاطر هم من را بازداشت کردند.

چرا با مقتول در تماس بودی؟

قرار بود کاری برایم انجام بدهد. روز قتل چند‌بار به او زنگ زدم اما جواب تلفن را نداد تا این‌که آخرین ‌بار گوشی را برداشت و گفت بیا من کارت را انجام داده‌ام.

آن‌طور که پلیس گزارش داده پرینت تلفن‌ها نشان می‌دهد تو آخرین ‌کسی بودی که با مقتول تماس گرفتی.

من که نمی‌دانم. اگر پلیس گفته حتما همین‌طور است. من قبول دارم آن روز چند‌بار با مقتول تماس گرفتم ولی قاتل نیستم.

گفتی با او کاری داشتی. این کار چه بود؟ چرا از گفتن آن طفره می​روی؟

چون کار خلافی بود، نمی‌خواستم بگویم. مقتول شناسنامه و مدارک دیگر جعل می‌کرد. من هم به خاطر همین موضوع پیش او رفته‌ بودم.

شناسنامه جعلی را برای چه می‌خواستی؟

یک نفر به من گفته ‌بود برای دو افغان که مدارک هویتی نداشتند شناسنامه جعلی بگیرم. من هم چون مقتول را می‌شناختم به او گفتم این کار را انجام بدهد.

در این میان تو چه منفعتی داشتی؟

قرار بود بابت هر شناسنامه 20 هزار تومان بگیرم البته معامله اصلی را آنها می‌کردند و فقط من پول کمی بابت راه انداختن کار می‌گرفتم.

بالاخره مقتول شناسنامه‌ها را به تو داد؟

شناسنامه‌ای نداد.آن روز وقتی به خانه‌اش رفتم، گفت آماده نشده البته به من گفته ‌بود دو شناسنامه دزدی دارد که می‌تواند روی آنها کار کند اما در آخر به من گفت شناسنامه‌ها را هنوز آماده نکرده است.

تو چه واکنشی نشان دادی؟

من هم از خانه بیرون آمدم و دیگر بعد از آن خبر ندارم چه اتفاقی برای مقتول افتاد.

اما تو به قتل اعتراف کردی.

توضیح دادم که زیر فشار این کار را کردم. قتل کار من نیست. افراد دیگری آن روز در خانه مقتول بودند.

چه کسانی در خانه‌اش بودند؟ آنها را می‌شناسی؟

یک زن و یک مرد. وقتی داشتم از خانه بیرون می‌آمدم آنها رسیدند و داخل رفتند. من با آنها صحبت هم کردم اما در نهایت از خانه بیرون آمدم و آنها ماندند.

یعنی فکر می‌کنی آنها عامل اصلی قتل هستند؟

من نمی‌گویم آنها کشته‌اند یا کس دیگری، فقط می‌گویم بعد از من یک زن و مرد به آنجا وارد شدند. مقتول آدم درست و حسابی​ای نبود. شاید آنها او را کشته‌ باشند.

چه مدرکی داری که می‌گویی مقتول آدم درستی نبود؟

کار خلاف زیاد می‌کرد. مواد فروش و جاعل که بود. به لحاظ اخلاقی هم مشکل داشت. با زنان زیادی رابطه داشت. من خیلی‌ها را دیده‌ بودم که به خانه‌اش می‌رفتند.

چرا آن زن و مرد را به پلیس معرفی نکردی؟

زن را نمی‌شناسم اما مرد را می‌شناختم. زن هم مشخصات واضحی داشت مثلا این‌که پاهایش مشکل داشت. من اینها را به پلیس گفتم اما اهمیتی ندادند و به من گفتند چون تو بیشترین تماس را گرفته‌ای پس عامل قتل تو هستی در حالی‌که این‌طور نبود.

بجز این‌که مدعی‌هستی دو نفر دیگر هنگام خروج تو از خانه وارد آنجا شده‌اند دلیل دیگری که نشان بدهد تو عامل قتل نبودی، وجود دارد؟

ـ اولا که من 19 روز انکار کردم و گفتم قتل کار من نیست اما نتوانستم ماموران را قانع ‌کنم و آنها گفتند خودت ‌بودی. بعد از آن مدت مجبور شدم اعتراف کنم اگر کار من بود و می‌خواستم اعتراف کنم یا از همان اول همه چیز را می‌گفتم یا این‌که تا آخرش انکار می‌کردم. من پیش خودم گفتم بهتر است اعتراف کنم. تا از این وضع نجات پیدا کنم. دوم این‌که مقتول با روسری خفه شده‌بود من که زن نیستم و روسری نداشتم. مقتول هم که زن نداشت تا روسری در خانه‌‌اش باشد پس این هم یک دلیل دیگر برای این‌که ثابت شود این‌کار را من نکردم. دلیل دیگری هم دارم. می‌گویند جسد مقتول در رختخواب پیدا شده ‌است اگر این‌طور است من که او را در رختخواب نکشتم ضمن این‌که اصلا زورم به او نمی‌رسید که بلندش کنم و او را در رختخواب بگذارم بنابراین دلایل برای این‌که ثابت شود من او را نکشته‌ام وجود دارد.

خودت همسر و فرزند داری؟

بله من زن و بچه‌دارم البته الان دیگر زن ندارم. او از من جدا شد و بچه‌ام را هم با خودش برد.

فقط یک فرزند داری؟

بله همین یکی کافی بود. ما وضع مالی خوبی نداشتیم و نمی‌توانستیم بیشتر از این بچه داشته باشیم ضمن این‌که حالا هم زنم از من جدا شده و همان بهتر که فقط یک بچه‌ داریم.همان یک بچه هم دردسر دارد.

چرا همسرت از تو جدا شد؟

می‌گفت از دست کارهای من خسته شده است و دیگر نمی‌تواند دنبالم از این دادگاه به آن دادگاه برود. این بار هم که متهم به قتل شدم دیگر اوضاع بدتر شد و زنم گفت حاضر نیست حتی یک لحظه هم با یک قاتل زندگی کند. با این‌که ثابت نشد من مرتکب قتل شده‌ام اما او همچنان حرف خودش را می‌زد آخر هم دادگاه حرف او را قبول کرد و زنم طلاق گرفت و بچه را هم با خودش برد. البته جای بچه پیش او امن است. زنم به بچه‌مان خیلی رسیدگی می‌کند و امیدوارم راهی را که من رفتم او نرود و در زندگی‌اش آدم موفقی بشود.

این‌که سابقه‌دار هستی یکی از دلایلی است که ظن پلیس را برانگیخت و باعث شد بازداشت شوی در مورد این‌که چه سوابقی داری توضیح می‌دهی؟

ـ قبول دارم، سابقه‌دارم اما سابقه ‌سرقت دارم نه چیز دیگر. این‌که سابقه ‌داشته ‌باشی دلیل نمی‌شود آدم ‌بکشی. من آدم نکشته‌ام و نمی‌توانم این ننگ را قبول کنم. ضمن این‌که مقتول خودش هم خیلی آدم خوبی نبود. از سابقه‌دارهای قدیمی بود و پسرانش هم سابقه‌دار هستند و یکی از آنها حبس‌ ابدی است. پس آنها هم خلافکار بودند و دشمن زیاد داشتند. مرگ او می‌تواند کار هرکدام از خلافکارهای دیگر که با مقتول رابطه ‌داشتند، باشد.

اگر قضات تو را در قتل عمد مجرم تشخیص بدهند و به قصاص محکوم شوی آن وقت چه کار خواهی کرد؟

ـ من تمام تلاشم را می‌کنم بی‌گناهی‌ام را ثابت کنم وکیلم گفته اگر رای بر قصاص صادر شد به آن اعتراض می‌کند تا پرونده به دیوانعالی کشور برود و آنجا بررسی‌شود. با این حال من باز هم به اولیای‌ دم می‌گویم قتل را من مرتکب نشده‌ام. اگر آنها دنبال قاتل پدرشان هستند باید سراغ آن زن و مردی بروند که بعد از من وارد خانه ‌شدند. درست است که من خلاف کرده‌ام اما تاوان آن را هم در زندگی‌ام پس داده​ام. زنم از من جدا شد و بچه‌ام را با خودش برد. بارها هم زندانی شدم و عمرم در زندان و بدبختی گذشت اما آدم‌‌ نکشتم. این را قبول دارم که خلافکار بودن مقتول دلیلی نمی‌شود فرزندانش او را دوست نداشته و به خاطر مرگ پدرشان ناراحت نباشند اما بهتر است عاقلانه با این مساله برخورد کنند و بدانند من این کار را نکرده‌ام./ ضمیمه تپش

مریم عفتی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها