سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
ابوبکر احمد ابن محمد ابن اسحاق بن ابراهیم همدانی معروف به ابن فقیه، در حدود سال 290 هجری قمری در البلدان به صعود جماعتی از مردم به قله دماوند در حوالی سال ۲۲۰ قمری اشاره کرده و در آن توصیفی دقیق از قله و زمانی منطقی برای صعود آن را نیز آورده که صحت گفته او را تأیید میکند. این صعود به قله 5609 متری دماوند را شاید بتوان کهنترین کوهنوردی مستند به عنوان شاخهای رایج از طبیعتگردی دانست. با این حال گردشگری در ایران ریشهای دیرینهتر دارد. در تمامی دوران باستان شهرها، راهها و اقامتگاهها در امپراطوری ایران در حال گسترش بودند و به دلیل وجود امنیت نسبی سفر نیز در بین بازرگانان و اشراف رواج داشت. در قرون اولیه دوران اسلامی به پیروی از دوران پیش از اسلام سعی شد اقامتگاههایی در ایران تأسیس شود که بسیاری از آنها همچنان بر جا مانده است و از جهانگردان پس از اسلام ایرانی مشخصا میتوان از ناصرخسرو قبادیانی یاد کرد.
ایران در دوران صفویه (قرون 16 و 17 میلادی) و علیالخصوص در دوره شاه عباس اول به عنوان کشوری جذاب نظر بسیاری از جهانگردان اروپایی را به خود جلب کرد. دوره سلطنت شاه عباس اول تا انقراض سلسله صفوی را میتوان یکی از مهمترین ادوار توسعه جهانگردی در ایران به حساب آورد که مهمترین عامل آن امنیت و توسعه راههای ارتباطی و تأسیسات اقامتی بود.
سال ۱۳۱۴ شمسی برای اولینبار در وزارت داخله(کشور) ادارهای به نام «اداره جلب سیاحان خارجی و تبلیغات» تاسیس شد و انجام امور مربوط به جهانگردی کشور به آن اداره محول شد. سال ۱۳۱۹ شمسی نخستین آژانس جهانگردی ایران در تهران تاسیس شد و سال۴۰ نیز شورای عالی جهانگردی مرکب از ۱۲ نفر از نمایندگان وزارتخانهها و موسسات دولتی و سه نفر از اشخاص مطلع و کارشناس در امر گردشگری و جهانگردی به موجب تصویب هیأت وزیران وقت تشکیل شد. سال ۱۳۵۷ و پس از پیروزی انقلاب اسلامی وزارت اطلاعات و جهانگردی به وزارت ارشاد ملی و سپس به وزارت ارشاد اسلامی تغییر نام داد و حوزه معاونت جهانگردی این وزارتخانه سرپرستی امور جهانگردی کشور را به عهده گرفت. سال ۱۳۷۶ با ادغام حوزه معاونت سیاحتی و زیارتی و سازمان مراکز ایرانگردی و جهانگردی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان ایرانگردی و جهانگردی به وجود آمد که تا اوایل سال ۱۳۸۳ فعالیت داشت. سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از ادغام دو سازمان ایرانگردی و جهانگردی و سازمان میراث فرهنگی به وجود آمد و بعدها سازمان صنایعدستی نیز به آن اضافه شد که هماکنون فعالیت خود را ادامه میدهد.
امروز اوضاع از چه قرار است؟
میتوان گفت در 20 سال گذشته افزایش تعداد آژانسهای مسافرتی، شکلگیری هتلهای زنجیرهای داخلی، افزایش رغبت شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری به حوزه گردشگری و هتلداری، ایجاد رشتههای دانشگاهی مرتبط با این صنعت در سطوح بالای آکادمیک، توجه به حوزه گردشگری در رسانهها و بسیاری تحولات دیگر همگی نشان از مهم جلوه کردن این صنعت در اوضاع اقتصادی و اجتماعی ایران دارد، اما گردشگری در ایران پس از این همه فراز و نشیب بهراستی به کجا رسیده است؟ برای بررسی این موضوع میتوان آمار آژانسهای فعال در حوزه گردشگری، آمار مسافران ورودی به کشور و همینطور آمار راهنمایان گردشگری را بررسی کرد.
تعداد آژانسهای فعال گردشگری در جدولی که سایت پرتال سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری منتشر کرده ۳۳۱۰ آژانس اعلام شده است. به گفته هادی شیرازی، دبیر اتحادیه تورگردانان، اگر آمار چهار میلیون گردشگر ورودی قابل استناد باشد، از این میان فقط ۶۰۰ هزار نفر با تور به کشور آمدهاند. از نظر تعداد راهنمایان گردشگری نیز به گفته عباس پیرمرادیان، رئیس هیات مدیره جامعه راهنمایان، در مجموع ۶۲۰۰ نفر راهنمای کارت دار گردشگری داریم، اما از این میان عملا تنها ۵۰۰ نفر را میتوان راهنما نامید. محمدحسین یزدانی، رئیس هیات مدیره انجمن صنفی راهنمایان گردشگری نیز با تائید آمار ۶۰۰۰ نفره راهنمایان گردشگری اضافه کرد که حدود ۶۰۰۰ نفر دیگر هم هستند که بدون کارت تور برگزار میکنند.
هرچند که این آمارها برای صنعت گردشگری که باید جایگاهی تراز اول در میان صنایع کشور داشته باشد چندان چشمگیر و مطلوب نیست، اما همین آمارها نیز مورد سؤال است. ناصر گلدوست، دبیر انجمن صنفی دفاتر خدمت هوایی و گردشگری با تصریح این که ۹۰ درصد آمارها بویژه در بخش گردشگری غلط است تأکید کرد که به هیچ عنوان روی این آمارها حسابی باز نکنید. به اعتقاد وی وقتی پایه آمارها غلط باشد اصولا نمیتوان براساس اعداد و ارقام سخن گفت و به همین دلیل خود آژانسها هم برنامه مشخص و پیشبینی درستی ندارند و بسیاری از راهنمایان نیز بدون هماهنگی با آژانسها خودشان اقدام به برگزاری تور میکنند.
اصلا چه کسی گفته گردشگری خوب است؟
هنگام سبک و سنگین کردن این آمارها فراموش نکنیم که مزیت نسبی گردشگری در ایران دستکم همسنگ صنعت نفت برآورد شده است. اصل مزیت نسبی که اساس تجارت بینالمللی است به نوشتههای ریکاردو در سال ۱۸۱۷ برمیگردد. براساس این اصل اگر کشوری در تولید یک کالا نسبت به کشور دیگر مزیت نسبی داشته باشد تجارت سودمندی با یکدیگر خواهند داشت که بندرت به صورت نظری، درباره خدمات جهانگردی به کار رفته است. با این حال آمارهای موجود در مناطقی که با برنامهریزیهای درازمدت و صحیح در صنعت گردشگری سرمایهگذاری کردهاند بیانگر رشد نسبی زیاد آن نسبت به صنایع دیگر و ازجمله صنعت نفت است، بنا بر آمار اعلام شده توسط شورای جهانی سفر و جهانگردی (WTTC) در سال 1990 میلادی 5.5 درصد تولید ناخالص ملی جهانی را گردشگری به خود اختصاص داده است. قیمت هر بشکه نفت در سال 1978 میلادی، حدود 40 دلار و هزینه یک سفر 21 روزه در پنج کشور پیشرفته در بهترین هتلها و با شرکتهای هواپیمایی درجه یک حدود 3000 دلار بوده، در حالی که با وجود گران شدنهای پیدرپی و قطعا موقتی قیمت نفت، قیمت یک بشکه نفت همچنان حدود 40 دلار است، و این در حالی است که هزینه سفر با شرایط فوق، هم اکنون 15000 دلار است. توجه داشته باشید که هزینه فوق صرفا شامل هزینهی ایاب و ذهاب و اقامت است و هزینههای متفرقه و چه بسا قابل توجه گردشگر را در بر نمیگیرد. هزینههایی از قبیل هزینههای گردشهای درونشهری، هزینه بلیت موزهها، سینماها و تئاترها و همچنین وجوهی که صرف خرید سوغات میشود. این را هم در نظر داشته باشیم که هرچه قیمت نفت گرانتر شود کشورهای صنعتی بودجه تحقیقات روی انرژیهای دیگر را افزایش میدهند. به عبارتی قیمت نفت چه بالا باشد و چه پایین، در هر حالت تولیدکنندگان غیر صنعتی نفت بازندگان اصلی هستند.
علاوه بر مزیت نسبی، سلیقه متفاوت و علاقه دائمی برخی گروههای جهانگرد به تجربههای تازه و خارجی و دگرگونی مستمر در شرایط بینالمللی (مانند تغییرات نرخ مبادله ارز) نیز دست به دست هم میدهند تا به سفر و جهانگردی بینالمللی، عقلانیت اقتصادی بخشند. با همه اینها مشکلات گردشگری ما کدام است که این صنعت در کشورمان پیشرفت چندانی نداشته است؟
مشکل کجاست؟
شاید بتوان ریشه همه مشکلات را در نبود فرهنگ گردشگری چه در سطح مصرفکنندگان، چه در سطح خدماتدهندگان، و چه در سطح مسئولان جستجو کرد. مشکلات صنفی راهنمایان یکی از مسائل مهم تورهای گردشگری است. شغلی که تا پنج سال پیش حتی توسط وزارت کار به عنوان شغل به رسمیت شناخته نمیشد تا امکان بیمه و دریافت رسمی دستمزد داشته باشد، طبیعی است که تا سالها در آغاز راه باشد، اما به گفته آرش نورآقایی رئیس کانون راهنمایان گردشگری ایران مشکل راهنمایان گردشگری فقط حقوق و بیمه نیست و آنها باید نگاه خود را به حوزه گردشگری وسیعتر کنند.
اصلاح نگاه جامعه به مفهوم گردشگری از مهمترین اولویتهای این صنعت است. نگاهی به گردشگری داخلی موضوع را روشنتر میکند. به لحاظ گردشگری داخلی عمده مردم تصورشان از سفر هنوز پرکردن گاوصندوق و زدن به «جاده» است. واژهای که فقط برای راههای منتهی به شمال به کار میرود. این در حالی است که بخش بسیار زیادی از مهمترین نقاط دیدنی ایران در سایر مناطق کشور هستند، اما نه آنگونه که باید به مردم معرفی شدهاند و نه آن گونه که باید از آنان که معرفی لازم را انجام دادهاند حمایت شده است. در این میان نقش رسانهنگاران حوزه گردشگری بسیار مهم است و دانستن این که هیچ روزنامه داخلی صفحه ثابت و اختصاصی روزانه برای گردشگری ندارد اصلا دوستداشتنی نیست. آموزشهای لازم درباره سفر فقط به معرفی جاذبهها نیز محدود نمیشود. بخشی از این آموزشها باید به انواع سفر اختصاص یابد. طبیعتگردی، شبمانی در طبیعت، بازدید از سایتهای طبیعی و تاریخی، مناطق حفاظت شده و پارکهای ملی چقدر در برنامه زندگی ایرانیان جای گرفته است؟ یک مشکل بنیادی بسیاری از تورها در ایران این است که مردم تصور میکنند سفر با تور به معنای سفر گران رفتن است. این در حالی است که اولا تورهای ارزانقیمت امروزه بخش ثابتی از برنامههای راهنمایان گردشگری شده و دیگر آن که اصولا هر سفری بدون کمک برگزارکنندگان تور قطعا با هزینه بیشتر انجام خواهد گرفت چراکه برگزارکنندگان تور هم به دلیل روابط قراردادهایی که با ارائهدهندگان خدمات اقامتی و حمل و نقل دارند و هم به دلیل انجام کار به صورت انبوه از شرایط قیمتی بسیار متفاوتی برخوردارند. با این حال این نکته را نیز باید پذیرفت که هنوز بسیاری از خبرنگاران گردشگری هنگام معرفی جاذبههای ناشناخته کشور دست و دلشان میلرزد: «نکند گزارش تازه من از این مکان زیبا حکم نابودی مرگش باشد؟» و زمانی که طاق پشتبامهای چهارصد ساله کاروانسرای قصر بهرام در قلب پارک ملی کویر محل «گرگم به هوا» و حجرههایش محل آتشافروزی از برای کباب باشد و گردشگران بیراهنما و آموزش، صرفا به حق ۱۵۰۰ تومان ورودی که پرداخت کردهاند بتوانند دهها خودروی شخصی چهارمحورشان را درون کاروانسرا پارک کنند، جای نگرانی نیست؟
مسعود بُربُر / جامجم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد