
برخی را خودتان انتخاب کردهاید و برخی را هم هدیه گرفتهاید. اما مهمترین موضوع، نام و نشانی است که از آنها میشناسید و همیشه در خاطرتان زنده است؛ نام و نشانی که شاید در طول زندگی به آن وفادار باشید و صدها بار آن را تکرار کنید و برای به دست آوردنش هزینه کنید یا اینکه به مجرد شنیدن آن خاطرات تلخی از داشتنش به یاد آورید.
بسیاری از ما هنگام خرید در بازار با این جمله برخورد کردهایم که میگویند: «ای بابا این وسیله که انتخاب کردی فقط پول مارکش را میگیرد ببین دیگری مثل همین است، اما کلی ارزانتر.»
آیا تاکنون با خود فکر کردهاید که چرا این جمله کاربردی شده است؟ یا اینکه این نامها چگونه جهانی شدهاند و چه شد که به برخی از آنها اعتماد دارید و برایشان هزینه میکنید؟
اهمیت و جایگاه برندها در صنایع مختلف گرچه برهمگان واضح و مشخص است، اما به واسطه شرایط کنونی اقتصاد کشور، یادآوری اهمیت برندسازی و مروری بر برندهایی که خاطره شدهاند، لازم و مفید خواهد بود. نشانهایی که روزگاری افتخار صنعت ایران بود و به عنوان سفیران اقتصادی کشورمان خارج از مرزهای ایران زمین یکهتازی میکرد، اما اکنون جز خاطرهای از آنها باقی نمانده است.
برند چیست؟
برند یا نشان تجاری عبارت است از نشان، علامت، اصطلاح، طرح، نام یا هر چیز دیگری که یادآور کالا یا خدماتی توسط شرکت یا گروهی خاص باشد. با توجه به این تعریف درمییابیم که اهمیت جهانیشدن نام یا نشان تجاری در دنیای اقتصاد و صنعت چیست و چرا بسیاری از کارخانهها یا تولیدکنندگان برای انتخاب نشان تجاری شرکت یا تولیدات خود اینقدر حساس هستند و با سختگیری هرچه بیشتر بازار را قبل از تولید محصول بررسی میکنند.
برای بیان بهتر اهمیت برندسازی در بازار مصرف این مثال کافی است: بسیاری از ما ایرانیان وقتی برای خرید پودر شوینده دستی روانه بازار میشویم، ناخودآگاه به فروشنده میگوییم: «آقا تاید دارید؟» در حالی که شاید این برند مدتهاست که از بازار مصرف ایران حذف شده و صدها نمونه جدید و تازهتری به بازار مصرف عرضه شده است. این مثال در مورد مایع ظرفشویی با نام «ریکا» هم کاملا صادق است. درواقع با اینکه تاید و ریکا یک برند قدیمی و فراموش شده است، اما طوری در اذهانها حک شده که هر نوع پودر شوینده یا مایع ظرفشویی را تاید و ریکا مینامیم.
جای تردید نیست که هر یک از ما در طول زندگی به چند عدد از هزاران محصول موجود در بازار وفادار هستیم و با توجه به برند و علائم آن کالاها، خرید روزانه خودمان را انجام میدهیم. شامپو، لباس، لوازم بهداشتی، مبلمان یا حتی تلفن همراه لوازمی است که همیشه با آنها سروکار داریم و سعی میکنیم برندی را که قبلا امتحان کردهایم و از آن رضایت کامل داریم، دوباره انتخاب کنیم. شاید بسختی برای برند جدید حاضر به هزینهکردن باشیم، چون از خدمات آن یا کیفیت آن بیاطلاع هستیم.
به هر حال این علاقه حاصل اعتمادی است که میان خریدار و تولیدکننده به واسطه نشان تجاری شکل گرفته است و خریدار بدون چون و چرا با دیدن علامت مورد نظرش دست به جیب میشود و برای آن هزینه میکنند، چون به کیفیت و نوع محصولات آن اطمینان کامل دارند.
به عقیده کارشناسان یک نام تجاری (برند) هویت محصول، شخصیت آن، فرهنگ استفاده از محصول و سرانجام ارزش کالا، مورد نظر است. برندسازی و معروفکردن برندهای تجاری حتی از اقتصاد هم فراتر رفته و بسیاری از جامعهشناسان و روانشناسان با توجه به نوع مصرف افراد و برندهایی که آنها استفاده میکنند حتی میتوانند شخصیت مصرفکنندگان این برندها را تعیین کرده و مورد بررسی قرار دهند. این امتیازها سرانجام میتواند به ارزش مادی و معنوی محصول مورد نظر ختم شود و اقتصاد مجموعهای را به حرکت وا دارد.
بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند که تعداد برندهای معروف تجاری یک کشور میتواند حاکی از توانمندی اقتصادی آن باشد و قدرت و رشد اقتصادی منطقهای خاص را به جهان معرفی کند. بنابراین میتوان اینگونه متصور شد که هرچه تعداد برندهای موفق و مطرح بینالمللی در کشوری بیشتر باشد، قدرت اقتصادی آن نیز بالاتر از دیگران است. به کوکاکولا، پپسی، اپل، گوگل، مایکروسافت، ایرباس، بوئینگ، سامسونگ، کیا، رولکس و... بنگرید. این برندها دنیا را تسخیرکرده و نفوذ کشورهایشان را فراملی و جهانی کردهاند. برند بیشتر: نفوذ بیشتر، اعتبار بیشتر و پول و منافع بیشتر. این واقعیتی است که در ایران درک نشده که اگر شده بود با چنین روند برندکشی و برندهایی چنین غبار گرفته مواجه نبودیم.
این موضوع تاکیدی بر جایگاه و ارزش برندسازی در صنعت است که بسیاری اعتقاد دارند برندهای تجاری یک کشور در حقیقت سفیران اقتصادی آن کشور خارج از مرزهایش هستند، چون همانطور که قبلا نیز اشاره کردیم خریداران با دیدن لوگو یا آرم محصولی که به آن وفادار هستند، اطلاعات کاملی از کشور تولیدکننده یا شرکت تولیدکننده و نوع خدمات آن را در ذهن خود مرور میکنند، این کارکرد دقیقا یعنی معرفی اقتصاد کشور سازنده آن محصول که باید بخوبی از آن حمایت و مراقبت کرد.
انواع برند
1ـ برند انفرادی: یک شرکت تجاری میتواند طبق سیاستهای تجاری و بازرگانی خود برای هر یک از محصولاتش به صورت تکتک برند انتخاب کند.
2ـ برندهای فامیلی: در این نوع از برندسازی شرکت تولیدکننده تصمیم میگیرد برای برخی از محصولاتش به صورت گروهی برندسازی کند و مجموعهای را تحت یک برند به بازار عرضه کند.
3ـ برند شرکتی: برند شرکتی نام کارخانه یا شرکتی است که محصولات مختلفی را تولید میکند مثل نساجی تاتا (هندوستان)، محصولات مهندسی و محصولات پتروشیمی.
4ـ برند ترکیبی: در این نوع از برندسازی شرکت مورد نظر برای معرفی و عرضه محصولاتش سعی میکند از تمام روشهای یاد شده بهره گیرد. در این نوع برندسازی میتوان به (تاژ شرکت بهداد) اشاره کرد.
جایگاه اقتصادی برند
برند در واقع بیانگر توانمندی و کیفیت محصولات تولیدی شرکتهای مختلف جهان است و هرچه این برند از قدمت بیشتری برخوردار باشد، اصالت و ارزش اقتصادی آن نیز بیشتر خواهد شد به طوری که ارزش اقتصادی این برندها اکنون در اقتصاد جهانی سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده و مبالغ هنگفتی برای برخی از آنها در نظر گرفته شده است. بسیاری از برندهای مطرح جهان اکنون میلیونها دلار ارزشگذاری شده است و هر ساله طبق اعلام رسمی رتبهبندی میشود.
برند در ایران
طبق مستندات موجود، دهه 40 شمسی برای ایران درخشانترین دوران بنیانگذاری برندهای تجاری بوده است که متاسفانه بنا به هر دلیل بیشتر آنها اکنون به خاطرهها پیوسته است و از آن پس تاکنون ایران نتوانسته برند جهانی موفقی را به بازارهای بینالمللی معرفی و آن را حفظ کند.
هرچند در دهه 40 شمسی برخی صنعتگران و فعالان عرصه اقتصادی پایههای برندسازی در ایران را بنا نهادند اما به دلیل بیتوجهی و سوءمدیریت تلاش چند ساله آنها که میتوان گفت مراحل اولیه جهانیشدن تولیدات ایران را طی کرده بود از بین رفت و بازهم ایران بدون برند جهانی ماند. در این زمینه میتوان از ظهور و سقوط ارج، پارس الکتریک، نساجی مازندران، آزمایش، هپکو، کفش وین، کفش ملی، چیتسازی ری و دهها برند دیگر نام برد؛ برندهایی که پس از انقلاب نیز ظهورکرده است، وضع چندان بهتری ندارد.
اهمیت و جایگاه معنوی برندها در تجارت آنچنان است که برخی سرمایهگذاران حتی پس از ناکامی یک برند به هر دلیل حاضر به تغییر آن نیستند و معتقدند این برند زمانی در اوج بوده و ذهن بسیاری را به خود معطوف کرده است و مشهور کردن دوباره آن بسیار سادهتر از مطرحکردن برندی جدید است.
نساجی مازندران شاهد مثالی دقیق و نمونهای زنده از این واقعیت است. این کارخانه پس از چند دهه تولید به دلیل مشکلاتی برای سالها تعطیل شد، حتی دستگاههای آن به عنوان آهن قراضه به فروش رفت، اما زمانی که سرمایهگذاری خارجی حاضر شد دوباره تولید را به این کارخانه بازگرداند، با تحقیق در بازار هدف تولیدات این کارخانه، متوجه شد که بسیاری از مشتریان داخلی و خارجی هنوز به این نام ایمان دارند و صلاح نیست که اعتماد آنها را با برندی جدید از بین ببرد و تصمیم گرفت که دوباره نساجی مازندران را احیا کند نه اینکه برای تقویت برندی نوظهور تلاش کند.
اکنون بسیاری از برندهای تولیدی ایران بخصوص در بخش مواد غذایی فقط در منطقه خاورمیانه معروف است و تا جهانی شدن فاصله بسیاری دارد البته گاهی برخی برندهای کشورمان که در حال قوت گرفتن بودند به دلیل سوءمدیریت، مغلوب رقبای سر سخت کشورهای همسایه یا دورتر شده است. به عنوان مثال، میتوان به زعفران و خرمای ایران که حاصل دسترنج و زحمت کشاورزان آفتابسوخته ایران است، اما با برندهای اسپانیایی یا استرالیایی فروخته میشود اشاره کرد یا حتی فرش ایران که اکنون مورد تاخت و تاز بافندگان افغان یا چینی قرار گرفته است.
مشکل کجاست؟
بسیاری از فعالان عرصه اقتصادی معتقدند که صنعت ایران هنوز جایگاه اصلی برند را درک نکرده است و بسادگی از کنار مرگ برندهای معتبر ایران میگذرد. آنها همواره تاکید میکنند که معیارهای برندسازی در ایران با معیارهای خارج از مرزها بسیار متفاوت است و همین موضوع باعث از بین رفتن تدریجی برندهای ایرانی در سطح بینالمللی میشود.
این کارشناسان نبودن سیستمی دقیق برای حفظ و حمایت از برندهای ایران را دلیل اصلی مرگ برندهای ایرانی در بازارهای بینالمللی میدانند و معتقدند که سازمانی باید در این زمینه تاسیس شود و دولتمردان باید برندسازی را جزو اولویتهای کاری خود قرار دهند تا شاهد ظهور و قوت گرفتن سفیران اقتصادی ایران یعنی همان برندها باشیم.
اما همه فعالان عرصه اقتصاد و البته عرصه علمی در دانشگاه یکصدا، خصوصی نبودن صنایع ایران و بهرهوری پایین را اصلیترین دلایل و سم مهلکی برای برندسازی ایران معرفی میکنند. طبق این نظر از آنجا که دولت ایران از مدتها پیش به عنوان یکهتاز عرصه تجاری ایران بوده و همه صنایع را زیر چتر مدیریتی خود قرار داده است، هیچ فرصتی برای برندسازی ـ که در فضای سالم رقابتی ایجاد میشود ـ فراهم نکرده است و تنها با مدیریتی سنتی و شیوههای منسوخ شده باعث از بین رفتن تدریجی برندهای ایران شده است. ایرانیان کسب درآمد و سود از برند را موضوعی رویایی و غیرقابل دستیافتن میدانند.
گرچه هرساله تعدادی کنفرانس در این باره برگزار میشود، اما متاسفانه هنوز اول راهیم و اگر خوب برنامهریزی نکنیم همین چند برند مطرح منطقه را هم راهی گورستان میکنیم.
نسخه درمان چیست؟
کارشناسان میگویند: قبل از هر نسخهای باید به فکر خصوصیسازی واقعی صنایع ایران باشیم تا فضای سالم و رقابتی دقیق در عرصه تجارت شکل گیرد و سپس میتوان به راهحلهای زیر اشاره کرد:
۱) استفاده از روشهای نوین حسابداری در بنگاههای تولیدی و خدماتی
۲) تغییر دیدگاه مدیران در بنگاههای ایرانی نسبت به سرمایهگذاری روی برند
۳) تقویت و تاسیس موسسههای ارزشگذاری و رتبهبندی برند تجاری
۴) تعیین ارزش برند شرکتها از سوی شورایعالی واگذاری و سازمان خصوصیسازی در جریان قیمتگذاری شرکتهای قابل واگذاری
۵) تعیین و تدوین استاندارد ارزشگذاری برند شرکتها از سوی سازمان حسابرسی و توصیه آن به موسسههای ارزیاب سهام و داراییها
۶) پیگیری اهمیت برند از سوی تشکلهای حرفه حسابداری
۷) ورود ارزشگذاری برند در ادبیات دولت درخصوص مصوبات و دستورالعملهای خصوصیسازی و واگذاری واحدهای دولتی
۸) ارزشگذاری برند شرکت از سوی خود بنگاه و ورود ارزش تعیین شده به ترازنامه شرکتها
۹) ایجاد بازار برند به منظور خرید، فروش (مزایده)، اجاره و ادغام برندها در یکدیگر
۱۰) تاکید مبلغان و شرکتهای تبلیغاتی روی برند (برندینگ) شرکتها به منظور فرهنگسازی
۱۱) برگزاری جشنواره محلی، جشنواره ملی، نمایشگاه برند و...
عماد عزتی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد