ساختار این فوتبال فاسد است

درباره فساد در لیگ یک و فاش شدن گوشه‌ای از آن و همچنین برخورد فدراسیون فوتبال با این بحث سر و صدای زیادی به پا شده و همه هیجان‌زده هستند، در چنین شرایطی معتقدم وقتی افراد هیجان‌زده می‌شوند، نمی‌توانند تصمیمات درستی بگیرند، اما همان طور که در برنامه تلویزیونی 90 اشاره کردم همه آدم‌های بزرگ فوتبال باید این مساله را پی گرفته و بسادگی رها نکنیم.
کد خبر: ۵۶۱۱۶۲
ساختار این فوتبال فاسد است

به عبارتی باید کاری کنیم که دستکاری در امتیازها و فساد در فوتبالمان ریشه‌کن شود. در اینجا درباره این مساله ناخوشایند به عنوان کسی که حدود 40 سال تجربه حضور در فوتبال بین‌الملل و فوتبال کشورم را دارم و در فصل گذشته هدایت تیم دسته اولی مس رفسنجان را بر عهده داشتم، ابتدا انواع رد و بدل شدن امتیازهای مجازی و غیرواقعی را بررسی کرده و سپس به راه‌های مقابله با آن می‌پردازم.

مدیران غیرفوتبالی

معتقدم فساد در فوتبال در وهله اول از مدیریت شروع می‌شود. مدیرانی که شغلی جز مدیریت یک باشگاه فوتبال ندارند و پیش از این در یک بخش مثلا صنعتی حقوق مشخصی می‌گرفته‌اند، الان به عنوان مامور راهی باشگاه شده‌اند و همه افرادی که درون باشگاه در اطراف آنها هستند، حقوق بگیرند. حال این مدیر در چه شرایطی قرار گرفته است، حداقل بودجه باشگاه‌های لیگ یکی بیش از یک میلیارد تومان بوده و در لیگ برتری این رقم به بیش از 25 میلیارد بالغ می‌شود. یعنی این مدیر صاحب امضای میلیاردی شده است و در این بین بعضی‌ها حتی امضا هم بلد نیستند! این تغییر شرایط کاری از نظر روان شناختی روی مدیر تاثیر می‌گذارد. مدیر وقتی اطراف خود را نگاه می‌کند همه حقوق بگیر هستند و آن طرف پرداخت‌های میلیاردی انجام می‌شود، به هر حال او هم یک انسان است. وقتی این همه تفاوت غیرعادلانه را می‌بیند، خواه ناخواه هر چقدر هم به خودش تسلط داشته باشد، باز هم به این بی‌عدالتی اعتراض می‌کند. از اینجا ساختار غلط فوتبال آغاز می‌شود.

زد و بند در قراردادها

در ساختار ایجاد شده وقتی یک مدیر باشگاه با پرداخت‌های میلیونی و میلیاردی مواجه شده و در عین حال به حقوق دو سه میلیونی خود نگاه می‌کند، به نوعی تلاش می‌کند با این ناعدالتی کنار بیاید و در این ساختار به افرادی برمی‌خورد که کارشان تقسیم پول است ـ تقسیم پول زبان بسته‌ای که دولت در اختیار فوتبال می‌گذارد ـ
در نتیجه قراردادهایی بسته می‌شود که هم بازیکن خشنود شود هم مدیران. در نتیجه در ترانسفر بازیکن و عقد قرارداد با آنها درصدی به افراد بیرونی تعلق می‌گیرد، درصدی به مدیر باشگاه و درصدی هم برای موفق شدن در خرید امتیاز.

بازیکنان فروشنده امتیاز!

حال این مدیر از کجا امتیاز می‌خرد؟ اولین افرادی که می‌شود از آنان امتیاز خرید، بازیکنان هستند. پس باید در هر 28 تیم یک سری بازیکن فروشنده امتیاز باشند و با توجه به این که برخی تیم‌ها بازیکنانشان بین 200 تا 300 میلیون تومان قرارداد دارند با رقم‌های یک میلیون و دو میلیونی نمی‌شود آنها را خرید، در نتیجه در بازی‌های خیلی حساس با پول‌هایی به مراتب بیشتر امتیازها دستکاری می‌شود.

در این پروسه اگر بازیکن یک میلیونی باشد، پنج تا بازیکن می‌خرند و اگر ده میلیونی باشند با خرید دو بازیکن می‌توانند یک تیم را زمین بزنند. این بازیکنان وجود دارند و شناخته شده هم هستند. نکته جالب ماجرا این است که گاه این بازیکنان، تحت فشار و تهدید خریدار امتیاز قرار می‌گیرند که مثلا اگر این کار را نکنی فصل بعد تیم نخواهی داشت، در نتیجه بازیکن به صورت مجانی هم امتیاز می‌فروشد!

این بازیکنان وقتی وجدان درد می‌گیرند در بازی ماقبل مسابقه مورد نظر یا خود را سه اخطاره می‌کنند یا کارت قرمز می‌گیرند یا خود را به مصدومیت می‌زنند تا در بازی مورد نظر غایب باشند. امتیاز فروختن برای این بازیکنان کار راحتی است؛ گل به خودی، پنالتی دادن، اخراج شدن تعمدی و کم‌کاری. کم‌کاری به این معنی که وقتی تعداد بازیکنان فروشنده در یک تیم مثلا به پنج نفر می‌رسد آنها کم‌کاری می‌کنند، کمتر می‌دوند و در درگیری‌ها و جنگ‌های فیزیکی کمتر شرکت می‌کنند تا عملا تیمشان با شش نفر، با یک تیم یازده نفره مبارزه کند. اکثر این خرید و فروش امتیاز هم از طریق ارتباط تلفنی، یکی دو روز قبل از بازی‌ها انجام می‌شود، این در حالی است که برخی مربیان قبل از مسابقه تلفن بازیکنان را جمع می‌کنند، غافل از این که برخی بازیکنان به همین دلیل دو سه خط تلفن همراه دارند.

دوپینگ فراگیر، جلوه‌ دیگری از فساد

دوپینگ بازیکنان در ابتدای فصل خیلی زیاد انجام می‌شود، چون در ابتدای فصل می‌گویند اگر چهار بازی اول دوپینگ کنیم و امتیاز بخریم و 12 امتیاز بگیریم ماشینمان در سرازیری قرار گرفته و پیش می‌رویم. متاسفانه باید بگویم دوپینگ در فوتبال ما بسیار فراگیر است و این طور نیست که تصور کنیم از 28 تیم لیگ یکی فقط هشت تیم دوپینگ کنند. گاه دو تا تیم دوپینگی مقابل هم قرار می‌گیرند و 90 دقیقه مثل تیم‌های اروپایی بازی می‌کنند.

یادم است چند سال پیش جلسه‌ای با مرحوم یحیی‌زاده، رئیس وقت فراکسیون ورزش مجلس داشتیم، وقتی صحبت از دوپینگ شد او گفت ما دوپینگ را تابو اعلام کرده‌ایم، به این دلیل که به دست غربی‌ها گزک ندهیم، اما وقتی فاجعه دوپینگ همزمان 9 وزنه‌بردار ملی‌پوش اتفاق افتاد او تاسف خورد و گفت ای کاش همان موقع جلوی این مساله را می‌گرفتیم. بنابراین معضلات اجتماعی را وقتی می‌توان از سر راه برداشت که تابوی آنها شکسته شود.

متاسفانه وقتی در مورد دوپینگ صحبت می‌شود انگار پتکی بر سر کمیته ضددوپینگ فدراسیون فرود می‌آید، اما این کمیته گناهی ندارد چون فدراسیون از پس هزینه بالای انجام تست دوپینگ در تمام مسابقه‌ها برنمی‌آید، گرچه این مساله راه‌حل دارد. پیشنهاد می‌کنم در ابتدای هر فصل از هر تیم لیگ برتری 300 میلیون تومان و از تیم‌های لیگ یکی هر کدام 150 میلیون تومان برای مبارزه با دوپینگ اخذ شود تا در طول فصل کمیته ضددوپینگ بتواند از همه بازی‌ها یا از هر دو بازی، یک بازی را آزمایش دوپینگ بگیرد و در کنار آن آموزش لازم هم به مدیران باشگاه‌ها داده شود تا با دوپینگ مبارزه کنند.

به هر حال باید با این پدیده به شکل جدی مبارزه کرد، چرا که وقتی دامنه دوپینگ بازیکنان ما از بالاترین لیگ تا جوانان شانزده ساله را دربر می‌گیرد، این مساله در سطح بین‌الملل به ما ضربه می‌زند. خیلی ساده است؛ اگر یک تفاوت بسیار زیاد در دوندگی در سطح بازی‌های داخلی یا بین‌المللی مشاهده می‌کنیم به علت این است که در بازی‌های بین‌المللی مبارزه با دوپینگ سفت و سخت است. حال این دوپینگ در لیگ به چه کار می‌آید؟ ممکن است در یک مسابقه یک طرف دوپینگی باشد و طرف دیگر پاک، در این حالت یک تیم یازده نفره باید با یک تیم سی و سه نفره مبارزه کند، در نتیجه تیم یازده نفره هم در بازی‌های بعد ممکن است به سمت دوپینگ پیش برود. خود من از همان روز اولی که کارم را در مس رفسنجان شروع کردم حداقل هفته‌ای یک بار در مورد مضرات دوپینگ برای بازیکنان صحبت کردم. با وجود این فکر می‌کنم دور از چشم من، یکی دو بار این اتفاق زشت در تیم ما هم رخ داده باشد.

خرید داوران

داوران هم بخشی از فوتبال هستند و عنصرهایی موثر. به هر حال در ساختاری که آلودگی همه تار و پود آن را در برگرفته، داوران هم دچار خطا می‌شوند و موارد بسیاری به صورت مستند وجود دارد که نشان می‌دهد داوران هم در دستکاری امتیازها دست داشته‌اند.

امتیاز نخریدم و سقوط کردم

خود من در همین فصل بشدت قربانی این شرایط شدم. فیلم بازی‌هایمان نشان می‌دهد داوران هشت امتیاز را از ما گرفتند، در حالی که می‌توانستیم چهار بازی را بخریم تا نه‌تنها به لیگ دسته دو سقوط نکنیم که به لیگ برتر هم برویم. می‌توانستیم در موقعیتی که پنج میلیون تومان از ما خواستند این پول را پرداخت می‌کردیم تا سقوط نکنیم. در مقطعی هم پیشنهاد 70 میلیونی به ما دادند! البته این پیشنهاد برای فروش امتیاز به ما بود. به هر حال ما این کار را نکردیم! خودم مچاله شدم و تیمم سقوط کرد، شما بگویید باید افتخار کنم به خودم یا اگر به لیگ برتر می‌رفتم بیشتر افتخار می‌کردم؟ براستی چرا باید این گونه باشد؟!

محرومیت دوای درد نیست

حالا می‌رسیم به شرایط امروز، شرایطی که علیپور رئیس ستاد برخورد با تخلفات حرفه‌ای و حسن‌زاده رئیس کمیته انضباطی فدراسیون شمشیر را از رو بسته‌اند و می‌گویند شش نفر را محروم می‌کنیم. سوال این است مگر تا به حال در این زمینه کسی محروم نشده است؟ چه نتیجه‌ای به دست آمده‌؟ در یکی از کشورهای آسیای شرقی با وجود این‌که برای برخورد با این مساله 180 نفر را سه ماه زندانی کردند، اما فساد در فوتبال این کشور همچنان ادامه یافت. پس محروم‌کردن به هیچ‌وجه راه‌حل مبارزه با فساد نیست و بدترش هم می‌کند.

مساله این است که این ساختار فاسد است و این فساد به طور آزاد و علنی، یا به ما زنگ می‌زنند یا واسطه‌هایشان را این طرف و آن طرف برای خرید و فروش امتیاز می‌فرستند. در این شرایط محروم‌کردن چه دردی را دوا می‌کند. غیر‌از این است که عده‌ای خیالشان راحت می‌شود که اوضاع آرام است و در فصل بعد گسترده‌تر این کار را ادامه می‌دهند. درخواست من این است که کسی را محروم نکنند، پلی‌آف را برگزار کنند و به فکر مبارزه بنیادین با این مساله باشند، چرا که محروم‌کردن این افراد یعنی به بیراهه‌بردن فوتبالی‌های صادق!

وقتی ساختاری فاسد است مطمئنا از 28 مربی بیش از ده نفر آلوده این ساختار هستند. هفت سال تمام است همه می‌گویند این فساد وجود دارد و ترتیب اثری داده نمی‌شود. متاسفانه بهروان رئیس کمیته مسابقه‌های جام آزادگان جایی عنوان کرده فروتن به جای پلیس بازی باید می‌رفت از سقوط تیمش جلوگیری می‌کرد! این حرف به این معنی است که من یعنی فروتن کاسه و کوزه‌ام را جمع کنم و کاری به این کارها نداشته باشم. وقتی یک مسئول این گونه می‌گوید پس محروم‌کردن دیگران بی‌معنی است. شهرداری تبریز گناهی ندارند، مربیان هم گناهی ندارند، چرا که ساختار فوتبال فاسد است.

چه باید کرد؟

وقتی با فاش شدن فساد در لیگ یک، تابوی این مساله شکسته‌شده و مردم از این موضوع خوشحال هستند نباید اجازه دهیم این روند ادامه داشته باشد. برخی تصور می‌کنند با محرومیت چند نفر مساله ریشه‌کن می‌شود، اما این تصور غلطی است. مگر در آن کشور آسیای شرقی با زندانی کردن 180 نفر این مساله ریشه‌کن شد؟ حسن‌زاده و علیپور باید نگاهشان را عمق بیشتری بخشیده و پشت قضایا را ببینند، افرادی در گوشه و کنار این فوتبال نشسته‌اند که نمی‌شود براحتی به آنها دست زد، باید جلوی فعالیت این آدم‌ها را گرفت.

باید با ایجاد تناسب بین حقوق مدیران با بازیکنان و مربیان، آموزش و کنترل شدید دوپینگ، نظارت و کنترل خیلی زیاد روی داوری و البته بالا بردن حق‌الزحمه داوران، نظارت و کنترل شدید هنگام عقد قراردادها و شناسایی حدود 140 بازیکن که تخمین زده می‌شود امتیاز می‌فروشند و زیر نظر گرفتن آنها، فصل بعد لیگ یک را قانونمند کنیم و به شکل جدی با فساد مبارزه کنیم. چه در غیر این صورت محروم‌کردن شش نفر، به نوعی سر مردم کلاه گذاشتن است.

وقتی صحبت از دستکاری امتیازها می‌شود، علیپور برای این‌که آبروی این فوتبال فاسد را حفظ کند می‌گوید سه بازی مشکوک است، در حالی که من به او می‌گویم 90 درصد بازی‌های لیگ یک مشکوک است.

بهمن فروتن ‌/‌ کارشناس فوتبال

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها