
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در حقیقت و همانطور که از پیش نیز از چمن گلی به عنوان جانشین محمد بنا نام برده میشد، او یک بار دیگر از نو در راس تیمی قرار گرفت که پیش از این نیز در سالهای اولیه 2000، آن را تجربه کرده بود.
بهترین مربی دنیا سال 2012 که از فردای انتخاب و معرفیاش به این عنوان از سوی فدراسیون جهانی (فیلا) در داخل با غضب و قهر عدهای خاص قرار گرفت تا پیامد آن نیز از سرمربیگری تیم ملی جوانان کنار گذاشته شود.
مدیر ارشد و تحصیلکرده ورزش و کشتی ایران که اکنون در مقطع دکتری تحصیل میکند، امروز اگر هدایت تیم ملی کشتی فرنگی را به عهده گرفته، آن را از سر ادای دین میداند و این که قرار نیست تیم ملی ضربه بخورد.
شاید هر کس دیگری به جای چمنگلی بود، در پذیرش این مسئولیت در مقطع فعلی احتیاط میکرد، اما او که با سختی در عرصه قهرمانی به بزرگی رسیده، آدمی نیست که در برابر سختیها قد خمکرده و از رفتن به دل سختیها شانه خالی کند.
او که معتقد است کشتی فرنگی به امثال محمد بنا نیاز دارد و دوست دارد زمانی تمام استخوان خردکردههای کشتی فرنگی را زیر یک سقف ببیند، نسبت به آینده دل نگران نیست و وقتی نیز دلیل این اعتماد به نفس را جویا میشویم میگوید: به تواناییهای خودم ایمان دارم و میخواهم در عمل نشان دهم که کشتی فرنگی ایران میتواند با قدرت راه خود را در کشتی جهان ادامه دهد.
چمنگلی حتی تاکید میکند در صورت تداوم کاری و بودن در راس این تیم تا بازیهای المپیک 2016 برزیل، این قول را خواهد داد که به جای سه طلا، کشتی فرنگی روی هر هفت مدال حساب کند.
بیشک این اطمینان چمنگلی برگرفته از تواناییها و استعدادهای بالایی است که در کشتی فرنگی ایران موج میزند. او که فعلا ماموریت خود را تا خرداد 92 (پایان رقابتهای قهرمانی آسیا) تعریف کرده، امیدوار است بتواند در بلندمدت به کارش در تیم ملی ادامه داده و نسلی تازه از کشتیگیران مستعد و افتخارآفرین را به کشتی ایران معرفی کند.
پذیرش سکان هدایت تیمی که با کسب سه طلا، قهرمان المپیک شده است، خطری برای شما محسوب نمیشود؟ شاید در این برهه تصمیمی گرفتید که دیگران با توجه به بالا بودن انتظارها، از آن گریزان بودند.
من بزرگ شده منطقه جنگی هستم و مرد جنگ و روزهای سخت. توجه داشته باشید اگر فردی میخواهد بزرگی خود را نشان دهد نباید از انجام کارهای سخت بترسد. من کسی هستم که از نونهالی به کشتی علاقهمند بوده و با این ورزش پهلوانی و جوانمردی بزرگ شدهام.
در یک خانواده کارگری بزرگ شدهام که هم پدرم و هم مادرم به رحمت خدا رفتهاند و همیشه به یاد آنها هستم که در چه شرایط سختی به ما پر و بال دادند و ما را بزرگ کردند. بنابراین هیچ گاه فراموش نمیکنم از کجا آمدهام و به کجا رسیدهام. به واقع پیش از هر چیز خودم را مدیون والدین مرحومم میدانم.
از طرفی عزت و ذلت هر انسانی دست خداوند است و من هم پیش از شروع هر کاری به خداوند توکل کرده و سعی میکنم در کارم صادق باشم. هرجا کاری را شروع کردهام هر آنچه در توانم بوده را در طبق اخلاص گذاشتهام. بنابراین هیچ گاه از خطر کردن نمیترسم. درست است کار سختی را به عهده گرفتهام، اما این کار شدنی است. ممکن است برخی این تصور را داشته باشند که من بلافاصله به پیشنهاد مربیگری تیم ملی پاسخ مثبت دادم، اما این طور نبود.
حدود شش ماه زمان برد تا این مسئولیت را پذیرفتم. یعنی درست زمانی که محمد بنا از سمت خود استعفا کرد سراغ من آمدند، اما در آن مقطع احساس میکردم محمد بنا برمیگردد. به هر حال وقتی دیدم تصمیم بنا قطعی است در نهایت این مسئولیت را پذیرفتم، اما معقتدم نباید زحمات بزرگان ورزش و بویژه کشتی را نادیده گرفت. من احترام خاصی برای محمد بنا قائلم و معتقدم نباید او از کشتی دور باشد. مگر ما در کشتی فرنگی چند نفر مثل محمد بنا و به طور کلی بزرگ این رشته داریم؟ پس با حذف بزرگان مخالف و با جذب آنها موافقم.
شما در شرایطی از محمد بنا به نیکی یاد میکنید که تصور عامه این است چمنگلی با محمد بنا مشکل دارد و برخی قصد دارند شما دو نفر را مقابل هم قرار دهند. این قضیه بخصوص پس از انتخاب شما به عنوان برترین مربی کشتی فرنگی دنیا بیشتر نمود پیدا کرد. ماجرا چیست؟
معتقدم کسانی که مشهور میشوند باید از هوش بالایی برخوردار باشند. الان من که مشاور معاون وزیر ورزش و جوانان (احمد رسولینژاد) هستم و در بسیاری از تصمیمگیریهای وزارت ایفای نقش میکنم، باید خودم هم منصفانه اظهارنظر کنم.
متاسفانه به جای این که حقایق بدرستی منعکس شود برخی سعی میکنند در کشتی حاشیهسازی کنند و به این ورزش لطمه بزنند. جالب است بدانید محمد بنا وقتی در سال 2011 به عنوان بهترین مربی کشتی فرنگی دنیا انتخاب شد یکی از اولین کسانی که به او تبریک گفت، من بودم. حتی در شهر محل تولدم یعنی سقز کردستان، مراسم باشکوهی برای او برگزار و مردم آنچنان که شایسته و برازنده محمدبنا بود از او تجلیل کردند. چرا این مراسم را برگزار کردم؟ چون انتخاب او را به عنوان یک افتخار برای کشتی فرنگی و کشورم میدانم.
ممکن است برخی دوستان با محمد بنا اختلافنظر داشته باشند، اما من هیچ وقت اختلافنظر نداشتم و سعی نکردم روی حقیقت چشم ببندم. به قرآن سوگند میخورم برخلاف شایعههایی که در مقطع انتخابم به عنوان بهترین مربی سال 2012 دنیا مطرح شد، روحم نیز از این موضوع باخبر نبود.
با این که شما هم اشاره داشتید محمد بنا دیگر برنمیگردد، اما چرا اعلام شد سمت سرمربیگری تیم ملی همچنان به خاطر بنا خالی خواهد ماند و خود شما هم به عنوان مربی ارشد تیم ملی کشتی فرنگی انتخاب شدید؟
به نکته خوبی اشاره کردید. همه بخوبی میدانیم بزرگان کشتی فرنگی انگشت شمارند. نمیخواهم توهین کنم یا کسی دچار سوءبرداشت شود، اما ما بسیاری از مربیان سازنده را داریم که توانایی مدیریت هیچ کدام از ردههای سنی تیم ملی را ندارند. در عین حال باید قدردان آنها باشیم. محمد بنا هم ازجمله بزرگان کشتی فرنگی است و من خودم به رسول خادم (مدیر تیمهای ملی کشتی) پیشنهاد کردم جای بنا را خالی بگذارد. مگر ما چند بزرگ داریم که بخواهیم آنها را از دست بدهیم.
معتقدم همه باید باشند و به این کشتی کمک کنند. کشتی فرنگی، مربیان بزرگی چون حسن بابک، احد پازاج، رضا سیمخواه و حسین یوسفی افشار دارد و پیشکسوتان بزرگی چون رحیم علیآبادی، بهرام مشتاقی و حسین ملاقاسمی هستند که باید به این رشته کمک کنند. بر این مبنا معتقدم برای همه ما فضا برای کار کردن هست. به رسول خادم هم همین را گفتم. مدیر تیمهای ملی که هیچ، صفر تا صد کشتی فرنگی را به محمد بنا بسپارید، چه ایرادی دارد؟ بالاخره او هم بزرگ این کار است و باید از همه ظرفیتها استفاده کرد. اختلاف سلیقه هم وجود داشته باشد مهم نیست، چراکه از دل همین اختلاف سلیقهها و و نقدها میتوان به بهترین نتیجه رسید. با تعریف و تمجید که نقاط ضعف برطرف نمیشود.
اما به هر حال محمد بنا کسی بود که شما را از مربیگری تیم ملی برکنار کرد و در آن مقطع ناراحتی خودتان را بروز دادید؟
معتقدم با وجود اختلاف سلیقهها باید احترام همدیگر را حفظ کنیم. بنا در شرایطی من را برکنار کرد که طی 9 ماه فعالیت در سمت سرمربی تیم ملی جوانان، فقط یک ماه حقوق گرفتم و هیچ گاه این بحث را رسانهای نکردم. من وضع مالی خوبی ندارم، اما خدا به من عزت داده و کارکردن برای تیم ملی را وظیفه و ادای دین میدانم. با وجود آن شرایط انتظار داشتم محمد بنا یک خسته نباشید به من بگوید. به هر حال آن شرایط گذشت و امیدواریم همیشه قدردان همدیگر باشیم.
گفتید نقاط ضعف. ازجمله نقاط ضعفی که برخی منتقدان محمد بنا به آن اشاره دارند، نبود پشتوانه برای کشتیگیران اصلی تیم ملی است و میگویند بنا به صورت گلخانهای روی عدهای کشتیگیر متمرکز شد و اساسا در پشتوانهسازی دچار ضعف شدیم. ارزیابی شما در این زمینه چیست؟
ابتدا باید بگویم من با بحث گلخانهای عمل کردن کشتی فرنگی ایران در سالهای اخیر موافق نیستم، اما اگر میبینید کشتی ما در ردههای سنی پایه دچار ضعف است به دلیل استفاده نکردن از بزرگانی است که در بالا به آنها اشاره کردم. متاسفانه در این سالها به جای شایستهسالاری، رفیق بازی در انتخاب کادر فنی تیمهای ملی حاکم بوده و حرف اول را زده است. این یکی از آسیبهای کشتی فرنگی ایران در سالهای اخیر بوده است.
چه راهکاری برای برونرفت از این شرایط پیشنهاد میکنید؟
همان طور که گفتم باید راه را برای حضور همه بزرگان باز کرد و از تجربهها و توان فنی و مدیریتی آنها بهره برد. در کنار آن باید دو برابر آن چیزی که برای سرمربی تیم ملی بزرگسالان هزینه میکنند به مربیان تیمهای رده پایه اختصاص دهند، چراکه آنها فردای کشتی را میسازند.
مدیریت را به عنوان یکی از عوامل اصلی سرمربیگری تیم ملی برشمردید، همان طور که احدپازاج ـ همدورهای شما در زمان قهرمانی ـ مدیرکل ورزش و جوانان اردبیل است. خود شما هم در سالهای گذشته (86 و 87) مدیرکل تربیت بدنی استان کردستان بودید. فکر نمیکنید بازگشت شما از سمت مدیرکلی به مربیگری یک نوع بازگشت به عقب است؟
اول این را بگویم کــه اکنون در کسوت مشاور معاون وزیر، موقعیتم از سرمربی تیم ملی، هم از نظر مادی و هم از منظر جایگاه بهتر است. شاید سرمربی تیم ملی خیلی در معرض دید باشد، اما من موافق این نیستم. دوست دارم وقتی مسئولیتی را به عهده دارم بدون جار و جنجال رسانهای و در آرامش کامل کارم را انجام دهم.
دیدید وقتی به عنوان بهترین مربی دنیا انتخاب شدم تلفن همراهم را خاموش کردم و وقتی هم به عنوان مربی ارشد تیم ملی کشتی فرنگی انتخاب شدم، همین کار را کردم. میخواهم بگویم زیاد اهل این نیستم که در رسانهها حضور پررنگ داشته باشم. ما همه از جنس کشتی هستیم و از تشک کشتی به اینجا رسیدیم و باید قدر این تشک را بدانیم، چون اگر کشتی نبود به اینجا نمیرسیدم. بنابراین بازگشت به مربیگری را نهتنها بازگشت به عقب ندانسته، بلکه آن را بازگشت به عشقم و آن چیزی که من را به اینجا رسانده، میدانم.
اما گفته میشد یکی از گزینههای فدراسیون کشتی و رسول خادم برای سمت مربی ارشد تیم ملی کشتی فرنگی احد پازاج بود. چطور شد او این مسئولیت را نپذیرفت؟
باید بگویم پازاج رفیق ثبتی من است! ما سالها در دوران قهرمانی هم اتاق بودهایم و در صمیمیت ما شک و شبههای وجود ندارد. اتفاقا من به خادم پیشنهاد کردم پازاج را به عنوان مربی ارشد انتخاب کند و خودم به عنوان دستیار در کنار او باشم. چون به هر حال مدیرکلی و رئیس فدراسیونی روزی تمام میشود و چون همه از جنس کشتی هستیم، باید به کشتی برگردیم، اما پازاج در این ارتباط اعلام کرد با توجه به این که آخر سال است و خیلی فوری به او پیشنهاد شده، در این شرایط نمیتواند این مسئولیت را بپذیرد.
میبینیم شخصیت شما نسبت به گذشته متفاوت شده است. با توجه به این که تاکید خاصی روی بحث مدیریت در مربیگری تیم ملی دارید، به نظر میرسد تجربه مدیرکلی در این مساله دخیل بوده است. همین طور است؟
قطعا تجاربی که انسان در مراحل مختلف زندگی کسب میکند در آینده به کار او میآید. جالب است بدانید من زمانی از یک مدیرکل تربیت بدنی متنفر بودم، چون قهرمانان را نمیشناخت و آنها را پشت در بسته اتاق خود نگه میداشت. بنابراین چون خودم به در بسته خورده بودم وقتی مدیرکل شدم یک ورزشکار قهرمان را مسئول دفترم گذاشتم که همه قهرمانان استان را بشناسد و کسی پشت در بسته نماند. از معدود کسانی هستم که سراغ مسئولان نمیروم. شاید باورتان نشود با این که در وزارت ورزش کار میکنم تنها یک بار آن هم به صورت اتفاقی با وزیر رودررو شدم و برخی مسائل را با او در میان گذاشتم.
من هیچ وقت دنبال مسئولیت نبودهام و بارها به پیشنهادهای مختلف پاسخ رد دادهام. اگر هم برخی مسائل را به وزیر گفتم به خاطر احساس وظیفهام بود. مگر ما چند نفر قهرمان در وزارت ورزش داریم که بتوانند مشاوره فنی به وزیر بدهند، قطعا محدود هستند و من هم بر حسب وظیفه خود نکاتی را به وزیر یادآور شدم.
برگردیم به شرایط کنونی تیم ملی، چرا حکم مربیگری شما فقط برای شش ماه صادر شده است؟
ما تا پایان خرداد ماه عهدهدار این مسئولیت شدهایم، چون تا آن مقطع تکلیف مدیریت فدراسیون کشتی مشخص خواهد شد. ما با این کار دست رئیس جدید فدراسیون را عملا برای انتخاب کادر فنی مورد نظر خود بازگذاشتهایم. اگر ما را خواستند که در آن صورت با شرایط خاصی کار را ادامه میدهیم، اما در این مقطع بدون هیچ گونه شرط و شروطی و به دلیل این که کار تیم ملی همچون ماههای گذشته روی زمین نماند، این مسئولیت را پذیرفتیم.
شما در دورهای سکاندار تیم ملی شدید که به نوعی دوره پوستاندازی تیم ملی است و باید بتدریج برای المپیک برزیل آماده شویم. در این فرصت کم تا مسابقههای قهرمانی آسیا، چه کار خاصی میخواهید انجام دهید؟
به هر حال اگر بخواهیم با برنامه شش ماهه کارنامه یک مربی را ارزیابی کنیم، راه را به خطا خواهیم رفت. نه تنها من که خود محمد بنا هم طی شش ماه نمیتواند برنامههایش را اجرا کند.
باید به نیروها فرصت داد و اعتماد کرد تا مربیان برنامههای خود را اجرا کنند. این یکی از آسیبهای همیشگی ورزش ما بوده است که به دلیل نبود ثبات مدیریت برای مدیران و مربیان متضرر شدهایم. از طرفی میبینیم مثلا از مربی تیم ملی نهتنها حمایت نمیشود بلکه همه به او حمله میکنند، درست مثل شرایطی که الان من دارم. خود محمد بنا هم این مشکل را داشت، اما ثبات کاری باعث شد او نتیجه بگیرد، هرچند او هم بسیار سختی کشید. باید فرصت داده شود تا چند محمد بنا در کشتی فرنگی پرورش داده شوند.
مربیگری تیم ملی کار فوقالعاده سختی است، در کنار آن باید فرصت لازم در اختیار مربی قرار بگیرد تا با فراغ بال به اجرای برنامههای خود بپردازد.
تیم ملی اکنون شرایط دیگری هم دارد، مثل این که شایعاتی مبنی بر احتمال خداحافظی حمید سوریان از دنیای قهرمانی به گوش میرسد. آیا چنین اخباری باعث دغدغه خاطر برای شما نشده است؟
معتقدم کسی مانند حمید سوریان که قهرمان المپیک شده است از چنان هوشمندیای برخوردار است که وقتی تصمیمی بگیرد همه جوانب را سنجیده است و من نمیتوانم در تصمیم او دخالت کنم. با وجود این به او توصیه میکنم با توجه به تواناییهایش همچنان برای ثبت رکورد و کسب مدالهای بیشتر در کشتی بماند، درست مثل بهداد سلیمی در وزنهبرداری که میتواند به وزنهزدن ادامه دهد و رکورد حسین رضازاده را بشکند.
به نظر من سوریان حالا که قهرمان المپیک هم شده، باید بهتر از سالهای قبل تمرین کند. من دو سه سال با حمید سوریان کار کرده ام. زمانی که از تیم ملی رفتم و مدیر کل تربیت بدنی استان کردستان شدم، به او گفتم حمید! تو هر چند نفر دوم وزن 55 کیلو (نفر اول مرحوم محمد حضرتی بود) هستی، اما نباید کشتی را کنار بگذاری. تو نابغه ای هستی که میتوانی قهرمان المپیک شوی.
هنوز هم ارتباط شما و سوریان صمیمانه است؟
بله، سوریان قهرمانی است که من همهجانبه او را قبول دارم، نه فقط به دلیل قهرمان بودنش.
اگر سوریان به کشتی ادامه دهد پیشنهاد میکنید در چه وزنی به کار خود ادامه دهد؟
همان 55 کیلو.
دیگر نفرات شاخص تیم ملی چطور، سعید عبدولی، قاسم رضایی و امید نوروزی، آیا در رقابتهای قهرمانی آسیا (اردیبهشتماه ـ هند) از آنها استفاده خواهید کرد؟
من با رسول خادم هم صحبت کردم. باید به این کشتیگیران شاخص احترام گذاشت، اما مدیریت و نظم و انضباط هم در جای خود اهمیت دارد. همه کشتیگیران شاخص ما باید با اشتیاق بیشتری نسبت به جوانان در اردوها حضور داشته باشند. اما دیگر کشتیگیران هم قابل احترام هستند، اما با توجه به اینکه قصد دارم در رقابتهای قهرمانی آسیا به جوانان میدان بدهم، از این کشتیگیران شاخص خواستم در صورت تمایل در اردوی این رقابتها شرکت کنند.
با چه هدفی قصد دارید در رقابتهای قهرمانی آسیا به جوانان میدان دهید؟ نگران نتیجه نیستید؟
شاید اگر کس دیگری جای من بود بهترین تیم را برای کسب بهترین نتیجه به رقابتهای قهرمانی آسیا میبرد، اما من معتقدم بالاخره جایی باید به این جوانان میدان داد. بین نفرات دوم و اول ما فاصله زیادی وجود دارد و باید کاری کرد که این کیلومترها فاصله را پر کنیم. چرا باید نگران نتیجه باشم!؟ نهتنها من، اگر محمد بنا هم سرمربی تیم ملی شود و در مسابقههای جهانی سه طلا کسب نکند، مورد سوال قرار میگیرد. در حالی که باید فرصت داد و تیم کاملی را برای المپیک بعدی آماده کرد.
با توجه به اینکه شما سال گذشته هدایت تیم ملی جوانان را در رقابتهای جهانی بهعهده داشتید، فکر میکنید کشتیگیران جوانی که برای رقابتهای قهرمانی آسیا در نظر دارید، آینده درخشانی در این رقابتها و سالهای آینده دارند؟
به هر حال همانطور که گفتم باید به این جوانان میدان داد، چون با توجه به ضعف پشتوانه هم در تیم ملی کشتی فرنگی و هم در تیم ملی کشتی آزاد باید سرمایهگذاری لازم را در این رابطه انجام دهیم. شما ببینید رسول خادم چرا شبانهروزی در اردوی تیم ملی است. به دلیل این که به جوانان انگیزه دهد و آنها را به لحاظ کیفی به سطح مدالآوری جهانی برساند.
واقعیت این است تیم جوانان در شرایطی سال گذشته در رقابتهای جهانی چهارم شد که طبق برنامه دوسالهای که من برای این تیم داشتم، بیتردید در جهانی 2013 جوانان قهرمان میشد. چرا که برنامه جامع و کاملی برای این تیم از برنامههای تمرینی و جزئیاتی همچون کنترل ضربان قلب کشتیگیران را شامل میشد و از طرفی همه اردو به حبسکردن کشتیگیران در خانه کشتی خلاصه نمیشد و برنامههای تفریحی سالم نیز برای آنها در نظر گرفته بودم، اما متاسفانه همانطور که گفتم آن مسائل پیش آمد و دوباره کشتی فرنگی به دلیل اختلاف سلیقه ضربه خورد.
از مجموع صحبتهای شما این گونه بر میآید که شایستهسالاری و میدان دادن به جوانان محور اصلی برنامه شماست. میخواهیم خیلی دقیقتر به ریشه این موضوع پرداخته و ریشه این تفکر را بیان کنید؟
شاید هر کس دیگری جای من بود و اهل کردستان بود نه به عضویت تیم ملی در میآمد، نه کاپیتان تیم ملی میشد و نه چند سال در 68 کیلو در دنیا مطرح میشد. من نفر اول تا چهارم المپیک را شکست دادم و بعد خودم در المپیک بارسلونا نفر پنجم شدم.
در رقابتهای جام پادوبنی شوروی سابق سال 71 همه قهرمانان اول تا چندم جهان و المپیک را شکست دادم. آن هم در چه شرایطی، فقر مطلق! من زمانی که به تیم ملی دعوت شدم حتی یک ریال هم در جیبم نبود. یک حمایتکننده هم نداشتم.
متاسفانه میدیدم کسانی که سرمربی تیم ملی میشوند شاگردانشان خیلی راحت و با لابی به تیم ملی راه پیدا میکنند، اما امثال من هیچ گاه این طور نبودیم. مرارتها کشیدم تا خودم را ثابت و اعتماد مربیان را جلب کنم و این یعنی گذشتن چند سال از عمر مفید قهرمانی.
شاید باورتان نشود، اما چند اعزام برون مرزی را به خاطر همین مشکلات از دست دادم و یک بار از دم پله هواپیما من را از سفر باز داشتند (1365 ـ آسیایی هند). اما من که به هر ترتیب از 17 سالگی به عضویت تیم ملی درآمدم، هیچ گاه خاطره آن بازماندن تلخ از رقابتهای قهرمانی آسیا از ذهنم پاک نشد. خاطرهای که تا همین امروز چراغ راهم است و با همه وجود و با نگاه عادلانه سعی میکنم به شاگردان جوانم اعتماد کنم. چون در آن سفر سرمربی خود سوار هواپیما شد و من را به حال خودم رها کرد. من در کسوت مربی تیم ملی هیچگاه تا مطمئن نشوم همه کشتیگیران سوار هواپیما شدهاند خود به هواپیما قدم نمیگذارم، یک سرمربی و کسی که مسئولیت به عهده دارد باید همه جوره مسئولیتپذیر باشد.
به دنبال تصمیم کمیته بینالمللی المپیک مبنی بر حذف کشتی از المپیک، فیلا برای رهایی کشتی از این مخمصه قصد دارد قوانین کشتی را تغییر دهد. این شرایط برای شما نگرانکننده نیست؟
نه به هیچ عنوان. خوشحال میشوم اگر قوانین تغییر کند، چرا که این تغییر قوانین خاص ایران نبوده و همه حریفان ما را هم در بر میگیرد. از طرفی اگر کشتی به قوانین سابق خود برگردد با توجه به اینکه ما با آن قوانین هم کار کردهایم و کشتیگیرانمان با آن قوانین آشنایی لازم را هم دارند جای نگرانی نیست. به واقع کشتی ما از زمانی به روز شد که گئورگی ورشنین مربی و نظریهپرداز بزرگ روس حدود دو دهه پیش به عنوان سرمربی در کشتی فرنگی ایران حضور یافت. جایی که ما فرنگیکاران اصولا کلاس کشتی فرنگی را بلد نبودیم و این مربی بزرگ کلاس کشتی را به ما آموخت. به این معنی کشتی فرنگی ما به سینه تو سینه و فنون پرتابی خلاصه میشد، اما این مربی کار کردن با دستها و شیوه استفاده قانونی از پاها را هم به ما آموخت. به این ترتیب رفتهرفته کشتی فرنگی ما که پیشتر حرفی در کشتی دنیا نداشت، بتدریج قد علم کرد.
در مجموع باید بگویم اگر کشتی، از سه تا وقت دو دقیقهای به دوتا وقت سه دقیقهای هم تبدیل شود بازهم جای نگرانی نیست، چرا که از همان زمان، ورشنین کشتی فرنگی را به ما آموخت و به عبارتی او ما را به جایی رساند که در حال حاضر هستیم.
و نقطه ایدهآل شما در کشتی فرنگی کجاست؟
واقعیت این است که کشتی فرنگی کلاسیک و خیلی سختتر از کشتی آزاد است.یک مربی علاوه بر بهرهمندبودن از تجارب بسیار بالا، باید از ظرافتهای خاص کشتی هم آگاه باشد.
در مجموع در پاسخ به این پرسش باید بگویم برخلاف برخی دوستانم که به من گفتند اشتباه کردی در این مقطع هدایت تیم ملی را بهعهده گرفتی، باید بگویم در بهترین شرایط مربی ارشد تیم ملی شدهام و اگر بمانم چهار سال برای ساختن تیم ملی و حضور پرقدرت در المپیک برزیل وقت دارم.
من به داشتههای خودم ایمان دارم که این کار را پذیرفتم، بنابراین اگر از من حمایت شود و برنامههایم مورد موافقت قرار گیرد، شک نکنید بهتر از المپیک لندن نتیجه خواهیم گرفت. میتوانم در هفت وزن، هفت مدعی جهان بسازم. شاید در المپیک برزیل خبری از کشتیگیران شاخص فعلی نباشد، اما شک نکنید میتوانیم هفت مدعی قهرمانی داشته باشیم. پس اجازه بدهند به جای محمد بنا، چند محمد بنای دیگر در این کشتی داشته باشم.
حرفهای خودمانی مربی ارشد تیم ملی کشتی فرنگی
متولد سال 1347 از شهرستان سقز استان کردستان هستم و به آن دیار افتخار میکنم.
مرحوم پدرم کشتیگیر بود و پدربزرگ مادریام پهلوان بود و پدرم از او حساب میبرد!
دانشجوی دکتری تربیت بدنی هستم.
از سال 63 عضو تیم ملی شدم، یعنی وقتی فقط 38 کیلو وزن داشتم. یک بار هم در کشتی آزاد قهرمان ایران شدم.
کشتی را تا سال 96 میلادی و رقابتهای دانشجویان جهان که در تهران برگزار شد، ادامه دادم. در آن سال در فینال با نتیجه یک بر یک مغلوب حمزه یرلی کایا از ترکیه (رئیس فعلی فدراسیون کشتی ترکیه) شدم و برای همیشه از دنیای قهرمانی کنارهگیری کردم.
نمیدانید در این سالها مردم استانهای کرمانشاه، ایلام، کردستان و آذربایجان غربی چه محبتی در حق من داشته و چگونه از من حمایت کردهاند. به همین دلیل دست تکتک آنها را میبوسم.
من از مسئولان کشتی و ورزش تنها حمایت معنوی میخواهم. دوستانی دارم که حاضرند چهار سال تمام هزینههای برپایی اردوهای تیم ملی را در منطقه غرب ایران بپردازند. این یک اغراق نیست و واقعا به پول نیاز ندارم.
وقتی ما کشتی میگرفتیم به واقع کار سختی داشتیم. پنج دقیقه جنگیدن با یک قهرمان جهان کجا و قوانین امروز کجا؟! امروز در یک دقیقه و 30 ثانیه سرپا کشتیگیر دوبنده آبی خودش را آماده میکند که در خاک حریف فن نخورد و دوبنده قرمز خودش را برای فن زدن آماده میکند، اما آن موقع چنان فشاری را تحمل میکردیم که 30 ثانیه آخر مسابقه را نمیدانستیم کجاییم و تشک کجاست.
از تجربیات مدیران ورزش باید بهره برد، حتی تحت عنوان اتاق فکر هم که باشد باید روسای سابق سازمان تربیت بدنی را به لحاظ فکری به کار گرفت تا تجارب ارزشمند ورزش ما خاک نخورد.
حجت الله اکبرآبادی - امید توفیقی (گروه ورزش)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علاءالدین بروجردی نماینده مجلس شورای اسلامی در گفت وگو با جام جم آنلاین:
ابوالفضل ظهره وند نماینده مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی روزنامه «جامجم» با سجاد سالاروند، نخستین کوهنورد ایرانی دارای معلولیت در مسیر صعود به هفت قله بلند دنیا