کیف‌قاپ، زن سالخورده را کشت

به گزارش جام‌‌جم، سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران روز گذشته در این باره گفت: در آخرین روزهای مرداد امسال یک سارق کیف‌قاپ به زن 64 ساله‌ای که در حال عبور از خیابان بهبودی بوده، حمله‌ور شده و با کشیدن کیف و مجروح شدن زن صاحب کیف، وی از محل متواری شده است.

محمدیان افزود: در این حادثه رهگذران موضوع را به مرکز فوریت‌های پلیسی 110 گزارش کردند و با انتقال زن مجروح به بیمارستان، وی بر اثر ضربه‌ای که به سرش هنگام برخورد با زمین وارد شده بود، به کما رفت و یک روز بعد جان باخت.

دستور قضایی

رئیس پلیس آگاهی تهران اضافه کرد: در پی مرگ زن مالباخته، موضوع به بازپرس شهریاری در دادسرای جنایی گزارش و پرونده به شعبه 10 پلیس آگاهی تهران ارسال شد.

با شروع تحقیقات از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی، معلوم شد سارق کیف‌قاپ پس از سرقت، از کارت بانکی مقتول، پول برداشت کرده است که در ادامه تصویر متهم از بانکی که پول برداشت کرده بود، به دست آمد.

با بررسی تصویر متهم و تطبیق آن با بانک اطلاعات مجرمان سابقه‌دار، ردپای یک متهم سابقه‌دار در این جنایت کشف شد.

محمدیان تصریح کرد: بررسی‌های اولیه نشان می‌داد، این متهم چند روز پس از آزادی از زندان مرتکب جنایت شده است.

رییس پلیس آگاهی تهران یادآور شد: با جمع‌بندی اطلاعات سرانجام روز گذشته کارآگاهان شعبه 10 پلیس آگاهی تهران متهم را دستگیر و تحقیق از او را آغاز کردند که وی در ابتدای تحقیقات به قتل زن سالخورده اعتراف کرد.

متهم که اعتیاد شدیدی به ماده مخدر شیشه دارد، گفت: روز حادثه با دیدن زن سالخورده وسوسه شدم کیف او را سرقت کنم و زمانی که به وی نزدیک شدم، قصد مقاومت داشت که چند متر او را با کیفی که همراه داشت روی زمین کشیده و سپس با سرقت کیف، فرار کردم.

محمدیان خاطرنشان کرد: در پی اعتراف متهم، با صدور دستور قضایی، تحقیق از متهم سابقه‌دار برای کشف دیگر جرایم وی ادامه دارد.

گفت‌وگو با متهم

همزمان با دستگیری متهم روز گذشته این فرصت برای خبرنگار جام‌جم پیش آمد که با وی به گفت‌وگو بنشیند.

چند سال داری؟

اشکان هستم و 35 سال دارم.

چند سابقه کیفری داری؟

حدود پنج فقره که مربوط به سرقت، نزاع و مواد مخدر است.

چند سال است اعتیاد داری؟

حدود هفت سال. همسرم هم به دلیل اعتیادم طلاق گرفت و حضانت فرزندم را عهده‌دار شد.

کی از زندان آزاد شدی؟

یک هفته قبل از جنایت بود که پس از تحمل دو سال حبس، آزاد شدم.

چه موادی مصرف می‌کنی؟

اوایل تریاک و هروئین و پس از آزادی از زندان هم شیشه مصرف می‌کردم.

با چه کسی زندگی می‌کنی؟

با مادرم.

روز حادثه چگونه مرتکب جنایت شدی؟

در حال عبور از خیابان بهبودی بودم و می‌خواستم کیف سرقت کنم که متوجه یک زن سالخورده شدم و کیف او را دزدیدم.

مالباخته مقاومت کرد؟

بله، من هم به زور می‌خواستم کیف او را سرقت کنم، اما او حاضر به رها کردن کیف نبود.

بعد چه اتفاقی افتاد؟

چیزی به یاد نمی‌آورم، من صدای او را می‌شنیدم، بعد هم فرار کردم و نمی‌دانستم مرتکب قتل شده‌ام.

کجا دستگیر شدی؟

در یک کمپ ترک اعتیاد، می‌خواستم اعتیادم را ترک کنم که ماموران همان جا مرا دستگیر کردند.

فکر می‌کنی مجازات قتل عمد چیست؟

خب اعدام.

پشیمان نیستی مرتکب قتل شده‌ای؟

چرا، اما فایده ندارد.

اگر فردی هنگام سرقت، مادر تو را می‌کشت چه می‌کردی؟

من هم او را می‌کشتم.

اگر فرزندان مقتول را ببینی به آنها چه خواهی گفت؟

نمی‌دانم، خدا کند آنها را نبینم چون جرات روبه‌رو شدن با آنها را ندارم.

حرف آخر.

بنویسید عاقبت دزدی مرگ است، بالاخره یک روز آدم پاسوز نفرین کسانی خواهد شد که اموالشان را دزدیده است. من نیز به آخر خط رسیده‌ام....